![](https://old.iranintl.com/sites/default/files/styles/articles_landing/public/syl1_7.jpg?itok=-g07tooE)
خوانش ایران امروز از دریچه سیل ۹۸
پیام ابتدایی مشاهدات سیل ۹۸ این بود که حکومت جمهوری اسلامی ایران مدیریت بحران ندارد و بیشتر بحرانها را در جهت کاهش عوارض برای مشروعیت حکومت و بقای آن مهندسی میکند، از نمایش مهربانی و خدمت سپاهیها و روحانیون و نیروهای سپاه قدس (فاطمیون، حشد الشعبی و النجبا) گرفته تا ممنوع کردن فعالیتهای داوطلبانه افراد غیرمحلی برای خدمت به همنوعان. اما این سیل و پیامدهایش، با گستره عظیم و خسارات جانی (۷۶ نفر کشته طبق اعلام رسمی و هزاران مجروح) و مالی (دهها هزار میلیارد تومان بر اساس برآوردهای اولیه)، شش پیام راهبردی و تحلیلی را بر اساس شش مشاهده از وضعیت امروز جامعه و حکومت برای ایرانیها و ناظران مسائل ایران دربردارد.
ورشکستگی حکومت در زیرساختها
صدها فیلم پخششده در فضای مجازی از سیل ۹۸ گواهی میدهند که هیچ سازهای، اعم از جاده و پل و مدرسه و محله، در برابر سیل دوام نیاورده است. هر آنچه در مسیر سیل قرار گرفته تخریب شده است. به نظر میآید بود و نبودِ مهندسان مشاور و نظام مهندسی و دستگاههای دولتی و وزارتخانههای گوناگون یکی است و شاید اگر این نهادها و ادارات نبودند وضع از این که هست بهتر بود. محمد غرضی، وزیر اسبق نفت و ارتباطات و بنیانگذار سازمان نظام مهندسی کشور و استاندار خوزستان در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی، در مورد سیل ۹۸ میگوید: «این بار سوم است که جاده را میبرد و سایر زیرساختها را هم با خودش میبرد. هیچ چیز در این چهل سال از نظر مدیریتی تغییر نکرده است... تمام ساختمانهای کشور مانند ساختمان پلاسکو است. یعنی پولی هزینه میشود و ساختمان ساخته میشود، سی یا چهل سال بعد به بدترین شکل از بین میرود... من چهار هزار کیلومتر جاده روستایی در سال ۵۸ در کردستان ساختم... ولی امروز یک متر از این جادهها باقی نمانده است و تمام آنها را یا سیل برده است یا پلهایش خراب شده است» (ایلنا، ۲۳ فروردین ۱۳۹۸).
انزوای بینالمللی ایران
کمکهای بسیار ناچیز بینالمللی بهگونهای بوده است که گویی کشور ایران برای دیگر ملتها و دولتها وجود خارجی ندارد. در برابر ۵۰ هزار میلیارد تومان خسارت (حدود چهار میلیارد دلار) اتحادیه اروپا ۱/۲ میلیون یورو اختصاص میدهد، چون مقامات این اتحادیه میدانند معلوم نیست همین میزان هم برای سیلزدگان هزینه شود. فساد حتی در کمکرسانیهای بینالمللی به چشم میخورد. کمکهای دیگر کشورها نیز در حد چند صد تخته پتو و چادر یا چند صد تن غذا بوده است. حتی میلیونها ایرانی خارج کشور رغبت ندارند در این کار شرکت کنند چون اولا، به حکومت اعتماد ندارند و ثانیا، اگر خود وارد عمل شوند، نمیدانند چه مخاطراتی برای آنها وجود دارد (مثل بازداشت و گروگانگیری) و ثالثا، تحریمها بهتدریج کانالهای ارتباطی را محدود کرده است و خواهد کرد، حتی اگر منع قانونی وجود نداشته باشد (که ندارد)، بسیاری از مسیرهای ارتباطی از میان رفته است.
