بیچاره تحلیلگرهای سیاسی که نمی‌دانند پالس‌های ظریف در نیویورک برای مذاکره و معامله با آمریکا را باور کنند یا حرف‌های سردار قاسم سلیمانی را که هر‌گونه مذاکره با آمریکا را خفت دانسته است.  

این وضعیت متناقض یادداشت‌نویس‌های مطبوعاتی را هم سر‌در‌گم کرده است، اما جعفر گلابی در روزنامه اعتماد در لفافه گفته است که شتر‌سواری دولا دولا نمی‌شود.  

نویسنده آرمان در یادداشتی با عنوان «هم رویارویی و هم مذاکره معنا ندارد» تصریح کرده که سال‌هاست درون جمهوری اسلامی نزاعی برقرار است بر سر برخورد با قدرت‌های بزرگ و عده‌ای معتقدند نظام می‌تواند در برابر آمریکا و در همه زمینه‌ها ایستادگی کند و گروهی هم معتقدند که باید مقابله نرم کرد و انعطاف نشان داد، اما در شرایط فعلی که با فشار حداکثری آمریکا روبه‌روییم، مردم می‌توانند تفاوت این طرز فکر را ببینند اما به نظر می‌رسد در آینده با تصمیم بزرگی مواجه شویم که اجتناب‌ناپذیر است.  

آن سوی میدان، سعد‌الله زارعی در روزنامه کیهان درباره بحران روابط ایران و آمریکا  نوشته و تاکید کرده است که کاری جز مقاومت نمی‌توان کرد و هدف اصلی آمریکا ضربه اقتصادی نیست، بلکه می‌خواهد شکاف‌های اجتماعی ایران را فعال کند و جمهوری اسلامی ایران را سرنگون سازد.  

اما گویا قبل از سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، انتشاراتی‌ها و روزنامه‌ها با گرانی ساعتی کاغذ در آستانه فروپاشی‌اند. در گرانی عجیب‌و‌غریب کاغذ همین بس که در یک روز، هر بند کاغذ صد هزار تومان رشد قیمت داشته است.

روزنامه جام جم گزارشی از چرایی گرانی کاغذ داده است و باقی روزنامه‌ها هم سعی کرده‌اند با برجسته کردن حرف‌های رهبری، که به وزیر ارشاد دستور داده است به این گرانی رسیدگی کند، فشاری بر دولت بیاورند بلکه برای واردات کاغذ، دلار ۴۲۰۰ تومانی اختصاص دهد.  

دیروز آیت‌الله خامنه‌ای به نمایشگاه کتاب تهران رفت و از غرفه‌ها بازدید کرد، اما آنچه نظر همه را جلب کرد این بود که رهبری مجموعه اشعار احمد شاملو را به دست گرفت و با چهره‌ای که انگار از خواندن شعری به وجد آمده است، نگاهش بر صفحه‌ای ماند.

اگر بدانیم که شاملو از مخالفان جمهوری اسلامی بود و نظام هم در آزار و حذفش از هیچ اقدامی فروگذار نکرد و این شاعر بزرگ نماد روشنفکران سکولار هم به حساب می‌آمد، آن وقت شاملو‌خوانی چند ثانیه‌ای رهبری را شاید بتوان تبلیغ بی‌هزینه‌ای برای خامنه‌ای دانست. علی میرفتاح، سردبیر اعتماد، هم دم را غنیمت شمرده و در این‌باره یادداشتی نوشته و اشاره کرده است که هنوز کسانی هستند که هر ساله سراغ مزار شاملو می‌روند و سنگ قبرش را تخریب می‌کنند و از اجتماع هواداران شاعر در آرامگاه جلوگیری می‌کنند و آخر هم نوشته که امیدش به رهبری است که جلوی سانسور کتاب را بگیرد.

نمی‌دانیم خامنه‌ای دیروز چه شعری از شاملو خوانده بود اما هرچه هست، این سیاست است که عاقبت در پیشگاه شعر زانو می‌زند، آن‌طور که بامدادِ شاعر می‌گفت:

من آخرین بازمانده فرزانگان زمینم

من آن غول زیبایم که در استوای شب ایستاده است، غریق زلالی همه آب‌های جهان

و چشم‌انداز شیطنتش

خاستگاه ستاره‌ای است.