آموزش زبان سُغدی کهن در تاجیکستان
بهتازگی برای نخستین بار یک دوره آموزش زبان سُغدی کهن در فرهنگستان علوم تاجیکستان برگزار شده است.
رهام اشه، پژوهشگر ایرانی مقیم فرانسه، برای ترویج و احیای زبانهای باستانی به تاجیکستان رفته و دو ماه از وقت خود را صرف تدریس رایگان به علاقهمندان زبان سغدی کرده است.
زبان سغدی کهن از زبانهای شرقی ایرانی است که تا قرن ۱۰ میلادی در بخش اعظمی از «وَرَزرودان» یا آسیای میانه کنونی رواج داشته است.
با اینکه شمار علاقهمندان به آموزش این زبان در تاجیکستان اندک است، اما شرکتکنندگان این دوره آموزشی با علاقه زیادی به یادگیری آن پرداختند.
زبان اهل ورارود
در این دوره آموزشی دو ماهه افراد از هر سنوسالی، از شاگرد مدرسه گرفته تا پژوهشگران فرهنگستان، کنار هم نشستند و زبان نیاکان خویش را آموختند.
زایر دولت، کارمند پژوهشگاه فلسفه فرهنگستان علوم تاجیکستان، از جمله کسانی بود که طی این مدت از استاد رهام اشه زبان سغدی یاد گرفت.
او میگوید که شناخت آثار بازمانده از زبان سغدی کهن برای تاجیکها بسیار مهم است، زیرا سغد قدیم بخش اعظمی از آسیای میانه یا ورارود کهن، بهویژه تاجیکستان، را در بر میگرفت و مرکزش شهر سمرقند (در ازبکستان کنونی) بود. امروزه هم در این قلمرو غالبا تاجیکها زندگی میکنند.
او افزود: «زبان سغدی در همین سرزمین طی ده، یازده قرن وجود داشت و هم زبان گفتاری و هم نوشتاری بود که این را ما از آن ماخذهایی که در چین و مغولستان و در پاکستان پیدا شدهاند، میدانیم. و همچنین میدانیم که بازنوشتههای سغدی در خود تاجیکستان هم در قلعه مُغ (در وادی زرافشان) در ۶۰ کیلومتری شرق شهر پنجکند پیدا شدهاند و این همه بازیافتهها بیانگر تاریخ قدیمی مردم ما است.»
در دره یغناب
با وجود رویدادهای تاریخی مصیبتبار، مانند حملههای عرب و مغول، زبان سغدی بهکلی از بین نرفته و گویشی از آن تا به امروز در دره کوهستانی یغناب در شمال تاجیکستان باقی مانده است که این گویش امروزه با نام «زبان یغنابی» شناخته شده است.
به گفته سیفالدین میرزازاده، پژوهشگر زبان یغنابی، امروزه حدود ۱۸ هزار گویشور در مناطق گوناگون تاجیکستان، از جمله در دره یغناب (تا ۵۰۰ نفر) و در ناحیه ظفرآباد ولایت سغد، در شمال کشور، که بخش اعظمی از یغنابیها در زمان شوروی به آنجا کوچ داده شدند، و در محلات پیرامون شهر دوشنبه، به این زبان صحبت میکنند.
خود میرزازاده نیز از گویشوران زبان یغنابی است و میگوید: «دانشمندان اروپایی و روسی بر آن عقیدهاند که به شرافت زنده بودن زبان یغنابی کار آنها در ترجمه متنهای سغدی آسان شده است. مخصوصا ۹۰ درصد ضمیرها و فعلهای زبان یغنابی بیتغییرات آوایی و شبیه فعلهای زبان سغدی باقی ماندهاند. بنابراین، آموزش این زبان برای خودشناسی ملی ما خیلی مهم است.»
به یاد هما ناطق
دوره آموزش زبان سغدی تنها کاری نیست که رهام اشه در تاجیکستان طی سالهای اخیر انجام داده است. سال پیش او یک دوره آموزش زبان اوستایی را هم در فرهنگستان علوم تاجیکستان برگزار کرده بود.
او همچنین کتابخانهای را به نام هما ناطق، پژوهشگر فقید ایرانی، در فرهنگستان علوم تاجیکستان تاسیس کرده و بیش از سه هزار کتاب نادر به زبانهای مختلف دنیا را از فرانسه به دوشنبه انتقال داده است.
هما ناطق، که از دوستان نزدیک استاد رهام اشه بود، قبل از درگذشتش وصیت کرده بود که با استفاده از کتابهای او، کتابخانهای شخصی در گوشهای از ایرانزمین تاسیس کند تا هممیهنانش از آن بهره برند.
رهام اشه اول میخواست این کتابخانه را در ایران و یا هند باز کند، اما با مشورت دوستانش، تاجیکستان را انتخاب کرد که مردمش پارسیزباناند و به گفته او «اینجا نیز پارهای از ایرانزمین تاریخی و فرهنگی است.»
کتابهای نادر
به این ترتیب، او علاوه بر کتابهای هما ناطق، مقداری از کتابهای خودش را نیز به تاجیکستان انتقال داد. درهای این کتابخانه اکنون به روی دوستداران کتاب، بهویژه پژوهشگران و دانشجویان رشتههای گوناگون علم، باز است.
رهام اشه میگوید: «برخی از این کتابها در رشتههای زبانشناسی، پزشکی، فیزیک و ریاضیاند. این کتابها هم کتابهای نو هستند و هم کتابهای کهن. برای مثال، کتابی را هم که نخستین چاپ «برهان قاطع» در هند و متعلق به سده ۱۹ میلادی بود به تاجیکستان آوردم.»
او میافزاید: «همچنین، یک بخش بزرگی از این کتابها که امروز بهسختی میتوانیم پیدا کنیم، تمام گنجینه زبان و ادبیات ارمنی است که آنها را هم به اینجا آوردم. در چند ماه آینده یک بخشی در حدود سیصد یا چهارصد کتاب دیگر به تاجیکستان وارد خواهد شد، که آنها خیلی گرانقیمت و نادرند.»
مفسر آثار باستانی
این استاد زبانهای باستانی تصمیم دارد در سفر آینده خود به تاجیکستان نمایش دستخطهای سغدی را برگزار کند و همچنین بر پایه نیازها، زبان خوارزمی کهن را هم به علاقهمندان آموزش دهد.
استاد رهام اشه چهل سال عمر خود را صرف آموزش زبانهای باستانی، مانند اوستایی، پارسی باستان و میانه، پارتی یا پهلوی، سوریانی، بلخی و سغدی و خوارزمی کرده است. او کتابهای بسیاری درباره «اوستا» و زبانهای ایرانی کهن نوشته و برخی از متنهای بازمانده به این زبانها را ترجمه و تفسیر کرده است.
از مهمترین این آثار میتوان به «دستور زبان پارسی میانه»، «فرهنگ زبان اوستایی»، ترجمهها و تفسیر «یادگار بزرگمهر»، «جاودان خرد»، «ورازگان»، «یادگار جاماسپیگ»، «منطق ارسطو» و غیره اشاره کرد.