شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

خیابان‌هایی ناامن برای زنان؛ چه کسی مسئول است؟

 

 روزنامه ایران شنبه ۲۷ خرداد درگزارشی تحت عنوان «گریه های زن جوان در شب بی ترحم» روایت تکان‌دهنده‌ای از اتفاقی که برای یک زن در خیابان‌های پایتخت افتاده را به تصویر می‌کشد. تجربه‌ای تلخ و دردناک که امروز ترس از تکرار حوادثی مشابه، به کابوس روزمره زنان ایران در شهرهای بزرگ ایران و بخصوص خیابان‌‌های ناامن پایتخت تبدیل شده است.

 

  • گزارش روزنامه ایران از تجربه دردناک یک زن جوان

روزنامه ایران در جزییات این ماجرا نوشت: نیمه‌های شب بود که زنی نیمه‌جان، وحشت‌زده خود را به مأموران پلیس رساند و از دو ماجرای هولناک و اسارت در دام چند کفتار پرده برداشت: «شبانه بعد از پایان کارم در تهران به میدان آزادی رفتم تا از آنجا به خانه‌ام در شهریار بروم. همان موقع راننده خودروی پرایدی جلوی پایم نگه داشت و از آنجا که یک مسافر داشت، از شدت خستگی و به خاطر زود رسیدن اعتماد کردم و سوار شدم اما بعد از طی مسافتی مسافرش پیاده شد و راننده پراید به سرعت تغییر مسیر داد و رو به بیابان رفت. در بین راه هر چه التماس کردم و از او خواستم نگه دارد تا پیاده شوم توجهی نکرد تا اینکه بعد از طی یک مسیر در جاده‌ای خلوت و خاکی نگه داشت و پس از تعرض شیطانی، پول، مقداری طلا و وسایل با ارزشی که به همراه داشتم را سرقت کرد و بعد هم در بیابان رهایم کرد و گریخت. بعد از این ماجرای هولناک، با چشمانی اشکبار و پای پیاده، خودم را به جاده‌ای خلوت رساندم تا با کمک راننده‌های عبوری خودم را به شهر برسانم که چند دقیقه بعد یک خودروی پژو پرشیا مقابلم توقف کرد. ماشین دو سرنشین داشت که با دیدن آنها به گریه افتادم و پس از شرح اتفاقی که برایم افتاده بود با التماس از آنها خواستم کمکم کنند. آنها هم مرا سوار کردند اما به جای آنکه به سمت شهر برویم به سمت یک دامداری حرکت کردند. همان موقع به التماس افتادم و از آنها خواستم به من رحم کنند اما آن ناجوانمردان هم بدون توجه به التماس‌هایم مرا به دامداری کشاندند و بی‌رحمانه آزار و اذیتم کردند. حتی یکی از آنها که سیامک نام داشت وقتی مقاومت مرا دید خواست خفه‌ام کند که همدستش مرا از دست او نجات داد. بعد از آن مرا در بیابان و در تاریکی شب رها کردند و متواری شدند تا اینکه بالاخره با کمک یک راننده جوانمرد به کلانتری رسیدم.»

با شکایت زن جوان، پرونده‌ای در شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت تشکیل شد و پلیس آگاهی تهران یکی از سرنشینان خودرو به نام بابک را دستگیر کردند. بابک پس از اعتراف به جرمش مدعی شد که با اصرار سیامک، دوستش، مرتکب چنین اشتباهی شده است و به این‌ ترتیب سیامک هم دستگیر شد و لب به اعتراف گشود.

 

  • خشونت در لایه‌های مختلف جامعه ایران

ناظران و کارشناسان نسبت به رواج خشونت که در لایه‌های گوناگون جامعه ایران شتابی فزاینده پیدا کرده، هشدار می‌دهند. امروزه ناهنجارهای اجتماعی و خشونت بیش از هر زمان دیگری در عرصه‌های گوناگون دیده می شود. آنچه که سوالات بی‌شماری را درباره مبانی اخلاقی و  روند رو زوال آن به ذهن متبادر می‌کند. کارشناسان علاوه بر واکاوی دلایل رواج بی‌اخلاقی و افزایش خشونت بخصوص علیه زنان، به مصادیق ناامنی برای زنان در ایران نیز اشاره می‌کنند. بیم تنها رفتن به فضاهای عمومی مثل خیابان، پارک و مترو در ساعات خلوت، هراس از کیف‌دزدی و جیب‌بری و زورگیری، ترس از مزاحمت‌های خیابانی و اهانت‌ها و تقاضاهای جنسیتی و ترس از استفاده از وسایل نقلیه در ساعات خلوت را از جمله‌ی این ناامنی‌ها برمی‌شمارند.

