شهرآورد ۹۰ زیر سایه سحر و عماد
شهرآورد پایتخت آینهای است از زندگی ایرانی. به همان اندازه بی قاعده. در همان سطح غافلگیر کننده و رمزآلود. مسابقهای که گاهی اوقات گرفتار مماشات و مدارا میشود تا ترس از باختن از اشتیاق به پیروزی پیشی بگیرد.
روی کاغذ این بار سرخها به برد نزدیکترند، با این حال خیلی نمیتوان به چنین پیش داوریهایی اعتماد کرد، زیرا بارها اتفاق افتاده که از نبرد تهران آن تیمی سربلند بیرون آمده که شانس کمتری برای برنده شدن داشته است.
باید منتظر ماند و دید بازی شماره نود که نخستین دربی مربیان دو تیم هم به حساب میآید، تا چه اندازه به تحلیلها وفادار است.
استقلال، داربی باز ندارد
این فقط الاهلی نیست که میتواند مربی گران و سرشناس خود را تنها سه هفته پس از شروع لیگ عربستان اخراج کند، زیرا به قول مرد آرژانتینی نیمکت پرسپولیس، در این جغرافیای خاص، چنین سرنوشتی گریبان خیلیها را میگیرد و چه بسا نفر بعدی همین مربی تازه وارد اردوی سرخها باشد. البته در قیاس با استراماچونی، کالدرون شروع بهتری در لیگ داشته، اما یادمان نرود سطح توقع از تیمی که دست نخورده و اتفاقا تقویت هم شده به مراتب بیشتر از استقلالی است که در فصل نقل و انتقالات حسابی ریزش داشته و تلاش کرده تا با خرید بازیکنانی جوان، پوست بیندازد و خود را از نو بسازد.
اینکه ترکیب پسران آبی آسیا محدود شده به تنها دو سه داربی باز، اصلیترین دلیل کارشناسان برای از پیش بازنده دانستن شاگردان مربی ایتالیایی است، اما چنین فقدان بزرگی یک حسن ویژه نیز دارد، اینکه شاید پایین بودن سطح توقع از تیم بی تجربهها، بار منفی روانی را از روی دوش استقلالیها بردارد و باعث شود آنها با استرس کمتری به استقبال شهرآورد شماره نود بروند.
به طور حتم آن عاملی که در استفاده از این قابلیت پنهان اثرگذار است، شیوه برخورد سرمربیای است که باید بتواند شاگردان جوانش را تهییج کند.
ببر، بیمه شو
هرچقدر که استقلال داربی باز ندارد، حساب کالدرون به اندازه ای پر است که حتی میتواند شماری از مهرههای تاثیرگذارش را از روی نیمکت به جنگ رقیب سنتی بفرستد.
درست است که به شنیدن جمله «دربی هم مسابقه ای است با سه امتیاز»، عادت کردهایم، اما مرد آرژانتینی اگر تحقیق کرده باشد، احتمالا فهمیده است که این قبیل تعارفات مرسوم، به درد برنامههای حوصله سر بر تلویزیون میخورد و داخل ورزشگاه آزادی نتیجه این بازی به اندازهای مهم است که برخی آن را بیمه دربی میخوانند و برندهاش را خوشبختترین مرد ماههای آینده میدانند.
اتفاقا بلیط بازگشت برانکو به کرواسی نیز بعد از اولین تجربه موفقش در دربی کنسل شد؛ کما اینکه آغاز محبوبیت او به روزی باز میگردد که توانست مالکیت عدد مقدس چهار را از استقلالیها پس بگیرد.
کالدرون که همچنان به شدت زیر سایه مرد کروت قرار دارد، اگر میخواهد دوران تازهای را در قلب هواداران تیمش رقم بزند، باید کلیدش را همین یکشنبه از توی جیب استراماچونی بردارد.
گرگ و الماس
استقلال هنوز بردی را دشت نکرده است. از حوالی این تیم اخبار خوشایندی به گوش نمی رسد. بیشتر خواستههای سرمربی هم برآورده نشده و چنین به نظر میرسد که با محرومیت فرشید اسماعیلی و شرایط بدنی شیخ دیاباته و قائدی، دست مرد ایتالیایی حسابی در پوست گردو گیر کرده باشد، با اینحال تجمع نیروهای منفی منجر به بروز رویایی در ذهن هواداران این تیم شده است، اینکه الماس، حاصل فشارهای سخت است و معمولا در چنین شرایطی است که خلاقیت آدمها میتواند مسیر تاریخ را عوض کند. البته از تجربه نیمکت پرسپولیس نیز غافل نمانیم، زیرا کالدرون گرگ باران دیده است و آنقدر تجربه دارد که بداند داربی را نه داشتههای دو تیم در تحلیلها و پیشداوریها بلکه جنگهای توی زمین و اتفاقات درون میدانی به سرمنزل مقصود میرسانند.
مرهم موقت
رویارویی دو تیم در هفتههای ابتدایی لیگ احتمالا کیفیت فنی این دربی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، اما خبر خوب این است که اگر هر دو مربی بر سر اولویت قرار دادن «نباختن» توافق نظر نداشته باشند، احتمالا همین ناهماهنگی و ناآمادگیها میتوانند عاملی باشند برای نجات بازی شماره نود از تساویهای کشنده صفر - صفر.
به نظر میرسد معدل گل پایین لیگ یا حواشی ناشی از قربانی شدن دختر آبی و پسر سرخ به خاطر فوتبال، بدجوری روی این لیگ سایه انداخته و شاید تنها چیزی که بتواند مرهمی؛ ولو موقت، بر تک تک این زخمها باشد، مسابقهای است که شرکت کنندگانش بازی زیبا و جوانمردانه را در دستور کار خود قرار دهند و از ادای دین و احترام نسبت به کسانی که قربانی این فوتبال و برخی قوانین دست و پاگیرش شده اند، غافل نشوند.