یادداشتی درباره بازداشت ارس امیری
بهمن دارالشفایی، مترجم و فعال مدنی، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت طی یادداشتی در خصوص بازداشت ارس امیری صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«ارس امیری، دخترخاله دوست صمیمی و قدیمی بنده محسن عمرانی، را ۵۰ روز پیش در تهران بازداشت کردهاند. دست وزارت اطلاعات است و در بند ۲۰۹ زندان اوین. ارس از ده سال پیش لندن زندگی میکرده، دانشجوی فلسفه هنر است و اینطور که محسن نوشته از چند سال پیش در کنار درسش در دفتر فرهنگی بریتانیا (بریتیش کانسیل) هم کار میکرده است. کارش تسهیل مراودات فرهنگی بین ایران و بریتانیا بوده (کنسرت، نمایش فیلم، نمایشگاه و ...) و همه کارهایش با تعامل و هماهنگی با وزارت ارشاد. در این سالها مدام به ایران رفتوآمد داشته و هیچوقت حتی تذکری هم بهش نداده بودند و یکهو بار آخری که میآید ایران وسط خیابان میگیرندش. ۲۳ اسفند بازداشتش کردهاند، از آن موقع مامان و باباش ۳ بار با او ملاقات داشتهاند و چند باری هم تلفن زده.
محسن همینها را مفصلتر در فیسبوکش نوشته:
نازنین تا قبل از اینکه با من ازدواج کنه فکر میکرد من حداقل ۱۵ تا خاله دارم که هر دختری رو بهش معرف میکردم، میگفتم دخترخالهمه! ولی در واقعیت من دو تا دخترخاله دارم، سارا و ارس! من از سارا ۲۰ سال بزرگترم و خوب طبیعتا وقتی ایران بودم خیلی رابطه معنیداری نداشتیم (برخلاف الان)! ولی ارس فقط ۶ سال از من کوچیکتره و اهل ادبیات و فلسفه و هنر! ارس قلم بسیار قشنگی داره و همیشه داستانهاش رو میداد تا من بخونم. از اونجا که من کلی دوست و آشنا خوشذوق و هنرمند داشتم ارس با دوستای من هم خیلی صمیمی بود و اونا هم ارس رو با خودشون تئاتر و سینما و موزه و جلسات کتابخوانی میبردن. همه اینا رو گفتم که بگم ارس از روز ۲۳ اسفند ۹۶ تو بازداشت ماموران وزارت اطلاعات ایرانه! البته من این رو بدون اجازه خاله زری و دایی امیر دارم میگم چون اونا حس میکنن شاید هرکی کمتر بدونه بهتر باشه. ولی من اینطور فکر نمیکنم و تا الان هم به احترام اونا چیزی نگفتم ولی به نظرم دیگه سکوت بیمعنیه. ارس رو تهران درست قبل عید بازداشت کردن و الان و حدود 50 روزه تو بند 209 زندان اوین زندانیه. اتهامش طبق معمول " اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی" !!! را به او تفهیم کردند.
ارس ۳۲ سالشه و حدود ده ساله که لندن زندگی میکنه. دانشجوی رشته ی فلسفه هنر تو دانشگاه کینگستون در مقطع کارشناسی ارشده. به واسطه رشته اش همزمان تو شورای فرهنگی بریتانیا کار میکرده. در راستای کارش دوستانی از گروههای هنری در ایران داشته ودر برگزاری نمایشگاه، فستیوال فیلم وکلا تبادل فرهنگی-هنری بین ایران و انگلیس همکاری داشته. مهمتر از همه اینکه تمام فعالیت هاش هماهنگی با معاونت های هنری وزارت ارشاد بوده. ارس تو این چند سال ها بارها و بارها به ایران رفت و آمد داشته و هیچ وقت مشکلی برایش ایجاد نشده بود و حتی کسی هم اشارهای بهش نکرده بود که کارت ممکنه هیچ اشکالی داشته باشه. این بار ارس روز ۱۸ اسفند یه سر کوتاه اومد ایران که بره عیادت مادربزرگش که بیمارستان آمل بستریه. روز 23 که قرار بود برگرده لندن, غروب تو تهران تو خیابون بازداشتش کردن. خاله و شوهر خاله من، که آمل زندگی میکنن این مدت مدام در حال رفت و آمد به تهران برای پیگیری کار ارس ان. تا الان به هر جا فکر کنین سر زدن و براش وکیل گرفتن. تو این مدت سه بار با ارس البته ملاقات داشتن و چندبار هم تماس تلفنی که میگن حال عمومی و روحیه ارس خوبه ، ولی با همه پیگیریها هنوز هم که هنوزه بهشون نگفتن کدوم قسمت از فعالیتهاش مورد اتهامه و مصداقش چی بوده؟و اگر احیانا ارس داشته اشتباهی مرتکب می شده چرا در تمام این سالها دست کم تذکری به او ندادند. این ها کل اطلاعاتی است که من دارم و تا اونجایی که من میدونم بعد ۵۰ روز هنوز وکیلش موفق نشده ببینتش!
این روزها خیلی از دوستای ارس از من درباره وضعیتش پرس و جو میکنند، میخواستم یه شرح حالی بدم که نگران نباشن و امیدوارم ارس هرچه زودتر آزاد شه».