میراث ماندگار - لیلی امیرارجمند، بنیانگذار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
لیلی امیر ارجمند، بنیانگذار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
سال ۱۳۴۴ خورشیدی٬ روزهای رونق اقتصاد و رشد و توسعه آموزش در ایران است. توسعه آموزش سالهاست در دولتهای گوناگون دوره پهلوی مورد اهتمام است. اما این آموزش هنوز با پرورش همراه نشده است. بچهها جز کتابهای درسی، به منبع دیگری دسترسی ندارند و ادبیات کودک عملا وجود ندارد.
در چنین فضایی، یکی از معدود متخصصان کتابداری در ایران به فکر تاسیس کتابخانهای برای کودکان میافتد. اما گمان نمیکند این طرح کوچک به یکی از بزرگترین نهادهای پرورشی جهان تبدیل خواهد شد. او لیلی امیرارجمند است، بنیانگذار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
ویدیوی مستند کوتاه لیلی امیر ارجمند
زندگی و تحصیلات
لیلی متولد ۱۳۱۷ در تهران است. در خانوادهای از طبقه متوسط زاده شده، فرزند عبدالله جهانآرا، کارمند وزارت دارایی، و ناهید شاهرخ، کارمند موزه ایران باستان، است. در دوره تحصیل در مدرسه رازی، با فرح دیبا، ملکه آینده ایران، همدرس میشود. پس از اتمام تحصیلات در ایران، به قصد تحصیل کتابداری راهی آمریکا میشود و در دانشگاه راتگرز، دوره دانشجوییاش را میگذراند.
پس از پایان تحصیلات به تهران بازمیگردد. او از معدود کسانی است که در رشته کتابداری تحصیلات دانشگاهی دارند. مدتی ریاست کتابخانه دانشگاه ملی را بر عهده دارد. اما یک ملاقات سرنوشت کاری و زندگی او را دگرگون میکند. در جلسهای با شهبانو فرح پهلوی، طرح کتابخانهای برای کودکان را مطرح میکند. طولی نمیکشد که این طرح به اجرا درمیآید. در پارک فرح، که اکنون لاله خوانده میشود٬ کتابخانهای برای کودکان تاسیس میشود و این شروع ماجرای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
دیماه ۱۳۴۴ نقطه آغاز فعالیت کانون است. عدهای از فرهیختگان مانند احسان یارشاطر و هما زاهدی، نماینده مجلس، برای کمک به لیلی پیشقدم میشوند. برای جلوگیری از مشکلات اداری، شهبانو خود ریاست این نهاد را بر عهده میگیرد و لیلی امیرارجمند در جایگاه مدیرعامل٬ کانون را اداره میکند. جایگاه ویژه فرح امکان توسعه سریع کانون را فراهم میآورد. این توسعه در چند مرحله به انجام میرسد:
۱) توسعه کتابخانه
امیرارجمند قصد دارد در هر مدرسهای یک کتابخانه کودکان بسازد. هدف این توسعه بیشتر مناطق محروم٬ پایین شهر و شهرستانهاست. در این روند، ابتکارهای زیادی صورت میگیرد. با استفاده از هر گونه وسیله نقلیه، کتابها به نقاط دورافتاده ایران ارسال میشود، نقاطی که برخی از آنها از ابتداییترین امکانات محروماند. کامیونهای ارتشی٬ اتوبوس٬ ماشینهای سواری٬ اسب و قاطر و هر وسیلهای به کتابخانه سیار کانون تبدیل میشود.
۲) انتشارات کانون
پس از ایجاد کتابخانه، اولین مشکل کانون این است که کتاب مورد نیاز برای کودکان در دسترس نیست. ادبیات کودک در زبان فارسی هنوز شکل نگرفته و ادبیات غیرایرانی هم یا ترجمه نشده است یا مناسب شرایط فرهنگی ایران نیست. بنابراین، طرح تولید کتاب مطرح میشود.
لیلی امیر ارجمند برای این کار، از فیروز شیروانلو، مدیر هنری انتشارات فرانکلین، دعوت به همکاری میکند. شیروانلو سابقه سوءقصد به جان محمدرضا شاه را دارد و به همین دلیل مدتی زندانی شده است. اما لیلی به مسائل سیاسی اهمیتی نمیدهد و شیروانلو با سفارش او٬ در کانون شروع به کار میکند. شیروانلو موفق میشود بخش انتشارات را توسعه دهد و دور از مسائل سیاسی، به ادبیات کودک ایران خدمات ارزندهای کند.
