بازگشت به سالهای طلایی به کمک ذخیره طلایی
وقتی که منچستریونایتد با ژوزه مورینیو به بنبست رسید، وقتی که کنترل رختکن منچستریونایتد از دست مورینیو در رفت و با شروع مفتضحانه فصل، هیچ چارهای جز برکناری «آقای خاص» برای اد وودوارد، مدیر اجرایی باشگاه باقی نماند؛ گویی که دنیا برای هواداران «شیاطین سرخ» تیره و تار شده و هیچ چیز بر وفق مراد آنها نبود.
مورینیو وعده داده بود که در انتهای کریسمس، تیمش را به جمع ۴ تیم بالای جدول برساند، اما عمر مربیگریاش در اولدترافورد، به کریسمس هم نرسید. وودوارد تا جاییکه توانست به پای مورینیو نشست؛ اما دیگر هیچکس، حتی حامیان سرمربی پرتغالی نیز نمیتوانستند از او دفاع کنند.
نتایج یونایتد بهحدی ناامیدکننده بود که چارهای جز یک تغییر باقی نگذاشت. سرانجام مدیران باشگاه منچستریونایتد به این نتیجه رسیدند که یک مربی موقت را تا پایان فصل انتخاب کنند و سکان هدایت تیم خود را به او بسپارند تا در تابستان آینده، یک تصمیم منطقی برای انتخاب سرمربی بعدی بگیرند. قرعه به نام اوله گونار سولشر خورد؛ همان چهره محبوب و نوستالژیک هواداران یونایتد که ستاره اسبق نروژی خود را با لقب «ذخیره طلایی» میشناختند.
دست تقدیر چنین بود که سولشر در نخستین حضور خود روی نیمکت منچستر یونایتد، در مقابل کاردیفسیتی، یعنی همان تیمی به میدان برود که برای اولینبار، به او فرصت مربیگری در فوتبال جزیره را داده بود. جالب این که منچستر یونایتد در این بازی، برای اولینبار پس از دوران سر الکس فرگوسن، توانست ۵ گل درون دروازه حریف قرار دهد. انگار از همان بازی نخست، سولشر توانسته بود غل و زنجیر را از پای بازیکنهای تیمش باز کرده و آنها همچون آهوی خرامان، روی چمن سبز طنازی میکردند. مهمتر از نتیجه و تعداد گلهای زده شیاطین سرخ مقابل کاردیفسیتی، نحوه بازی شاگردان اوله گونار سولشر مورد توجه کارشناسها قرار گرفت.
منچستریونایتد به کمک سولشر، به فلسفه اصیل فوتبالی خود تحت هدایت سر الکس فرگوسن بازگشته است؛ چیزی که در دوران مربیگری دیوید مویس، لوئیز فان خال و ژوزه مورینیو مغفول مانده بود. یک فوتبال روان، جذاب، بیرحمانه، کوبنده، سرتاسر هجومی، با حملات سیریناپذیر، گلهای متنوع و اشتهای بیکران برای کسب پیروزی و موفقیت. هنر سولشر فقط به همان بازی نخست با کاردیفسیتی ختم نشد. او نشان داده که یک مربی تنوعگرا و خلاق است. برخی منتقدان میگفتند که سولشر خیلی خوششانس بود که در بازیهای نخست، با تیمهای متوسط روبهرو شد و به پیروزی دست یافت؛ اما باید در جواب این منتقدان بگوییم که همین تیم تحت هدایت مورینیو، حتی مقابل تیمهای متوسط نیز به مشکل میخورد. در ضمن، سولشر و تیمش در دو بازی دشوار مقابل تاتنهام و آرسنال نیز سربلند شدند و به همگان اثبات کردند که اوجگیری شیاطین سرخ، اتفاقی نیست. هیچ مربی در تاریخ باشگاه منچستریونایتد نتوانسته است در هر ۸ بازی نخست روی نیمکت شیاطین سرخ، به پیروزی برسد، ولی اوله گونار سولشر این موفقیت را بهدست آورده و اگر در بازی مقابل برنلی نیز پیروز شود، با رکورد ۹ برد پیاپی پپ گواردیولا سرمربی منچسترسیتی، برابر خواهد شد. چهبسا که با استمرار این نتایج رویایی تا پایان فصل و کسب سهمیه لیگ قهرمانان، مدیران باشگاه از استخدام یک مربی جدید منصرف شوند و حکم مربی دائمی را به سولشر بدهند؛ ولی تا این لحظه و به گزارش روزنامه میرور (Mirror)، هنوز اد وودوارد و مالکان آمریکایی باشگاه، چنین تصمیمی نگرفتهاند.
سولشر در بازی مقابل کاردیف، هادرسفیلد، بورنموث، نیوکاسل و ردینگ از سیستم ۳-۳-۴ استفاده کرد؛ اما در بازیهای دشوارتر، به سراغ سیستم ۲-۴-۴ الماس رفت. سولشر طی بازی مقابل تاتنهام در ومبلی، برای اولینبار از سیستم الماس استفاده کرد و جسی لینگارد را بهعنوان یار ۹ کاذب به بازی گرفت، درحالیکه مارکوس رشفورد و آنتونی مارسیال در دو طرف لینگارد حضور داشتند. حتی لینگارد در بازیهایی که بهعنوان وینگر در سیستم ۳-۳-۴ بازی میکرد، بازهم از سولشر دستور داشت تا از لب خط بهسمت داخل نفوذ کند و به خط مرکزی زمین نزدیک شود. سولشر با این حربه، از فضای پشت سر فولبکهای تاتنهام در ضدحملهها، به نحو احسن بهرهبرداری کرد. سولشر توانست فلسفه فوتبالی حاکم بر این باشگاه در دوران فرگوسن، یعنی بازی تهاجمی، کوبنده و تماشاگرپسند را جا انداخته و از تکتک مهرههای خود، بهویژه گرانقیمتترین ستاره تیمش، یعنی پل پوگبا و جوان اول تیمش یعنی مارکوس رشفورد، بهنحو احسن بازی بگیرد. پیشرفت و اوجگیری همه بازیکنها، بهویژه پوگبا و رشفورد طی ۸ بازی اخیر، یکی از بارزترین دستاوردهای سولشر بوده است. حالا هواداران منچستریونایتد به یاد آن روزهای طلایی، مجددا فریاد «Ole Ole» را در اولدترافورد سرمیدهند و بازیکنها نیز از لحاظ روحی، وضعیت بسیار خوبی دارند و به مربی جوان خود عشق میورزند.