رینیر: رفتم مردم ایران را ببینم
«سفر برایم کشف مکانهای تازه، فرهنگهای جدید و گسترش چشماندازم است،» این را رینیر وان اورساو (Reinier Von Orsouw) به ایراناینترنشنال میگوید. او در هلند یک شرکت روابطعمومی دارد و کار اصلیاش عکاسی و ساخت ویدیوهای کوتاه برای بخشی از سازمان ملل تا شرکتهای مسافرتی است؛ ولی تابستان امسال برای اولین مرتبه خودش سوژهای شد که جلوی دوربین رفت و این کار را در سفر به ایران انجام داد.
«ایران: آیا اوضاع واقعا اینقدر بد است؟» مجموعهای ویدیویی است که در شبکه اینترنتی یوتیوب به رایگان عرضه میشود: هر چهارشنبه یک قسمت از پنج قسمت آن منتشر میشود و تاکنون دو قسمت نخست آن منتشر شده است.
«رسانههای آمریکایی ایران را کشوری بد جلوه میدهند که در عمق صحرا به غنیسازی اورانیوم مشغول است و تصویرهایی غریب از این کشور عرضه میکنند. ایدهام این بود که خودم از نزدیک ببینم شرایط ایران چیست و بفهمم آیا ایران واقعا آن جهنمی است که رسانهها توصیفش میکنند یا نه؟»
رینیر این سوژه را به شرکت ماتادور نتورک (Matador Network) میگوید و آنها سرمایهگذار این مجموعه میشوند.
سفر به ایران به طور شگفتانگیزی ساده بود
رینیر ۲۰ بار در سال به سفرهای کاری میرود و پیش از ایران، برای تهیه تصویر و فیلم از مراکز درمانی افغانستان، به کابل و جلالآباد سفر کرده بود. «ایران، افغانستان و تاجیکستان، هرسه نظرم را جلب خودشان کرده بودند. دلم میخواست به این مناطق بروم و سفر که کردم، فهمیدم چرا فضا دوستانه و صمیمی است، حس میکنم آنجاها میهمانپذیری را خیلی جدی میگیرند، غذا خیلی خوب است و رنگها جذاباند.»
آدمها برای رینیر مهم هستند، او میگوید که «جاهای دیگر مثل آمریکا که میروی، نوعی فاصله با آدمها حس میکنی. ولی در مقابل در جاهایی مثل ایران، احساس همبستگی را میبینی.» یا آنطور که او در عمل دید، برخلاف خیلیجاهای دیگر که مردم اجازه نمیدهند تصویرشان را بگیرند، در اینجا ساکنین محلی جلو میآیند، خوشوبش میکنند و پیشنهاد میکنند عکسشان را ثبت کنند.
در افغانستان، سفر برای رینیر طی مراحل امنیتی انجام شده بود. بهخصوص در جابهجایی درون کشور که بایستی از نیروهای امنیتی کمک میگرفت. در ایران ولی شرایط متفاوت بود.
«چون هلندی هستم، یک فرم آنلاین پر کردم و موقع فرود در ایران، مهر ویزا را گرفتم. سفر به ایران به طور شگفتانگیزی ساده بود.» پس از خروج از فرودگاه، ماشین کرایهای منتظر او و همراهش بود. «فاصله بین شهرها طولانی بود، ولی جابهجایی ساده بود و هوای آن وقت سال هم خیلی خوب بود.»
ویدیوها با یک دوربین دیاسالآر گرفته میشوند و رینیر دوربین عکاسیاش را هم همهجا بههمراه دارد. «فقط میخواستیم دو تا توریست باشیم که مسافرند. بعد ببینیم با مشکلی روبهرو میشویم یا نه. تنها مشکل کبودیهایی بود که توی دیزین و موقع راه رفتن روی برف بهخاطر حماقت خودم نصیبم شد.»
مردم بیرون از خانه نقش بازی میکنند
رینیر جملهای را فراموش نمیکند که در یکی از مصاحبههایش شنید. «در غرب مردم بیشتر در خانواده محدود هستند و آزادی را بیرون خانه مییابند. برای همین از خانه دزدکی بیرون میزنند و در نوجوانی، با دوستانشان دورهمی الکل مینوشند، در ایران برعکس این اتفاق میافتد. مردم بیرون نقش بازی میکنند تا کسی تحریک نشود.» این روند معکوس، برایش شگفتآور بود. «پشت دربهای بسته، اوضاع عادی بود و این نشان میدهد که مردم در دید عمومی جامعه خودشان را کنترل میکنند.»
او در سفرش دنبال آدمهای محافظهکار نرفته بود و میگوید تصویر این آدمها بهاندازه کافی در رسانههای غربی دیده میشود. رینیر رفته بود تا مردم معمولی ایران را ببیند.
«واضحتر از همه این بود که زنان در خیابان بدون روسری نمیتوانند باشند ولی داخل خانه برعکس است. البته در شمال تهران زنان را میبینی که موی بیشتری را نشان میدهند و به ما میگفتند ما چون مجبوریم روسری سرمان میکنیم، ولی داخل خانه، بلافاصله روسری را درمیآوردند.»
رینیر میگوید وقتی به ایران فکر میکند، «مردمانی پیشرو، با تحصیلاتی عالی میبینم که بهنوعی محدود شدهاند.»
ایرانیها بهمردمی که هستند مفتخر باشند
«فکر میکنم دولت دنبال گزینههایی است تا زندگی برای همه مردم راحتتر شود، ولی خب برخی میخواهند به ریشههای محافظهکارانه پایبند باشند و برخی دیگر مدرنتر هستند ومیخواهند مثل بقیه مردم دنیا زندگی کنند.»
یازده روز شاید برای دیدن تمامی جنبههای ایران کافی نباشد، ولی رینیر تلاش کرد تا با سفر از صحرا تا ارتفاعات پوشیده از برف دیزین و رودخانه زایندهرود در اصفهان که خشک شده است و تا بازار تجریش، جنبههای مختلف زندگی مردم روزمره را ببیند.
شبیه به سفر او کم انجام نشده، ویدیوهایی همانند این مجموعه هم کم عرضه نشدهاند. سادگی و صمیمتی که او دارد ولی شاید متفاوت باشد.
«عموما مردم ایران فکر میکنند همه دنیا علیه آنهاست. ولی حس میکنم این فقط تصویر رسانههاست و مردم ایران باید به مردمی که هستند، مفتخر باشند. ایران حالا برایم یک مقصد اصلی سفر شده است، چون تمام موارد لازم برای مسافرت را دارد. طبیعت، غذا، زیرساختها. مردم همه با من گرم و با آغوشی بازاستقبال کردند. مطمئن هستم مردم بیشتری به ایران خواهند آمد و امیدوارم بهزودی اوضاع خیلی بهتر شود.»