حراج تهران رکورد شکست
آثار هنری هنرمندان ایرانی جمعه شب، ۲۱ دیماه، در حراج تهران ۳۴میلیارد تومان به فروش رفت تا حراج پایتخت در دهمین دوره خود، رکورد همه ادوار گذشته را بشکند و رقم ۳۴۴٫۰۳۰٫۰۰۰٫۰۰۰ با آخرین ضرب چکش حسین پاکدل، مجری برنامه، بر روی السیدی سامسونگ سالن حراج نقش بندد.
شبی که واژههای اقتصاد و هنر در خبر خبرگزاریها همنشین شدند و درحالیکه اقتصاد ایران با سختیهای متعددی دست و پنجه نرم میکند، گزارشگران خبر از تثبیت و روند روبه رشد مارکت هنر بدهند.
شب شگفتی ساز
خبرگزاری مهر حراج دهم را شب شگفتیساز عکاسان جنگی برشمرد و با فاصلهگیری از بازتاب انتقادهای گزارشهای پیشین خود از حراج تهران، گزارشی لحظه به لحظه از این رویداد ارائه کرد. اشاره خبرگزاری مهر به عکسهای سعید صادقی و محمد فرنود از مسجد و ویرانههای خرمشهر است که با وجود قیمت برآوردی ۴۰ و ۲۵ میلیون تومان، با قیمتهای ۷۵ و ۷۰میلیون تومان بهفروش رفتند.
غایبان دوره دهم
با اینکه سهراب سپهری، پرویز تناولی، محمد احصایی، منوچهر یکتایی و آیدین آغداشلو در این دوره غایب بودند اما چنین پیداست که غیبت نامهای پرسروصدای هنر معاصر ایران تاثیر قابل توجهی بر فروش کل دهمین دوره حراج پایتخت نداشت.
حاشیهها
هرچند به نظر میرسد روند حراج بهسمت صلحی پایدار میان نهادهای خصوصی، دولتی و امنیتی در حرکت است، اما کماکان انتقاداتی به روند اجرا و آثار حاضر وجود دارد. افشین پرورش، که حالا دیگر چهرهای نامآشنا در فضای هنرهای تجسمی ایران است، در اینستاگرام خود قدمت اثر پی+روز+جی حسین زندهرودی را مورد تردید دانسته و از حراج خواسته بود تا با در نظر گرفتن تفاوتهای این اثر با دیگر آثار زندهرودی، اثر را مورد کارشناسی مجدد قرار دهند. زندهرودی در این اثر به تاریخ سال ۱۳۴۹، حرف فارسی «واو» را با ریتمی یکسان و بهصورت مستمر تکرار میکند. در این اثر، «و» به عنوان یک نشانه زبانی، کارکردی بصری مییابد و اتصال را اینبار در ادراکی بصری تداعی میکند. گفتنی است اثر زندهرودی با قیمت ۳ میلیارد و پانصد و پنجاه میلیون تومان به فروش رسید. او همچنین ادعا کرد که اثر علی شیرازی نه خوشنویسی با دست، بلکه پرینت روی بوم است و بنابراین قیمت پیشنهادی صدمیلیون تومان برای این اثر را قابل قبول ندانست. با این همه، اثر شیرازی به قیمت ۲۶۰ میلیون تومان زیر چکش رفت.
گرانترینها
در مجموع ۹ اثر میلیاردی در رده گران ترین آثار حراج دهم قرار گرفتند که از این میان، اثر «بدون عنوان» منیر فرمانفرماییان با قیمت ۴ میلیارد تومان و اثر پی+روز+جی به مبلغ سه میلیارد و پانصد میلیون تومان در رتبه اول و دوم قرار گرفتند تا این بار منیر فرمانفرماییان گرانترین هنرمند دوره دهم لقب گیرد.
در سالهای اخیر آثار فرمانفرماییان در موزههای مطرحی مانند گوگنهایم و متروپولیتن در نیویورک به نمایش درآمدهاند و موزه دائمی از آثارش در تهران برپاست. پس از آن، اثر دیگری از فرمانفرماییان به قیمت دو میلیارد و نهصد میلیون تومان و مجسمه «پرنده ها» از بهمن محصص به قیمت دومیلیارد و ششصد و پنجاه میلیون تومان به فروش رسیدند.
تابلوی «آشوب» از کوروش شیشهگران، دو اثر از فرهاد مشیری، کاری از کامران یوسفزاده و مجسمهای از ژازه تباتبایی در ردههای بعدی قرار گرفتند.
انصراف
پیش از آغاز مراسم، اثری از فرامرز پیلارام با اعلام حسین پاکدل از حراج بیرون گذاشته شد. بیشینه قیمت این اثر، یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان برآورد شده بود.
بازتابها
با وجود فروش بالای حراج تهران و حضور هنرمندان بنام ایرانی که برخی نیز در خارج از مرزهای ایران شناخته شدهاند، بهنظر میرسد حراج تهران بازتاب چندانی در سایتها و صفحات رسانههای اجتماعی هنری که بهطور جدی به هنر معاصر میپردازند، نداشته است. همچنین این مراسم آنچنان که باید و شاید، در میان مردم کوچه و بازار شناختهشده نیست.
شاید فقدان پایگاه اجتماعی حراج تهران، آیینه اعتراضهایی باشد که بیش از آنکه به روند اجرا، نحوه برگزاری، آثار حاضر و محفلی بودن حراج پایتخت معترض باشد، کارکرد اجتماعی هنر، معماهای اقتصادی پشت پرده و عدالت اجتماعی را زیر سوال میبرد.
آیا حراج تهران دیگر نیازی به معرفی کار خود به مخاطب و ارتباط با او ندارد؟ آیا بازار جایگزین کارکرد اجتماعی هنر شده و قیمتهای نجومی آثار، بینیازی هنرمند از مخاطب را فراهم نموده است؟ بازاری که سود آن فقط در جیب گروهی اندک انباشت میشود و هنری که به نظر میرسد پشتوانه اجتماعی را فراموش کرده است. چنین پرسشهایی همچنان بر حراج تهران سایه انداخته و ضرورتهای اجتماعی هنر را به هنرمندان یادآوری میکند، درحالیکه حراج تهران حالا در اندیشه دوره یازدهم، کار خود را از سر خواهد گرفت.