از سلفی با رفیق تا سلفی با جنایت
یک دورهمی خارج از شهر به یکی از دلخراشترین اخبار کشور تبدیل شد. تعدادی جوان مهابادی در روز ۳۱ شهریورماه که برای گردش به بیرون شهر رفته بودند،میانه راه بحثشان بالا میگیرد و چند نفر به جان یکی میافتند. ابتدا سرش را مورد ضربات ساطور قرار میدهند و بعد برای آن که خیالشان از مرگ او راحت شود جسد نیمه جانش را زنده زنده در آتش میسوزانند. عمق فاجعه زمانی دردناکتر میشود که قاتلان از تمامی لحظات درگیری تا مرگ «صادق برمکی» جوان مهابادی فیلم و عکس سلفی گرفته و آن را در اینستاگرام خود منتشر میکنند.
تصاویر گرفته شده به اندازهای دلخراش بود که نیروی انتظامی شهرستان مهاباد تمامی تلاش خود را به کار برد که از انتشارش جلوگیری کند، تلاشی که ناموفق بود و تصاویر جان دادن صادق در صفحات مجازی منتشر شد.
رضا ظهیریان فرمانده نیروی انتظامی شهرستان مهاباد روز پنجشنبه ۱۳ مهرماه، اختلافات شخصی را علت قتل جوان مهابادی توسط دوستانش عنوان کرد.
به گفته ظهیریان، تحقیقات و بررسیهای بیشتر برای علت قتل در این پرونده همچنان ادامه دارد. افراد متهم به قتل در این پرونده به ترتیب ۱۹، ۱۷و ۱۹ سال سن دارند و مقتول نیز ۲۱ سال داشته است. فرمانده نیروی انتظامی آلت قتل را ساطور قصابی عنوان کرد.
فرمانده نیروی انتظامی شهرستان مهاباد گفت: قاتلان پس از ارتکاب به جنایت به سر صحنه بازگشتند تا از فوت مقتول مطمئن شوند و چون مقتول هنوز نیمهجان بوده، او را میسوزانند.
شنیدن خبر انتشار تصاویر هنگام وقوع جنایت بدون شک نخستین پرسشی را که در ذهن مخاطبان ایجاد میکند تنها یک کلمه است. چرا؟ بسیاری از کاربران مجازی این نوع رفتار را به گروه داعش نسبت دادند.
«مهتا بذرافکن» دکترای جامعه شناسی تغییرات اجتماعی در گفت وگویی با ایران اینترنشنال در پاسخ به این سوال که سرچشمه این همه خشونت در کجاست گفت: «به گفته دانشمند علوم اعصاب، دیوید ایگلمن، خودِ مغز انسان برای وجود و رشد به مغزهای دیگر وابسته است. در واقع مفهوم «من» به واقعیت مفهوم «ما» وابسته است، با این وصف باید برای جنایتهای این چنینی به دنبال ریشههای اجتماعی در ابرارگانیسمی به نام جامعه نیز باشیم چراکه تعامل میان فرد و جامعه است که دنیاهای خارجی ما را شکل میدهند. بنابراین مشکلات روانی افراد، مشکلات و مسائل جامعه است. »
به گفته بذرافکن اگر چه متخصصان عمدتا درباره رابطۀ جامعه، شرایط اجتماعی مانند نابرابری اجتماعي،،فقر و بیکاری، گروهزدگی، و عوامل تعیینکنندۀ محیطی با بیماریها و اختلالات روانی سخن میگویند اما اشکال مختلفی از درد، رنج، وحشت و جنایت معلول تمام علتهایی که باید آن را در لایههای عمیقتری جستجو کرد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که جامعه تا چه اندازه در ترویج خشونت نقش دارد گفت: «ممکن است این سوال در ذهن بسیار از ما به وجود بیاید که نکند جامعه ما دارد بیمار روانی تولید می کند؟ اگر می خواهیم به ریشه ها بپردازیم ، بهتر است معلول را رها کرده و به دنبال علت باشیم. »
بذرافکن در ادامه توضیح داد: «در عصر رسانه دیدن فیلمها و ژانرهای وحشت، وحشت را عادی کرده است، شاید بتوان گفت که داعش به مدد بهره گیری از رسانههای فراگیر ، دست به تولید و پخش چنان صحنههای فجیعی در مواجهه با انسان زدهاند، که صورتهای پیشین جنایت (مثلا آدمکشی با چاقو) دیگر برای دنیای ما هیجان انگیز نیست.»
