روزنامه کیهان در گزارش اصلی خود تاکید کرده که یکی از دلایل سقوط دولت دکتر مصدق مذاکره با امریکا بود و توضیح داده که شصت و پنجمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فرا رسید، این کودتا در خود حاوی نکات و درسهایی است که متاسفانه برخی تمایلی به فکر کردن به آن نیستند و شاید هم به صلاح مسیر و منافعی که برای خودشان در نظر گرفتهاند نباشد که به آن درسها و نکات توجهی از سر دقت داشته باشند.
مصدق که بود و چه کرد در این مجال چندان مهم به نظر نمیرسد که هر شخصیتی از منظرهای متعددی میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد، روی سخن در این گزارش آنجا است که مصدق گمان میکرد میتواند از طریق کمکهای آمریکا و مذاکرات پشت پرده با ایالات متحده آتشی که از طریق دشمنی انگلیس ایجاد کرده بود را برای ملت ایران گلستان سازد.
مصدق در خوش بینانهترین حالت به سیاستهای پشت پرده که قدرتهای بزرگ را در رسیدن به اهداف چندگانه در یک مسیر واحد قرار میداد واقف نبود ولی تجربه این واقعیت را به او اثبات کرد که «دیوار آمریکا» دیوار مناسبی برای تکیه کردن نیست.
مصدق در جواب نامه معروف آیتالله کاشانی که او را از وقوع یک کودتای قریبالوقوع بیم میداد نوشته بود: «مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم.»
مرور تاریخ نشان دهنده آن است که مصدق مردم را تنها زمانی قبول و به حمایت آنان نیازمند بود که بتواند از طریق آنان مخالفین را از صحنه سیاست ورزی کشور حذف کند، اگر او به حمایت مردم پشت گرمی داشت نیازی به این نبود که دست دوستی و گدایی به سوی آمریکا دراز کند و علیرغم پاسخهای منفی مکرر ایالات متحده پا پس نکشیده و به کمکهای آینده آمریکا امیدوار باشد.
کیهان در ادامه این گزارش نوشته: برجام یکی از آخرین تجربههای ملت ایران است، دولت یازدهم مذاکرات منتهی به برجام را آغاز و دهها دیدار بین وزیر خارجه کشورمان و طرف آمریکایی صورت گرفت، این دیدارها سرانجام به قرارداد پر حرف و حدیث برجام رسید که عدهای امضای «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا زیر این قرارداد را تضمین خواندند ولی رئیسجمهور بعدی ایالات متحده آن را پاره کرد تا نشان دهد به امضای شیطان نباید امید بست.
ایران به تمامی تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرد و طرف مقابل به اکثر تعهدات خود پایبند نبود و امروز به دنبال تحمیل تعهدات جدید و انجام ندادن تعهدات قدیم پاره شده خود هستند!
هیچ دیپلمات عاقلی با سیاستمدارانی که چنین ویژگیهای مشمئزکنندهای دارند پای میز مذاکره نمینشیند چرا که به امضای او اعتمادی نیست.