مخاطب مستند خارج از دید کیست؟
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر اقدام به پخش مستندی با عنوان «خارج از دید» کرده است.
این مستند تلویزیونی دهقسمتی را سازمان بسیج صداوسیما به کارگردانی مهدی نقویان تولید کرده است و پخش آن از ۶ دیماه ۱۳۹۶ از شبکه سه شروع شد، ولی فقط چهار قسمت از آن پخش شد. وبسایت مشرقنیوز در گزارشی پیرامون توقف انتشار این مستند نوشت که مرتضی میرباقری، معاون سیاسی سازمان صداوسیما، توضیح داده است که «با توجه به ناآرامیهای روزهای اخیر [اعتراضات دیماه ۹۶] ادامه پخش این سلسله مستند از یک شبکه سراسری به مصلحت نیست». با افزایش اعتراضها به این تصمیم، دو هفته بعد و پس از کاهش نسبی اعتراضها، این مستند دوباره از شبکه ۳ پخش شد و امسال نیز شبکه افق سیما اقدام به بازپخش آن کرده است.
رسانههای اصولگرا از این مستند بهعنوان اثری مهم در توضیح وقایع انتخابات ۸۸ یاد کردهاند. در روزهای اخیر، «خارج از دید ۲» هم، که درباره پروژه نفوذ است، از صداوسیما پخش شده است.
مهدی نقویان، کارگردان ۳۶ ساله دو مجموعه مستند «خارج از دید» و «خارج از دید ۲»، ۱۱ سال است که در این حوزه فعال است. نقویان، که در انتخابات سال ۹۶ یکی از مستندهای انتخاباتی ابراهیم ریيسی را ساخت، مستندهای دیگری هم درباره حوادث انتخابات سال ۸۸ ساخته است، ازجمله «انتخاب ده» و «نگهبان آرا». «انتخاب ده» مستند نبود، بازخوانی تصویری کتاب «روزشمار ۸ ماه نبرد مقدس» بود، که حجتالاسلام روحالله حسینیان در مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده بود. «نگهبان آرا» نیز مستند کوتاهی بود که با همکاری عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، و در دفاع از این شورا ساخته شد.
مهدی نقویان خودش را از «رویشهای فتنه ۸۸» میداند. در سالهای اخیر، با افزایش توجه افکار عمومی به دوران پهلوی، او به ساخت مستندهایی علیه خاندان پهلوی پرداخته و امسال، با اوج گرفتن تخاصم بین ایران و آمریکا، مهمترین آثارش، که معمولا در «جشنواره عمار» ارائه میشوند، درباره دولت و جامعه و سیاستهای آمریکاست.
نقویان عمده هدف خود از ساخت مستندهای سیاسیاش را مقابله با جریان رسانهای تلویزیونهایی چون بیبیسی فارسی و منوتو دانسته و گفته است «حضرت آقا کار در عرصه سینما را برای بچههای انقلابی جهاد میدانند» و «ما باید به این عرصه ورود کنیم». مستندهای «خارج از دید» هم در راستای این ماموریت ساخته شده است.
رویکرد محتوایی این مستند تازگی ندارد، ولی از تکنیکهای متنوعی چون راوی مسلط و ظاهرا بیطرف (مستند با صدای ناصر طهماسب روایت میشود)، مغلطه هدفمند، استناد به رسانهها و شخصیتهای غربی، استفاده از تصاویر جذاب و گاه ممنوعه، توجه به جزییات مرتبط و غیرمرتبط، بهرهگیری از «ادعا» و «اعتراف تحت فشار» بهجای «فکت» و تصویرسازی از شخصیتها برای جلب توجه مخاطب استفاده کرده است.
بازخوانی سابقه چهرهها، بهویژه اصلاحطلبان، با تکیه بر بخشهایی از زندگی سیاسیشان یکی از تکنیکهای مهم کارگردان برای جهتدهی به ذهن مخاطب است، که البته چندان تازگی ندارد و شبیه برنامههای تلویزیونی چون «هویت» یا گزارشهای «نیمه پنهان» روزنامه کیهان است.
در تصویرسازی کلی این مستند از انتخابات ۸۸ نیز کلیدواژه اصلی «انقلاب رنگی» است و کارگردان با تلاش در القای وجود پروژهای فعال تحت حمایت غرب برای به آشوب کشیدن ایران، انگشت اتهام را به سوی جناح اصلاحطلب نشانه میرود و آنها را متهم به لجاجت، بازی در زمین و طبق نقشه دشمن میکند.
