جایزه احمد محمود و تلخکامیهای یک نویسنده حرفهای
«خوره کتاب» ستون هفتگی کتاب در وبسایت ایران اینترنشنال است و پیگیری آنچه در دنیای کتاب گذشته است. خوره کتاب اما قرار نیست فقط ستون اخبار باشد. در این بخش از آن چیزی مینویسیم که خودمان میخوانیم و دوست داریم با شما به اشتراک بگذاریم. اگر شما هم میخواهید با ما در این تجربه شریک باشید با نویسنده ستون تماس بگیرید و کتابها، یادداشتها و خبرهای خود را ارسال کنید. همچنین در رسانههای اجتماعی با هشتگ #خوره_کتاب با ما همراه باشید و نظرات خود را بنویسید.
جایزه احمد محمود
دومین دوره جایزه داستاننویسی احمد محمود هفته گذشته برندگان تندیس و جایزه یک میلیون تومانی خود را شناخت. جایزه بهترین مجموعه داستان کوتاه به «زخم شیر» نوشته صمد طاهری منتشرشده در نشر نیماژ رسید و جایزه بهترین رمان را هم کیهان خانجانی با رمان «بند محکومین» از نشر چشمه به خانه برد. خانجانی نویسنده ۴۵ ساله اهل رشت است و سالهاست در استانهای گیلان و تهران کارگاه داستاننویسی دارد. خانجانی سال ۱۳۸۳ برای مجموعه داستان اولش «سپیدرود زیر سیوسه پل» در مهرگان ادب تقدیر شده بود.
جایزه احمد محمود طی فقط دو دوره برگزاری فرازونشیب زیادی داشته است. انتقادهای فراوانی به روند داوری و گزینش آثار این جایزه، خصوصا در دورهی اول، شده بود. در نهایت هم رمان «یک پرونده کهنه» نوشته رضا جولایی عنوان بهترین رمان را در دوره اول از آن خود کرد، که رمانی متوسط و بدون ویژگیهایی خاص بود. هرچند جوایز ادبی در ایران همیشه حرف و حدیث دارند، اما بیشتر نقدها بر جایزه احمد محمود حولوحوش حضور مهدی یزدانیخرم، نویسنده و منتقد، در هیات داوری رمان دوره اول و دبیر دوره دوم جایزه بوده است. سالهاست که مهدی یزدانیخرم و دوستان نزدیک او به مافیای ادبی و حتی «امنیتی» بودن متهم میشوند. اتهامی که البته باعث نشده این تیم جوان دست از تکاپو بکشند و حالا موفق شدهاند دومین دوره جایزه احمد محمود را هم، که آن را جایزهای «مستقل» میخوانند، برگزار کنند.
و اما احمد محمود
احمد محمود (احمد اعطا)، نویسنده جنوبی، که اگر زنده بود حالا ۸۷ ساله بود، احتمالا مهمترین نویسنده واقعگرا (رئالیست) و اجتماعینویس تاریخ ادبیات ایران است، با آثاری که میشود گفت به بهترین نمونههای ادبیات داستانی رئالیستی تاریخ ادبیات جهان پهلو میزند. اولین رمان او «همسایهها»، که فقط یک بار در دوران پهلوی چاپ و سپس توقیف شد و همچنان در محاق توقیف است، سرشار از شوریدگی ادبی است. همسایهها گرچه رمانی است که بعضی جاها خامدستانه به نظر میرسد، اما پر است از سکانسهای داستانی بیبدیل، که نهتنها در دهه پنجاه خورشیدی که هنوز هم در ادبیات فارسی تازه هستند. رمانهای بعدی احمد محمود هم رمانهای مهمیاند. «درخت انجیر معابد» دوجلدی و «مدار صفر درجه» سهجلدی از آن دستهاند. «زمین سوخته»، که در سال ۱۳۶۱منتشر شد، جزو اولین آثار داستانی فارسی درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق است، که روایتی دست اول از آنچه در اهواز در روزهای آغازین جنگ میگذشت روایت میکند.
آنچه احمد محمود را از نویسندگان همنسلش متمایز میکند دوری او از فضاهای روشنفکری و مطبوعاتی دهههای چهل و پنجاه و شصت است. محمود ساکن اهواز بود، مدتی طولانی زندانی بود و پس از آن به بندر لنگه تبعید شده بود. عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبی، میگوید وقتی محمود به تهران آمده بود، از ارتباط برقرار کردن با مطبوعات امتناع میکرد. این خصوصیت تا پایان عمر با او بود و از محافل عمومی پرهیز داشت. این در حالی است که بسیاری از نویسندگان و شاعران ایرانی در چنین محیطهایی بالیدند و پرورش یافتند و به شهرت رسیدند. سیروس علینژاد، سردبیر مجله توقیفشده آدینه، میگوید در یکی از شمارهها از احمد محمود خواسته بودند درباره کارش بنویسد، اما احمد محمود تلخرویی نشان داده بود و تنها چند جمله نوشته بود که «وقتی چند سال است که روا یا ناروا از چاپ آثارم جلوگیری میشود، دیگر چه حرفی برای گفتن میماند؟»، هرچند آدینه همین چند جمله احمد محمود را با طرحی از احمدرضا دالوند منتشر کرد. از سوی دیگر، احمد محمود مغضوب هر دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی بود. بهروایت عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت خاتمی، جایزه رمان برگزیده بیست سال ادبیات داستانی را به دستور شخص آیتالله خامنهای به احمد محمود ندادهاند چون رهبر جمهوری اسلامی این کتاب را ضدجنگ خوانده بود.
احمد محمود زندگی سختی را گذراند. از نظر مالی مشکلات عدیدهای داشت، آثارش توقیف میشدند، با تاخیر به چاپ میرسیدند و از نویسندگی درآمد ناچیزی داشت. پس از انقلاب بازخرید شد تا بهقول خودش فقط به نوشتن برسد و «نویسنده حرفهای» باشد. هرچند پس از آن ناچار شد به کارهای ناپایداری بپردازد که شرط بقا بودند. با تمام این سختیها، هرگز از نوشتن دست برنداشت و گرچه خیلی دیر شروع به نوشتن کرده بود، مجموعهای پربار از ادبیات داستانی به یادگار گذاشت. اما همین نویسنده پرکار در مستند «نویسنده انسانگرا» در بستر بیماری رو به دوربین بهمن مقصودلو با تلخی میگوید: «اگر بار دیگر زندگی کنم، دوست دارم کار آبرومندی داشته باشم و درآمدی و هرگز نویسنده نخواهم شد!»