جدول زیر کمکهای کشورهای مختلف به سیلزدگان را تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ (حدود سه هفته بعد از شروع سیل) نشان میدهد:
پیام ابتدایی مشاهدات سیل ۹۸ این بود که حکومت جمهوری اسلامی ایران مدیریت بحران ندارد و بیشتر بحرانها را در جهت کاهش عوارض برای مشروعیت حکومت و بقای آن مهندسی میکند، از نمایش مهربانی و خدمت سپاهیها و روحانیون و نیروهای سپاه قدس (فاطمیون، حشد الشعبی و النجبا) گرفته تا ممنوع کردن فعالیتهای داوطلبانه افراد غیرمحلی برای خدمت به همنوعان. اما این سیل و پیامدهایش، با گستره عظیم و خسارات جانی (۷۶ نفر کشته طبق اعلام رسمی و هزاران مجروح) و مالی (دهها هزار میلیارد تومان بر اساس برآوردهای اولیه)، شش پیام راهبردی و تحلیلی را بر اساس شش مشاهده از وضعیت امروز جامعه و حکومت برای ایرانیها و ناظران مسائل ایران دربردارد.
ورشکستگی حکومت در زیرساختها
صدها فیلم پخششده در فضای مجازی از سیل ۹۸ گواهی میدهند که هیچ سازهای، اعم از جاده و پل و مدرسه و محله، در برابر سیل دوام نیاورده است. هر آنچه در مسیر سیل قرار گرفته تخریب شده است. به نظر میآید بود و نبودِ مهندسان مشاور و نظام مهندسی و دستگاههای دولتی و وزارتخانههای گوناگون یکی است و شاید اگر این نهادها و ادارات نبودند وضع از این که هست بهتر بود. محمد غرضی، وزیر اسبق نفت و ارتباطات و بنیانگذار سازمان نظام مهندسی کشور و استاندار خوزستان در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی، در مورد سیل ۹۸ میگوید: «این بار سوم است که جاده را میبرد و سایر زیرساختها را هم با خودش میبرد. هیچ چیز در این چهل سال از نظر مدیریتی تغییر نکرده است... تمام ساختمانهای کشور مانند ساختمان پلاسکو است. یعنی پولی هزینه میشود و ساختمان ساخته میشود، سی یا چهل سال بعد به بدترین شکل از بین میرود... من چهار هزار کیلومتر جاده روستایی در سال ۵۸ در کردستان ساختم... ولی امروز یک متر از این جادهها باقی نمانده است و تمام آنها را یا سیل برده است یا پلهایش خراب شده است» (ایلنا، ۲۳ فروردین ۱۳۹۸).
انزوای بینالمللی ایران
کمکهای بسیار ناچیز بینالمللی بهگونهای بوده است که گویی کشور ایران برای دیگر ملتها و دولتها وجود خارجی ندارد. در برابر ۵۰ هزار میلیارد تومان خسارت (حدود چهار میلیارد دلار) اتحادیه اروپا ۱/۲ میلیون یورو اختصاص میدهد، چون مقامات این اتحادیه میدانند معلوم نیست همین میزان هم برای سیلزدگان هزینه شود. فساد حتی در کمکرسانیهای بینالمللی به چشم میخورد. کمکهای دیگر کشورها نیز در حد چند صد تخته پتو و چادر یا چند صد تن غذا بوده است. حتی میلیونها ایرانی خارج کشور رغبت ندارند در این کار شرکت کنند چون اولا، به حکومت اعتماد ندارند و ثانیا، اگر خود وارد عمل شوند، نمیدانند چه مخاطراتی برای آنها وجود دارد (مثل بازداشت و گروگانگیری) و ثالثا، تحریمها بهتدریج کانالهای ارتباطی را محدود کرده است و خواهد کرد، حتی اگر منع قانونی وجود نداشته باشد (که ندارد)، بسیاری از مسیرهای ارتباطی از میان رفته است.
جدول زیر کمکهای کشورهای مختلف به سیلزدگان را تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ (حدود سه هفته بعد از شروع سیل) نشان میدهد:
خبرگزاری فارس در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ اعلام کرد هلال احمر عربستان سعودی و امارات نیز ۹۵ تن مواد غذایی برای سیلزدگان ارسال کردند.
