ابوالحسن ابتهاج، بنیانگذار سازمان برنامه
ایران عصر پهلوی شاهد رشد سریع بودجه کشور از یک سو و افزایش برنامههای عمرانی از سوی دیگر است. این رویه میتواند برای توسعه پایدار کشور خطرناک باشد؛ برنامههای کوتاهمدت بدون در نظر گرفتن آثار بلندمدت این تصمیمها، میتواند به ناپایداری توسعه٬ تورم و مشکلات اقتصادی منجر شود.
در چنین شرایطی، یکی از مدیران اقتصادی جسور طرحی برای برنامه اقتصادی بلندمدت به رضا شاه میدهد و همین سنگ بنای سازمان برنامه در دوره پهلوی میشود. او ابوالحسن ابتهاج است٬ کسی که میان مدیران این دوره به رکگویی برابر شاه و جدیت در کار مشهور است.
ویدیوی مستند کوتاه ابولحسن ابتهاج
زندگی
ابوالحسن ابتهاج متولد ۱۲۷۸ خورشیدی است. ۱۲ سال دارد که پدرش او را برای تحصیل راهی فرانسه میکند. در فرانسه و سپس، در کالج آمریکاییها در بیروت تحصیل میکند.
پس از بازگشت به ایران برای دیدار خانواده، بهدلیل شروع جنگ جهانی اول در ایران ماندگار میشود. وقایع سیاسی بعدی شرایط زندگیاش را دگرگون میکند. در گیلان ساکن است که آتش قیام جنگل دامنگیر خانواده او نیز میشود. جنگلیها پدرش را به بهانه مخالفت با قیام جنگل اعدام میکنند. او و برادرش به تهران متواری میشوند.
اشتغال
در تهران، مدتی در گراند هتل به سر میبرد. برای کار در بانک شاهی ثبتنام میکند و همانجا مشغول به کار میشود. بانک شاهی تحت مدیریت کارمندان انگلیسی است و بنابراین، مشاغل بالا به ایرانیان داده نمیشود؛ اما او با نشان دادن توانمندیهایش در حسابداری، ارتقا پیدا میکند.
در سال ۱۳۱۶، مدتی کمیسر و بازرس دولت در بانک فلاحتی میشود و همان سال پس از تاسیس بانک ملی، به معاونت بانک ملی انتخاب میشود. در سال ۱۳۱۸، به ریاست بانک رهنی، که همان بانک مسکن امروز است، برگزیده میشود. این دوره مصادف با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم است.
در جریان اشغال، نیروهای بریتانیایی مخارجشان را از طریق بانک ملی تامین میکنند و آن را بهصورت وجه قرضی دریافت میکنند. او در مذاکره با دولت و نمایندگان بریتانیا، آنها را قانع میکند وجه موردنظر قرض را با قیمت روز ارز محاسبه کنند و هر وقت قرار بر بازپرداخت شد، قیمت همان روز را در نظر بگیرند. بریتانیا این پیشنهاد را بیضرر تلقی میکند. اما پس از پایان جنگ٬ تفاوت چشمگیر قیمت ارز باعث میشود بریتانیا مجبور به پرداخت میزان قابلتوجهی ارز به ایران شود. در جریان این معامله، او ۱۲ میلیون دلار به بودجه کشور اضافه میکند و بودجه دولت را نسبت به سال قبل، پنج برابر افزایش میدهد.
ایده سازمان برنامه و برنامهریزی اقتصادی
افزایش درآمد کشور او را نگران حیفومیل بودجه در برنامههای کوتاهمدت سیاستمداران میکند. با نظر به الگوی توسعه در کشورهای پیشرفته٬ چاره کار را پیروی از برنامهای بلندمدت میبیند. با وساطت قوامالسلطنه٬ طرح یک برنامه اقتصادی را به رضاشاه میدهد و با استقبال مواجه میشود. «شورای عالی برنامه» تشکیل میشود که از سال ۱۳۲۷، بهصورت سازمان برنامه درمیآید.
ابتهاج در ایجاد این نهاد نقش اساسی دارد و همزمان رییس بانک ملی است. اما نقدهای تندوتیزش از مقامها باعث عزلش از ریاست بانک میشود. او را در ماموریتی سیاسی، بهعنوان سفیر راهی سوییس میکنند. مدتی بعد، به استخدام صندوق بینالمللی پول درمیآید و به ریاست بخش خاورمیانه صندوق میرسد.
در این دوره، سازمان برنامه در ایران تشکیل شده است و نخستین برنامه هفت ساله را نیز در دست اجرا دارد اما در اجرای برنامه موفق نیست. شاه خواستار بازگشت ابتهاج به ایران میشود تا مدیریت سازمانی را که خود طراح آن بوده است بپذیرد.
ابتهاج در این بازه زمانی، یعنی از سال ۱۳۳۳ تا سال ۱۳۳۷، درخشانترین کارنامه سازمان برنامه را به جای میگذارد و میراث ماندگاری در ساختار مدیریت اقتصادی ایجاد میکند.
او در کار این سازمان چند تغییر اساسی میدهد. نخست اینکه دفتر فنی و دفتر اقتصاد ایجاد میکند. نظر کارشناس اقتصادی را در طراحی برنامه عمرانی وارد میکند اما کارشناس فنی در نهایت اجرای طرح را ارزیابی میکند. برای تامین نیروی فنی و کارشناس موردنیاز، بسیاری را عازم مراکز آموزشی کشورهای توسعهیافته میکند و این نیروی متخصص را بهطور نظاممند وارد دستگاههای اجرایی و سازمان برنامه تحت مدیریت خود میکند. سازمان برنامه در این دوره خود مسئول اجرای پروژههای عمرانی است و یکی از پروژههای عمرانی بزرگی که به دست ابتهاج آغاز میشود ایجاد سد دز و آبیاری مناطق کشاورزی خوزستان است.
عزل و کنارهگیری از مقامهای دولتی
ابتهاج بهدلیل زبان رک و بیپروایی که دارد، در برابر برنامه نظامی محمدرضا شاه مقاومت میکند و زبان تند او باعث عزلش از کار دولتی میشود.
مدتی بهعنوان مشاور صندوق بینالمللی پول فعالیت دارد و در یکی از نشستها، از فساد دولتی در کشورهای درحالتوسعه میگوید. پس از بازگشت به ایران، بهدلیل حیفومیل بودجه دولتی در خوزستان، بازجویی میشود و پس از مدتی حبس، با قرار وثیقه آزاد میشود. او همچنان به فعالیت اقتصادی بهعنوان کارآفرین ادامه میدهد و با همسرش، اولین بانک خصوصی ایران را اداره میکند.
پس از انقلاب نیز در بریتانیا همچنان یک فعال اقتصادی موفق است. او در سال ۱۳۷۷، در سن ۹۹ سالگی در لندن فوت میکند.
منابع:
ابوالحسن ابتهاج (۱۳۶۱). مصاحبه با حبیب لاجوردی. پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد.
محمد یگانه (۱۳۶۴). مصاحبهکننده ضیا صدقی. پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد.
ابوالقاسم خردجو (۱۳۶۳). مصاحبه با حبیب لاجورد.٬ پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد.
علیاصغر سعیدی (۱۳۹۶). تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران به روایت رضا نیازمند. نشر لوح فکر.
فریدون شیرینکام، ایمان فرجامنیا (۱۳۹۳). سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران. نشر فرهنگ صبا.
باقر عاقلی (۱۳۸۰). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، جلد اول. نشر گفتار، علم ارمغان.