او در ادامه با اشاره به پیدایش داعش گفت : «شاید مخربترین بخش وجود داعش همین بازتولید وحشت و پخش جنایتهای هولناک از قاب گوشیهای تلفن همراه است که کشتارفجیع انسان را به فراگیرترین شکل ممکن عادی ساخت. البته در کنار این مسائل جهان شمول، عادی ساختن مرگ و اعدام در ایران و به تماشا فراخواندن مردم یکی از موارد اعجابآور عادی کردن مرگ است که علیرغم هشدارهای مکرر متخصصان تکرار شده و نه تنها تاثیری در کاهش جرم نداشته، بلکه موجب شده است که دیدن این صحنه ها یک نوع وقت گذرانی خانوادگی شود.»
بنا به گفته این استاد دانشگاه، بدیهی است که با وجود تولید صدها ویدئو از جنایتهایی مهیج دیگر دیدن این صحنهها دیگر نه عبرتآموز است و نه هیجانانگیز.
مهتا بذرافکن با اشاره به روان پریش بودن برخی رفتارها گفت: «وقتی رفتارهای خشونت آمیز در دنیای امروز به مراتب دیده می شود بنابراین افرادی که از نظر روانی از سلامتی برخوردار نیست به دنبال تولید وحشتی به مراتب تاثیرگذارتر خواهند رفت که نمونه آن جلو چشممان است. نه از کشتار می ترسند و نه از کشته شدن و از این قساوت قلبشان ویدئو منتشر میکنند که بگویند آنچه دیدهاند چنان بر ذهن و روانشان تاثیر مخرب داشته و بیمارشان کرده که میتوانند دهها برابر آن را خشونت را تولید کنند. و تاسف بار این که خبرهایی از این دست کم هم نبوده است. شاید بتوان سوال خبرنگار گاردین را درک کرد که میپرسد : «برای تأیید نامناسب بودن یک سیستم، چه سندی روشنتر از همهگیرشدن بیماری روانی است؟»
بذرافکن دیدن صحنههایی چون اعدام در ملا عام را یکی دیگر از عادی شدن ترویج خشونت در کشور عنوان کرد و گفت:« انتشار چنین اخباری یک زنگ خطر برای سیاستمداران و قانونگذاران اجتماعی است. جامعه امروز نیاز به یک غربالگری رفتاری و کلامی دارد. سیاستمداران و مسؤولان کشور باید در ادبیات کلامی و رفتاری خود تغییراتی را اتخاذ کنند و با آموزش مهارتهای اجتماعی و تربیت رفتاری میان کودکان و نوجوانان به میزان قابل توجهی از خشونت در حال تولید در کشور کاست در غیر اینصورت ما شاهد صحنههایی به مراتب دردناکتر خواهیم بود.»
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه درنشست خبری خود به مناسبت هفته دفاع مقدس اعلام کرد در سال۹۶ آمار قتلهای فجیع و آزارهای خانوادگی نسبت به مدت مشابه در سال گذشته بیشتر شده است. او یکی از دلایل این افزایش خشونت را پخش تصاویر همراه با خشونت در فضای مجازی دانست و اعلام کرد: استفاده غیرکارشناسانه از دستاوردهای روز باعث بروز چنین حوادثی خواهد شد.
انتشار عکسهای سلفی دانشجویان پزشکی با جسدهای تشریح ، عکسهای سلفی که مردم در هنگام آتش سوزی ساختمان پلاسکو در فضای مجازی منتشر کردند، عکسهای سلفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با فدریکا موگرینی، سلفی گرفتن بهنوش بختیاری در هنگام عیادت با یک بیمار کم توان همه و همه از سلفیهای پرخبر بود اما بدون شک هیچکدام از آنها به دردناکی سلفی جوانان مهابادی نبود.
براساس گزارش مجلهٔ تایم، فیلیپین پایتخت عکاسانِ سلفی شناخته میشود. شهرهای پاسیگ و ماکاتی در مانیل بیشترین سلفیها را داشتهاند از هر ۱۰۰هزار سلفی ۲۵۸ نفر در هر شرایطی از خودشان عکس میگیرند.