چنانکه در جدول فوق میبینید این کمکها برای کشوری که ۷۰ درصد مساحت، ۲۴ استان از ۳۱ استان، ۲۶۹ شهر و ۴۴۰۰ روستایش درگیر سیل ۹۸ بوده و ۱۴ هزار کیلومتر از راهها و ۱۵۰۰ مدرسهاش تخریب شده و حدود ۳۰۰ هزار نفر طی آن آواره شدهاند، نزدیک به صفر است. میزان ناچیز کمکها نشان میدهد که دنیای بیرون از ایران نه سیل را میبیند و نه برای آن کاری میکند. علت اصلی این امر انزوای ایران است که در این ارقام و نوع واکنشها (اعلام کمک بدون ارسال آن) بهخوبی مشهود است. برای دادن پسزمینه تاریخی کافی است به یاد بیاوریم که پس از زلزله بم، دولت آمریکا در دوران جرج دبلیو بوش میخواست محمولههایی را به ایران بفرستد و مقامات آنها را رد کردند. میزان کمکهای سازمانهای بینالمللی در نمونههای مشابه سیل بسیار بیشتر بوده است.
محسن صفایی فراهانی، از مقامات سابق وزارت اقتصاد و سازمانهای اقتصادی کشور، در این مورد میگوید: «وقتی تصمیمات کشور موجب میشود که حتی کوچکترین فعالیتهای اقتصادی با دنیا محدود شود، به معنی این است که دور کشور دیوار کشیدهایم. وقتی که هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست وارد ایران شود، هیچ بانکی حاضر نیست با ایران نقل و انتقال پول کند، هیچ کسی حاضر نیست به ایران راحت جنس بفروشد و همه چیز را داریم از سیستم زیرزمینی و دلالی و... حلوفصل میکنیم، این عملا همان دیوار است» (اعتماد آنلاین، ۲۲ فروردین ۱۳۹۸).
نهادهای مدنی عملا وجود خارجی ندارند
در صدها فیلم و گزارشی که از مناطق سیلزده در رسانهها و شبکههای اجتماعی منعکس شده است اثری از انجمنهای دانشجویی و زنان و انجمنهای فرهنگی و اجتماعی و نهادهای خیریه و داوطلب دیده نمیشود. کمکرسانی، مثل همه حوزهها، به بسیج و سپاه و روحانیون و نیروهای همپیمان سپاه قدس محدود شده و دستگاه تبلیغاتی حکومت مشغول قدردانی و ستایش از آنهاست. حکومت گستره عمومی را بهطور کامل در انحصار خود گرفته است. غیبت نهادهای مدنی، به هر علتی که باشد، عملا به این معناست که آنها در حساسترین صحنهها حضور اجتماعی ندارند، حتی اگر وجود خارجی داشته باشند. در وجود آنها نیز بدون حضور اجتماعی باید شک کرد. نهادهای مدنی قلابی که در صحنههای دیگر دیده میشوند عملا همین نیروهای بسیجیاند که در دورههای مختلف نقشهای متفاوتی بازی میکنند. این وضعیت را مقایسه کنید با زلزله طبس در سال ۱۳۵۷، تا ببینید در دوران پهلوی تا چه حد فضا برای فعالیتهای داوطلبانه و خیریه باز بوده است.
بخشی از جای خالی نهادهای مدنی در مناطق سیلزده را نیروهای تروریستی پر کردند که حکومت برای جاهطلبیها و گسترشطلبیهایش زندگی آنها را تامین میکند و کاری برای انجام دادن ندارند. گسیل نیروهای نظامی افغانی، شیعیان تبعیدی بحرینی و نیروهای شیعه عراقی تحت حمایت سپاه قدس برای توجیه تامین هزینههایشان در اذهان مردم ایران بود. این گسیل دقیقا از روی نسخههای مافیای مواد مخدر نسخهبرداری شده است که با کمک به اقشار ضعیف میخواهند فعالیتهای غیرقانونی و غیرانسانیشان را تحتالشعاع قرار دهند. سیل به ابزاری برای توجیه و مشروعیتبخشی به سیاست خارجی غیرمحبوب جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. حکومت دارد در این حوزه از فلاکت مردم استفاده ابزاری میکند.