اولین کتاب این انتشارات کتابی است از هانس کریستین اندرسن به نام «دخترک دریا»، با ترجمه و نقاشیهای شهبانو فرح پهلوی. در کنار این کتاب، کتابی از صمد بهرنگی٬ فعال سیاسی چپگرا که تحت تعقیب است، به چاپ میرسد، کتابی که از آن خوانشهای سیاسی میشود اما این جنجالها برای اعضای کانون اهمیتی ندارد.
۳) تئاتر
در کنار ادبیات کودک، نمایشنامهنویسی و اجرای تئاتر به فعالیتهای کانون افزوده میشود. دان لافون، کارگردان تئاتر، از آمریکا دعوت میشود و او نسلی از کارگردانان آینده ایران را پرورش میدهد و تئاتر کودکان و تئاتر عروسکی را در ایران بنیان میگذارد. کتابخانههای سیار کانون، که کارشان ارسال کتاب است، این گروههای تئاتر را به سراسر ایران میفرستند تا برای محرومترین کودکان و نوجوانان نمایش اجرا کنند.
۴) تولید فیلم
در کنار کتاب٬ کانون میزبان جشنوارههای فیلم کودکان و نوجوانان است. در سالهای مدیریت لیلی امیر ارجمند، ۱۲ جشنواره فیلم برگزار میشود. این رویداد هنری محلی است که بزرگترین هنرمندان جهان به آن دعوت میشوند. بنابراین، فرصتی استثنایی برای کارگردانان ایرانی ایجاد میشود تا با هنر سینما آشنا شوند.
در حالی که بدنه سینمای ایران به سمت سینمای تجاری میرود٬ بخشی از هنرمندان و نخبگانی که از این وضع ناراضیاند به کانون میپیوندند؛ و از بین فیلمسازان کانون، استعدادهای درخشانی مانند عباس کیارستمی ظهور میکنند.
۵) تولید محتوای صوتی و موسیقی
در کنار سینما، کانون پیشگام تولید آثار صوتی برای کودکان میشود. مدیریت این مجموعه با احمدرضا احمدی، شاعر معاصر، است که با ابتکاری تاریخی، صدای شاعران معاصر ایران و اشعارشان، آثار موسیقیدانان جهان و آوازهای فولکلور ایران را ضبط میکند.
علاوه بر این، بخش موسیقی با مدیریت شیدا قراچهداغی، روش آموزشی کارل اُرف را برای اولین بار در ایران به کار میبندد، روشی که برای آموزش موسیقی به کودکان است. مرکز بزرگی تاسیس میشود که بزرگان موسیقی مانند اسفندیار منفردزاده و حسین علیزاده در آن حضور دارند.
۶) تولید انیمیشن
لیلی امیر ارجمند به هر نیروی جوانی که برای کمک به او به کانون پیوسته است مجال میدهد. این فضای باز موجب میشود ابتکار ساخت انیمیشن نیز به فهرست فعالیتها اضافه شود. بخش بزرگی از این انیمیشنسازان با حمایت امیر ارجمند، برای تحصیل به اروپا فرستاده میشوند و آثار ماندگاری در این دوره خلق میکنند.
سرنوشت کانون پس از انقلاب
پس از انقلاب، انقلابیها کانون را تصاحب میکنند و به آموزشوپرورش واگذار میشود. علیرضا زرین، که جوانی ۲۵ ساله است، مدیر کانون میشود. او تلاش میکند که اقدامهایی تدریجی برای تغییر ساختار این نهاد انجام دهد اما در این فضای انقلابی٬ بخشی از کارکنان کانون اخراج میشوند، اقدامی که به تحصن کارمندان منجر میشود. در روز هفدهم تحصن، نیروهای کمیته وارد کانون میشوند و تحصنکنندگان را با زور و اجبار از ساختمان خارج میکنند.
کانون پس از این دوره، مدتی همچنان به روال سابق به تولید محصول و محتوا ادامه میدهد. آثار سینمایی مانند «دونده» از امیر نادری و «قضیه شکل اول، شکل دوم» از عباس کیارستمی در این دوره تولید میشوند. اما کانون بهتدریج از روزهای طلاییاش فاصله میگیرد و نهادی که روزی جزیره آزادی برای فعالیت روشنفکران و حتی مخالفان حکومت بود٬ به مرکزی برای ترویج ایدئولوژی حاکم تبدیل میشود.
منابع:
تاریخچه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۹۹). وبسایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
خاطره خدایی (۲۰۱۵). پروژه دکتری با عنوان «نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سینمای هنری ایران».
مصاحبه لیلی امیرارجمند با رضا گوهرزاد (۲۰۱۰). تلویزیون اندیشه.
خسرو سینایی (۱۳۴۸) مستند «یک سرزمین٬ یک روز٬ یک راه».
احسان یارشاطر (۱۳۹۵). احسان یارشاطر در گفتوگو با ماندانا زندیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب.