کاریزداری با طعم آبخوانداری
اگر پیشینیان ما به ارزش آبرفتهای درشتدانه مخروطهای افکنه در کوهپایهها آگاه نبودند، دستاوردی مثل قنات نصیب ایرانیان نشده بود. ایرانیان باستان میدانستند که میتوان آب امروز و فردا را در فضای خالی میان ذرات شن و ماسه و قلوهسنگ ذخیره کرد و با قنات، به اندازه لازم و نه بیشتر، آب را از دل زمین بیرون کشید.
بعد از جنگ جهانی دوم، دستگاههای حفاری عمیق به جای آنکه عصای دست مقنیها شود، بلای جان دسترنج خودشان و پدرانشان شد. حفر چاههای عمیق و استفاده از موتورپمپهای قدرتمند دیزلی و برقی، باعث شد که کشاورزان یکشبه به منبعی برسند که خوابش را هم نمیدیدند. دیگر از میرآب خبری نبود تا آب را میزانی محدود در روزهایی معدود نصیبشان کند. بعد از اصلاحات ارضی هم نظام قدیم موجود بهسرعت تغییر کرد و آب ارزان قیمت میتوانست سرنوشت کشاورزان کم درآمد پیشین را تغییر دهد.
یک نکته نادیده گرفته شد؛ وضعیت و حال و هوای سفرههای آب زیرزمینی. با این حال، محمدرضاشاه چند باری تذکر داد که با فنآوری جدید، آب را باید به اندازه برداشت کرد، نه بیش از حد، اما مگر روحانی ده و آخوند محله میگذاشتند «رژیم» حق دهقانان را بخورد؟
این وسط، بعضی از میرآبهای قدیمی می دیدند که جریان آب قنات کاهش یافته و تعداد روزهای بیآب هم رو به افزایش است.
بعد از انقلاب، حکومت تازهتأسیس که میخواست روستاییان را راضی نگه دارد، نظارت را به حداقل رساند. در عین حال، به خاطر سیاست خارجی مخرب که منجر به تحمیل تحریمهای جدیدی شده بود، و همچنین بروز جنگ با عراق، خودکفایی غذایی شعار دولت شد و انواع مشوقها برای تولید بیشتر غلات و بقیه محصولات در اختیار کشاورزان قرار میگرفت. تولید بیشتر، جایزه داشت و کم کم تعداد وانتهای زارعان بیشتر و مدلها بهروز میشد. اما کسی آنچنان به تعداد چاههای عمیق حفر شده برای دستیابی به آب بیشتر توجهی نمیکرد. سطح سفره آب زیرزمینی به نقطهای میرسید که مادرچاه قنات از تشنگی میمرد.
از طرف دیگر، اگر رودخانهها و بخشی از آب سیلهای فصلی امکان تغذیه آبخوانها را به طور طبیعی فراهم میکرد، ساخت سدهای متعدد بر رودخانههای کوچک و بزرگ، راه طبیعی زنده ماندن آبخوانها را بست و برداشت همزمان آب از طریق چاهها و بهوسیله پمپهای فشار قوی، کار را خرابتر کرد.
این سرنوشت هزاران رشته قنات در ایران بعد از انقلاب است. گفته میشود بیش از سی و سه هزار رشته قنات به واسطه افت شدید سفرههای آب زیرزمینی خشکیدهاند. اینجا است که باید با امید به زنده ماندن آبخوان در محل تعداد قابل توجهی از این قناتها، سفره آب را از نو احیا کرد. اگر به خاطر برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی، زمین یک منطقه چندان نشست نکرده و فاصله مناسبی میان ذرات وجود داشته باشد، میتوان از این فضا مجدداً برای انبار کردن آب استفاده کرد.
سید حمید مصباح، مهرداد محمدنیا و سید آهنگ کوثر(۱) در مقاله مشترکشان در Hydrogeology Journal به نکته جالبی توجه کردهاند:
پیشینیان ما، هزینه بسیاری را برای حفر کاریزها صرف کردهاند، ارزش چاهها (میله) و کانالهای موجود، بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار است. این با احتساب ۸۰ دلار هزینه برای حفر هر متر چاه و ۱۵۰ دلار برای حفر هر متر کانال، برای ۳۳ هزار قنات با طول متوسط ۶ کیلومتر و ۶۰۰ متر، از مادرچاه به مظهر قنات است. این یک رقم نظری است و شاید محاسبه دقیق نشان دهد که ارزش حفاریهای موجود در آبرفتها بیشتر هم هست.
نکته مهمی که معمولاً محاسبه نمیشود، این است که با توجه به شیب کانال قنات، ثقل عاملی مهم در کاهش بهای جابجایی آب است و نیاز به پمپ وجود ندارد.
با توجه به اینکه مساحت زمینهای روی آبرفتهای درشت دانه با ظرفیت متوسط ۱۰٪ برای ذخیره آب در ایران بیش از ۴۲۰ هزار کیلومتر مربع و با احتساب عمق متوسط ۱۲۵ متر، ظرفیت آبخوانهای ایران بیش از ۵ هزار کیلومتر مکعب است. اگر ظرفیت ساخت یک متر مکعب مخزن سد دو و نیم دلار محاسبه شده باشد (به قیمت سال ۲۰۱۴)، ارزش فضای خالی موجود در آبخوانهای ایران، ۱۲,۵۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار خواهد بود، یعنی ۱۲,۵ ضربدر ۱۰ به توان ۱۲! این رقم بر مبنای محاسباتی کلی است و رقم واقعی میتواند بسیار بیشتر از این باشد.
گرچه نمیتوان انتظار داشت که با کاریز همه مشکلات آبی مملکت را حل کرد، اما این فنآوری اگر با دانش روز همراه و بهینهسازی شود، میتواند بخش مهمی از مشکلات مناطق مختلف فلات ایران و در حاشیه کوهها را حل کند. اگر با آبخوانداری بتوان بسیاری از آبخوانها را احیا کرد، ترکیب فضای سبز و مرتع و قنات، به همراه به کارگیری روشهای جدید آبیاری و کاهش میزان تبخیر، میتواند ورق را برگرداند.
بهعبارتی، به جای اینکه گفته شود «راه و چاه» حل مشکل را میدانیم، باید از هر «چاه» جدید دوری کنیم و احتمالاً به سمت منطق قنات برویم! منطقی بر پایه قناعت و استفاده معقول از آب زیرزمینی، بدون خالی کردن آبخوانها.
اما اگر خیال میکنید این اتفاق در دوران این حکومت و حکمرانی آب به روال فعلی خواهد افتاد، احتمالاً به «جادو و جنبل» بیشتر از دانش روز جهان و مدیریت منطقی و علوم سیاسی باور دارید!
ــــــــــــــــ
(۱) بسیاری از مقالههای انگلیسی منتشر شده در نشریات حرفهای و علمی، گران قیمت هستند و خرید این مقالات از ناشران، با هزینههای موجود، برای اکثر روزنامهنگاران و پژوهشگران ناممکن شده است. مقاله مشترک سید حمید مصباح، مهرداد محمدنیا و سید آهنگ کوثر در ژورنال هیدروژئولوژی نکاتی دارد که احتمالاً برای علاقهمندان به مسائل آب و مدیریت منابع آب و خاک، جذاب است.