بیغوله ایران
تصویری که رسانههای داخلی و بینالمللی از ایران برای دنیا به نمایش میگذارند عمدتا تهران بالای میدان ونک است. خبرنگاران خارجی که به تهران میروند در معیت ماموران معاونت مطبوعات خارجی و نیروهای امنیتی به مراکز تفریحی و خرید بالای شهر برده میشوند تا با عکس و گزارش نشان دهند که ایران علیرغم فساد و ناکارآمدی و دخالتهای خارجی نظام در منطقه و تحریم، در شرایط خوبی به سر میبرد. اما عکسها و فیلمهای سیل در استانها نشان میدهند که حتی قبل از سیل، دهها میلیون نفر از مردم ایران در بیغوله و خانههای خشت و گلی و روستاها و شهرهایی زندگی میکردند که اثری از توسعه و شهرسازی و خدمات عمومی در آنها نیست. همه کسانی که میخواهند در مورد ایران بنویسند یا گزارش دهند باید یک بار این فیلمها و عکسها را بادقت مرور کنند، چون سند چهل سال اتلاف و ناکارآمدی و فسادند. نکته جالب این عکسها و فیلمها آن است که شما را درون خانهها میبرند و نشان میدهند که اکثریت مردم ایران نه در ویلاهای لواسان و آپارتمانهای خیابان سلطنتآباد، بلکه در بیغوله زندگی میکنند، حتی آنهایی که سقفی بالای سر دارند.
مدیریت انتظارات با وعدههای توخالی
کاری که مقامات طی یک ماه سیل ۹۸ کردهاند دادن انبوهی وعده وعید بوده است، اما بسیاری از سیلزدگان در مصاحبهها میگویند بعد از روزها درگیری با سیل، هیچ اثری از خدمات عمومی و دولتی مشاهده نکردهاند. درحالیکه پرداخت به سیلزدگان سال ۹۵ هنوز انجام نشده است، مقامات مدام وعده پرداخت همه خسارات را دادهاند، اما مردم با رنج و مرارت بسیار در چادر زندگی کردهاند یا مشغول بیل زدن انبوه گِلولای توی خانههایشان بودهاند. دولت روحانی در حال حاضر امکان پرداخت همه خسارات سیل را ندارد، چون چنین رقمی در بودجه سال ۹۸ در نظر گرفته نشده است. مبلغ دو میلیارد دلاری که دولت روحانی میخواست از صندوق توسعه ملی به این امر اختصاص یابد و خامنهای با آن موافقت نکرد نیز کمتر از نیمی از خسارت اعلامشده (حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان) تا ۱۹ فروردین ۹۸ بوده است.
بحران اعتماد
رفتار حکومت در چهار دهه بهگونهای بوده است که چه در بحران چه غیر بحران کمتر ایرانی به سخنان مقامات اعتماد میکند. در جریان سیل ۹۸، با طرح سه موضوع بهعنوان علت انسانی سیل مواجه بودیم که سطح نازل این اعتماد را نشان میداد: ۱) بسیاری بارانها را ناشی از اقدام حکومت به بارور کردن ابرها تلقی کردند، که منشا آن ادعای همیشگی سپاه مبنی بر داشتن توان این امر و نسبت دادن خشکسالیهای اخیر به بارور کردن ابرها از سوی کشورهای همسایه بود. مقامات حتی زحمت تکذیب این موضوع را هم بر خود هموار نکردند؛ ۲) علیرغم تکذیب وزارت نفت، گروهی بر این باور بودند که وزارت نفت برای حفظ تاسیسات نفتی در هورالعظیم، آب سیل را به سمت مناطق مسکونی جاری کرده است؛ و ۳) رها نکردن آب سدها قبل از آمدن سیل.
در مورد هیچیک از این سه ادعا روشن نیست که واقعیت چیست، اما به نظر نمیآید سیلزدگان و افکار عمومی ادعاهای مقامات را باور کرده باشند.