میراث فراموشنشدنی کیروش در فوتبال
کارلوس کیروش، سرمربی تیمملی فوتبال ایران، پس از هشت سال، این کشور را ترک میکند. کیروش در این مدت میراثی فراموشنشدنی از خود بهجای گذاشت که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشته است. حضور در دو دوره جامجهانی و تقابل با قهرمانان جامجهانی و قهرمان اروپا، اوج کار تیمملی در دوران کیروش بود.
نمایش دلپذیر ایران مقابل آرژانتین، اسپانیا و پرتغال اگرچه با پیروزی همراه نبود، اما حاصل روح تیمی، نمونهای از تفکرات کیروش در تیمملی ایران بود که کمتر در فوتبال ایران دیده میشد.
پس از ناکامی مربیان ایرانی در مسابقات مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی و جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ قطر، کیروش سرمربی تیمملی شد. درحالیکه از همان ابتدا مشخص بود کیروش با مشکلات فراوانی روبرو خواهد بود، اما مهمترین موضوعی که او با آن روبرو شد، بازیکن سالاری در تیمملی بود. درحالیکه بازیکنان تیمملی ایران خود را بزرگتر از تیم میدانستند، برای اولینبار در دوران ورزشی خود با یک مربی روبرو شده بودند که تیم را بزرگتر از هر بازیکنی میدانست و با تجربه بالای مربیگری در فوتبال اروپا، بهخوبی میدانست که چگونه باید این مشکل را برطرف کند.
در سالهای ابتدایی حضور کیروش در فوتبال ایران، این مربی بیشتر از آنکه بهدنبال اجرای تفکرات فنی خود باشد، بهدنبال پیاده کردن تفکرات حرفهای و ساختن روح تیمی بود. تیمی که بازیکردن در آن برای بازیکنان مایه افتخار باشد و در تمامی شرایط، پیروزی و سربلندی تیم، بر موضوعات فردی و موفقیتهای فردی برتری داشته باشد.
پس از اینکه کیروش توانست روح و انضباط تیمی را در فوتبال ایران نهادینه کند، با بهرهگیری از تفکرات فنیاش که پیشتر در فوتبال دنیا به اثبات رسیده بود، فوتبال ایران را بهسوی موفقیت رهنمون شد.
تیمملی فوتبال ایران در زمان حضور کیروش تفاوت بسیاری با تیمهای باشگاهی و ملی فوتبال ایران داشت. درحالیکه از همان ابتدا کیروش بیصبرانه منتظر ارتباط دائمی با مربیان داخلی ایران بود، اما جبههگیری بیدلیل مربیان ایرانی و خردهگیری از برنامههای آمادگی تیمملی موجب شد تا اختلاف سرمربی تیمملی و مربیان باشگاههای ایرانی در سالهای اخیر به اوج برسد.
کیروش با تاسیس کمپ تیمملی ایران، اولین گام حرفهای را در فوتبال این کشور برمیداشت، اما دیگر مربیان تیمهای ملی در رده پایه، بیشتر از آنکه از این موضوع استقبال کنند، با دوری جستن از مربیان تیمملی، آشکارا اختلاف خود را نشان میدادند.
در فوتبال ایران کیروش همواره برای گرفتن حداقل امکانات برای مقابله با تیمهای طراز اول آسیا با مشکلات همراه بود. همواره او را به زیادهخواهی متهم میکردند؛ اما خواستههای کیروش تنها برای موفقیت تیمملی بود، نه شخص خودش. پرواز اختصاصی، بازیهای دوستانه با تیمهای بزرگ و برنامهریزی دقیق اردوهای ورزشی جهت آمادهسازی تیمملی با حضور بازیکنان داخلی تنها خواسته منطقی کیروش بود که در بیشتر موارد با مخالفت مربیان باشگاهی ایران همراه میشد.
مربیان باشگاهی ایران معتقد بودند که طبق قوانین فیفا بازیکنان تنها باید دو روز قبل از مسابقات در اختیار تیمملی باشند، اما کیروش به نحوه آمادهسازی بازیکنان در تیمهای باشگاهی معترض بود و اعتقاد داشت که بازیکنان داخلی با استانداردهای جهانی تمرین نمیکنند. دامن اختلافات سرمربی تیمملی با دیگران مربیان باشگاههای ایرانی هر روز بیشتر از گذشته میشد.
مطمئنا نحوه تمرینات باشگاههای ایرانی تفاوت بسیاری با تیمهای طراز اول دنیا و آسیا داشت و به همین دلیل، بیشتر بازیکنان ایرانی طبق درخواست کیروش با اولین درخواست باشگاههای اروپایی بار سفر میبستند تا حضور خود را در تیمملی تثبیت کنند. حضور بازیکنان ایرانی در تیمهای اروپایی و با کمترین دستمزدها، نشان میداد که این بازیکنان بیشتر از آنکه بهدنبال پول باشند، بهدنبال تجربه بینالمللیاند. موضوعی که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشت.
کیروش با توجه به فلسفه مربیگریاش همواره تیم را در اولویت قرار میداد؛ حرکات تمامی بازیکنان در چارچوب تفکرات تاکتیکی کیروش قرار میگرفت و اگر هر بازیکنی از این قانون خارج میشد، به نیمکت تیمملی تبعید میشد و در ادامه نیز کاملا از تیمملی کنار گذاشته میشد. در چنین شرایطی، شاید بعضی از فوتبالدوستان اعتقاد داشتند که خلاقیتهای فردی بازیکنان در تیمملی و تحت مربیگری کیروش از بین میرود؛ اما نباید فراموش کرد که برای ساختن روح تیمی که در فوتبال ایران چندان به آن توجه نمیشد، از بین رفتن خلاقیت فردی لازم بود تا درنهایت تیم موفق شود.
طبق همین تفکر، کیروش بهخوبی توانست با کمترین پیامدهای منفی، نسل فوتبال ایران را تغییر دهد. تیمملی حال حاضر ایران تیمی نسبتا جوان اما باتجربه است که به لطف تفکرات کیروش و با حضور هر مربی، میتوان همچنان برای حضور مستقیم در جامجهانی به آن امیدوار بود؛ موضوعی که تا پیش از حضور کارلوس کیروش در فوتبال ایران، همواره با دیده تردید به آن نگاه میشد.