یک دستور کار محسوس دیگر این مستند تصویرسازی از آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان شخصیتی مطلع، مقتدر و گرهگشا است، که در مواقع متعدد، از قبیل تلاش برای ریاست جمهوری دایمی هاشمی یا درگیری ایران در جنگ با آمریکا گرفته تا برنامهریزی برای القای تقلب و ابطال انتخابات، توانسته است با واکنش و مدیریت مناسب، کشور را از بحران رهایی بخشد. به روایت این مستند، رهبر جمهوری اسلامی ایران در جریان وقایع انتخابات ۸۸ نیز از طرق مختلف تلاش در حل و مدیریت بحران داشته است، ولی با لجبازی و بدعهدی میرحسین موسوی، این تلاشها ناکام ماند و پیامد آن جری شدن دشمن در تحریم ایران، افزایش شکافها، مشکلات داخلی و خسارتهای مالی و جانی بسیار بود.
در یک دهه گذشته، علاوه بر شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران، که کلیدواژه «فتنه» را به بخش مهمی از سیاست ایران تبدیل کرده است، طیف نزدیک به آیتالله خامنهای بارها در قالب سینمایی مثل فیلم قلادههای طلا، نشر کتاب و ویژهنامه و مستند، سخنرانیهای متعدد، برنامههای تلویزیونی، پخش اعترافات اجباری بازداشتشدگان، گرامیداشت مداوم ۹دی بهعنوان نماد راهپیمایی حمایت از حکومت و مواردی از این دست برای تثبیت روایت مدنظر خود از انتخابات ۸۸ کوشیده است، ولی به نظر میرسد با شکست این تلاشها، کماکان برنامهریزی و صرف هزینه و یافتن راههای تازه ادامه دارد.
همزمان با پخش دوباره این مستند، کتاب «فتنه تغلب» از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است. این انتشارات وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای است و عوامل مدیریت این نشر سایت آیتالله خامنهای را هم اداره میکنند.
از سوی دیگر، سایت آیتالله خامنهای بخشی از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره مذاکراتش با میرحسین موسوی و متن کامل مذاکرات رهبر جمهوری اسلامی با نمایندگان کاندیداهای انتخابات ۸۸ را منتشر کرده است.
مجموعه این تحرکات هماهنگ و بالادستی بهطور طبیعی باید اهداف مشخصی را مدنظر داشته باشد. یک احتمال مرتبط با این موضوع را میتوان در سخنرانی ۲۱ آذر ۹۷ آیتالله خامنهای یافت.
رهبر جمهوری اسلامی ایران در این سخنرانی گفت ممکن است کشورهای غربی «جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند».
این عبارت، که در ادبیات سیاسی اصولگراها به «فتنه ۹۸» مشهور شد، ۱۰ دیماه امسال از سوی صادق لاریجانی، ریيس قوه قضاییه، بهطور واضحتری تشریح شد: «نباید اجازه داد جریان فتنه ۸۸ در لباس دیگری عرضاندام کند» و «جریان فتنه ۸۸ قابل تکرار است، زیرا امروز دشمن به میدان آمده، ابزار درونی کشور را به کار میگیرد، عدهای فریب میخورند یا تعمدا با دشمن همراهی میکنند و به این ترتیب، ظرفیت تکرار چنین حوادثی وجود دارد.»
عبارت مهم را میتوان همین «ظرفیت تکرار حوادث» دانست. مقامهای امنیتی، قضایی و رسانهای وابسته به آیتالله خامنهای با درک همین ظرفیت است که در زمستان امسال با قدرت و برنامهریزی بیشتری به هشداردهی درباره فتنه و نقشه دشمن پرداختند. این هشدار دو گروه هدف مشخص دارد. گروه هدف اول را میتوان گروههای اصلاحطلب و فعال در جنبش سبز دانست، که حکومت جمهوری اسلامی ایران با بازخوانی روایت مربوط به کارنامه و سوابق آنها و پخش مجدد اعترافات تلویزیونیشان، به آنها درباره هرگونه همراهی با ظرفیتهای جدید اعتراض علیه حکومت هشدار میدهد. لایههایی از اصلاحطلبان پیش از اوجگیری هشدارها، همصدا با حکومت در نفی اعتراضهای دیماه ۹۶ همراهی سیاسی و تبلیغاتی داشتهاند، ولی دستورکار تبلیغاتی امسال جمهوری اسلامی نشان داد که کماکان از چشم مقامهای ارشد امنیتی و قضایی حکومت آنها مظنون و متهمی بیش نیستند و به مهره قابلاعتماد سیاسی تبدیل نشدهاند.
گروه هدف دوم هم معترضان فعال در اعتراضهای دیماه ۹۶ و تابستان ۹۷ است، که حکومت جمهوری اسلامی ایران به آنها هشدار میدهد در صورت اصرار به پیگیری مطالباتشان، سرنوشتی مانند جنبش سبز خواهند داشت. به نظر میرسد این هشدار و ماموریت رسانهای و سیاسی در ماههای آینده نیز ادامه خواهد یافت.