عبدالرحیم جعفری: امیرکبیر انتشارات نوین ایران
از اوایل قرن چهاردهم خورشیدی، با رشد صنعت و نوسازی اقتصاد٬ طبقه متوسط نیز کمکم در شهرها در حال شکلگیری است، طبقهای که علاقهمند به مطالعه است. اما از سوی دیگر، انتشار کتاب در ایران همچنان به شیوه سنتی رواج دارد و از لحاظ محتوا٬ فقط آثار عامهپسند و کتابهای مذهبی برای ناشران اولویت دارند.
در این شرایط، یک کارگر چاپخانه که به اقتضای کارش، با طبقه نوظهور روشنفکر در تماس است٬ تصمیم میگیرد برای پاسخ به نیاز بازار نشر، انتشاراتی تاسیس کند متناسب با نیاز جامعه در حال رشد ایران عصر پهلوی. داستان زندگی او همزمان داستان رشد و توسعه انتشارات نوین در ایران است.
ویدیوی مستند کوتاه عبدالرحیم تقی جعفری
او عبدالرحیم (تقی) جعفری است، کسی که پدر نشر نوین ایران خوانده شده است. عبدالرحیم متولد دوازدهم آبان ۱۲۹۸ هجری شمسی در تهران است. کودکی و نوجوانی او با فقر و تنگدستی گره خورده است. پدرش خانواده را ترک کرده است و او با مادر و مادربزرگش زندگی میکند که از راه نخریسی و کار با دستگاه «نخواکنی» امرار معاش میکنند (جعفری، ۱۳۸۳ ص ۹).
از چاپخانه علمی تا انتشارات امیرکبیر
اولین تجربه کاری او در چاپخانه «علمی» است٬ یکی از قدیمیترین چاپخانههای ایران متعلق به محمد اسماعیل علمی. او کودکیاش را در این چاپخانه سپری میکند؛ از پادویی شروع میکند اما زبردستیاش در کار چاپخانه باعث میشود تا سمت حسابداری و معاونت چاپخانه ارتقا پیدا کند.
اما با بروز اختلاف میان او و علیاکبر علمی، یکی از اعضای این خاندان، او را مصمم میکند تصمیمی سرنوشتساز بگیرد. عبدالرحیم، که در محیط کار به تقی مشهور است، تصمیم میگیرد مانند محمدتقی امیرکبیر، که نقشی تاریخی در فرهنگ ایران ایفا کرده است، کاری تاریخی انجام دهد. او تصمیم میگیرد انتشاراتی به نام امیرکبیر را بنیان نهد که با نیاز خوانندگان نسل جدید متناسب باشد و به شیوه مدرن اداره شود (جعفری، ۱۳۸۳ ص ۳۴۱).
مدرنسازی شیوه تولید کتاب
جعفری شیوههای نوینی در چاپ و نشر کتاب به کار میبندد. کار انتشاراتش بهتدریج رونق میگیرد، تا حدی که همکارانش به او لقب «پدر نشر نوین ایران» را میدهند. اطلاق این لقب به عبدالرحیم جعفری از وجود چند ویژگی ممتاز انتشارات امیرکبیر ناشی میشود:
۱) محتوای تولیدی: امیرکبیر بهجای کتابهای عامهپسند و مذهبی، که مورد اقبال سایر موسسههای انتشاراتی سنتی است٬ آثاری را منتشر میکند که موردپسند خوانندگان نسل جدید و طبقه تحصیلکرده آن روز ایران است، کسانی که پیش از این امکان چندانی برای برای مطالعه آثار علمی و ادبی به زبان فارسی نداشتهاند.
۲) شیوه و روند کار انتشارات: انتخاب موضوعهایی که طبقه تحصیلکرده میپسندد نیازمند تحول در اقتصاد نشر است؛ موضوعهای خاص خوانندگان محدودی دارد و ممکن است سرمایه ناشر برای تداوم روند نشر به او بازنگردد. بنابراین، جعفری شیوههای نوآورانهای در حوزه نشر ایران پدید میآورد؛ برای مثال، امیرکبیر از شیوه پیشفروش کتاب استفاده میکند تا بخشی از سرمایه چاپ قبل از توزیع کتاب در اختیار ناشر قرار گیرد.
امیرکبیر همچنین از اولین موسسههای چاپ و نشر است که به نویسنده حقالزحمه نقدی میپردازد. در واقع، انتشارات امیرکبیر بهمثابه یک نهاد اقتصادی مدرن اداره میشود، جاییکه در آن نویسندگی شغل است.