 

حسین قاضیان

 

اما چرا خشونت در لایه‌های مختلف جامعه ایران رواجی فزاینده پیدا کرده و چرا ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی در ایران این‌چنین دستخوش بحران شده است؟

حسین قاضیان، جامعه‌شناس و پژوهشگر در این‌باره به وبسایت ایران‌اینترنشنال می‌گوید: «اگر بخواهیم این تک‌واقعه را مبنای یک داوری اجتماعی قرار بدهیم، شاید به لحاظ روانشناسی دچار خطا شویم. به‌همین دلیل تنها زمانی می توانیم آن‌را پدیده اجتماعی تلقی کنیم که به تعداد زیاد و به‌وفور تکرار شود. اما وقتی تعداد آنها کم است باید از کل آنها یک نتیجه عمومی گرفت. شاید شما بنا به دلایل دیگری نظریه‌ای داشته باشید درباره این‌که مخزن ارزش‌های مشترک ما که مبدأ هنجارهای مشترک هست فرو ریخته و من یکی از این افراد هستم. معتقدم که ما در یک جامعه زندگی نمی‌کنیم، بلکه فقط در یک جامعه به‌سر می بریم؛ مثل کوه‌هایی که در یک بیابان به‌سر می‌برند  و یک اکوسیستم را تشکیل می‌دهند و از وجود هم و روابط ارگانیک هم بی‌خبرند. ما در چنین جامعه‌ای زندگی می کنیم و من معتقد هستم پدیده‌هایی که شما به آن اشاره کردید، نشانه‌هایی است از فروریزی مخزن مشترک ارزش‌ها و هنجارهای جامعه که مجال رفتارهای ناهنجار را در جامعه فراهم می‌‌کند.»

 

  • مسئول ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی در ایران کیست؟

آیا تزلزل اخلاق در جامعه ایران که به عادی‌شدن ناهنجاری‌ها دامن می‌زند، حاصل سیاست ها و رویکردهای نظام حاکم است یا ریشه‌های دیگری دارد؟ و چه کسی مسئول ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی است؟  به باور کارشناسان در جامعه‌ای که حکومت خود مظهر تقلب، خشونت‌ورزی، دروغگویی و فساد است، بسیار سخت است که از شهروندان آن جامعه انتظار داشته باشیم که رویکرد دیگری را داشته باشند. حسین قاضیان، اما دلایل دیگری را نیز مطرح می‌کند: « بخشی از این واقعیت ناشی از تحولات اجتماعی که در ایران رخ داده، منجمله خود پدیده انقلاب، که به زمینه مشترک ارزشها ضربه زد. دوم: تحولات ارتباطی است که اتفاق افتاده یعنی ما در یک فرآیند انقلاب ارتباطات و اطلاعات زندگی کردیم که این مساله باعث شد که مخزن مشترک ارزشها بیش از پیش صدمه بخورد. در چنین وضعیتی آدمها آماده هستند که به‌جای تبعیت از هنجارهای مشترک، از موقعیت‌های مختلف استفاده کنند و تحت یک هنجار خاص عملی را انجام دهند . در اینجا کسانی که مثل ائمه جمعه یا کسانی که فتواهای خشونت‌آمیز می‌دهند یا کسانی که امکان می‌دهند که دولت امکان انحصار خشونت را از خودش را سلب کند و آتش را به اختیار همه مردم بگذارد، اینها کمک می‌کند تا خشونت در جامعه افزایش پیدا کند. از سویی بدلیل اینکه این نوع خشونتِ مجوز‌دار دارای قدرت سیاسی هست و طبیعتا آن افرادی که پایبند به هنجارهای عمومی نیستند، از امکان پاداش‌آمیز این رفتار استفاده می‌کنند. چرا که می‌دانند همراهی با قدرتی که این نوع از رفتارها را می‌خواهد، ممکن است باعث ارتقای اجتماعی آنها شود و موقعیت‌شان را در جامعه بهبود می‌بخشد. این موقعیت که در یک فضای بی‌هنجار به‌وجود می‌آید، استفاده می‌کنند تا خودشان را با موقعیت تطبیق دهند.»

 

  • پیامدهای رواج خشونت

حسین قاضیان درباره آسیبی که رواج خشونت می تواند به یک جامعه برساند و پیامدهای آن می‌گوید: «من نمی توانم راجع به این موضوع که آیا خشونت در جامعه ایران کاهش پیدا کرده یا افزایش یافته، صحبت کنم چرا که آماری دراین باره ندارم اما می‌توانم بگویم در چنین شرایطی وضعیت خیلی تهدید آمیزی در جامعه پیدا می‌شود. یعنی ما در موقعیتی هستیم که اعتماد از بین رفته است. اینکه مثلا دوستم با من چه خواهد کرد؟ آیامی توانم با او به مهمانی بروم؟ آیا می توانم او را به خانه‌ام دعوت کنم؟ و.. این فضای تهدید آمیز از لحاظ روانی به شدت به جامعه زیان می‌رساند، چون باقیمانده پیکر بی‌جان جامعه را تضعیف می کند و ما را بیش از پیش با جسد جامعه روبرو می کند، به‌جای اینکه ما با یک جامعه زنده زندگی کنیم.»

به باور کارشناسان جامعه ای که در آن هنجارهای اجتماعی و اخلاقی رو به زوال می‌گذارد، امید به تغییر مثبت جای خودش را به روندهای دیگرمی‌دهد که نتیجه آن تهی شدن جامعه از ارزش‌های جمعی و هنجارهایی است که هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود.

 

گزارشی از هوتن سلامت در این زمینه:

 

فریبا شیرازی
ایران اینترنشنال
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More