این در حالی است که پیش از امیرکبیر، نویسندگان ناچار بودند کتابشان را با هزینه شخصی چاپ کنند (جعفری، ۱۳۸۳ ص ۳۷۴) یا سالها طول میکشید کتاب به فروش برسد و سرمایه چاپ بازگردد (جعفری٬ ۱۳۸۳ ص ۵۱۲). پیش از تاسیس انتشارات امیرکبیر، نویسندگانی مانند صادق هدایت با مشکل انتشار آثارشان دست به گریبان بودند و با سرمایه شخصی باید دنبال ناشری میگشتند که آثارشان را منتشر کند، اما حالا نخبگان زیادی شانس انتشار آثارشان را یافته بودند.
۳) کمیت تولید: امیرکبیر با بهینهسازی شیوه انتشار آثار، راه صد ساله را یکشبه طی میکند. تا پیش از انقلاب٬ این موسسه انتشاراتی بیش از ۲۰۰۰ عنوان کتاب منتشر میکند، که رقمی بیسابقه در صنعت نشر خاورمیانه محسوب میشود. با انتشار این حجم کتاب٬ این بنگاه انتشاراتی بهتنهایی ۲۰ درصد تولید کتاب ایران را بر عهده داشته است (جعفری ۱۳۹۹).
۴) برجستگی نویسندگان و آثار: امیرکبیر با مدیریت جعفری به مرکزی تبدیل میشود که محل رجوع نویسندگان بزرگ پیش از انقلاب است. نامهای بزرگی مانند پرویز شهریاری با کتاب «تاریخ حساب»٬ عبدالحسین زرینکوب با بیش از ۱۴ عنوان کتاب از جمله «دو قرن سکوت»، «فرار از مدرسه»، «کارنامه اسلام»، «نقد ادبی» و «پلهپله تا ملاقات خدا»، عبدالحسین نوشین با تصحیح «شاهنامه» به امیرکبیر میپیوندند. این انتشارات همچنین آثار مرجعی مانند «دایرهالمعارف مصاحب»٬ «فرهنگ معین» و «فرهنگ انگلیسی و فارسی آریانپور» و آثار شاخص دیگری را به چاپ میرساند.
۵) کیفیت آثار: با وجود حجم بالای انتشار، کیفیت فدای کمیت نمیشود. پیش از تاسیس امیرکبیر، ویراستاری فرایندی ضروری در چاپ آثار محسوب نمیشود. اما جعفری نظام دقیقی برای ویراستاری آثار ایجاد میکند که پس از او، در سایر موسسههای انتشاراتی نیز مرسوم میشود.
چاپ آثار معتبر باعث میشود امیرکبیر از اولین ناشرهایی باشد که در ایران جوایزی در زمینه چاپ آثار دریافت میکند. برای مثال، مجله سخن به سردبیری پرویز خانلری در سال ۱۳۲۸، اولین جایزه بهترین ترجمه را به کتاب «کلبه عمو تم» و «دن کیشوت» اهدا میکند. در سالهای بعد نیز بسیاری از آثار این نشر توجه صاحبنظران را جلب میکند.
تصرف انتشارات امیرکبیر
پس از انقلاب، جعفری همچنان مشغول به کار است تا اینکه حادثه مرگ اسماعیل رائین در دفتر نشر امیرکبیر بهانهای برای احضار او به دادگاه میشود. جعفری مدتی در بازداشت است و سپس، اتهامهای جدیدی علیه او صادر میشود؛ از جمله این اتهامها همکاری با رژیم و گمراه کردن جوانان است، اتهامهایی که هیچگاه به اثبات نمیرسند.
در ۲۹ خرداد ۱۳۶۲، جعفری به دادگاه انقلاب احضار میشود تا پس از سه سال، تکلیفش روشن شود. محمد محمدی گیلانی٬ رییس وقت دادگاه انقلاب، پیشنهاد صلح و عفو را مطرح میکند مشروط بر اینکه جعفری یکسوم اموالش در امیرکبیر را به سازمان تبلیغات اسلامی بدهد.
جعفری بهمدت پنج ماه در زندان میماند و در نهایت، کل اموالش از جمله آنچه متعلق به فرزندانش بوده است بهنفع سازمان تبلیغات اسلامی مصادره میشود.
جعفری تا روزهای آخر عمرش٬ مهر ۱۳۹۵، همچنان پیگیر این پرونده بود. اما هیچگاه موفق به بازپسگیری اموالش نمیشود. انتشارات امیرکبیر نیز پس از او، هیچگاه به روزهای رشد و رونق گذشته بازنمیگردد و در حال حاضر، چندین کتابفروشی این نهاد بزرگ انتشاراتی تعطیل شده است.
منابع:
عبدالرحیم جعفری (۱۳۸۳). در جستجوی صبح٬ جلد اول و دوم. نشر نو.
محمدرضا جعفری (۱۳۹۹). «آیتالله جنتی: بس کن قالتاق؛ پرونده مصادره اموال». مصاحبه با خبرگزاری انصافنیوز.