نگاهی به شرایط ویژه زنان به هنگام وقوع بلایای طبیعی
در پی وقوع سیل در ایران طیبه سیاوشی، نماینده مجلس، روز ششم فروردینماه در یک توییت نوشت که «با تلاشهای مشاور امور زنان وزارت کشور، حضور مدیرکل و مشاور امور زنان استاندار در ستاد بحران استانی الزامی شده است».
با تلاشهای مشاور امور زنان وزارت کشور، حضور مدیرکل و مشاور امور زنان استاندار در ستاد بحران استانی الزامی شده است.
یکی از دستاوردهای مهم این حضور، اهدای سِت بهداشتی هلال احمر به سیلزدگان و تابوشکنی در بحث لزوم تهیه و توزیع اقلام بهداشتی زنان، کودکان و خانواده است.— طیبه سیاوشی (@TayebehSiavash) March 26, 2019
او در ادامه این توییت، یکی از دستاوردهای مهم این حضور را «اهدای ست بهداشتی هلال احمر به سیلزدگان و تابو شکنی در بحث لزوم تهیه و توزیع اقلام بهداشتی زنان، کودکان و خانواده» دانست.
گرچه او خود همچنان به این تابو پایبند ماند و ترجیح داد به جای نام بردن از نوار بهداشتی، از «ست بهداشتی» استفاده کند، اما شاید این نخستین بار باشد که زنان مدیر پس از انقلاب خود را به مدیریت بحران تحمیل میکنند و خواهان سهمی برای حل بحران دستکم در حوزه زنان هستند.
تلاش برای شکستن تابوی نوار بهداشتی اولینبار بهطور گسترده و به مدد رسانههای اجتماعی، پس از زلزله مهیب آذربایجان در مرداد ۱۳۹۱ آغاز شد؛ زمانی که فعالان و امدادگران زن و به دنبال آن زنان و مردان دیگر، از نیاز مهم و فوری زنان به نوار بهداشتی و فقدان آن در کمکهای دولتی گفتند و از مردم خواستند این کمبود و بیتوجهی را جبران کنند.
فیزیولوژی زنان در شرایط بحرانی و در فقدان توجه کافی به نیازهای آنها میتواند خطرساز یا دستکم دردساز باشد. برخی زنان در اثر شوک و استرس شدید بیموقع پریود میشوند، یا شدت خونریزی آنها افزایش پیدا میکند. اگر زنی شیرده باشد، ممکن است در این شرایط شیرش به اصطلاح خشک شود و امکان شیردهی به فرزند خود را نداشته باشد که خود بر شدت استرس او میافزاید. زنان باردار ممکن است دچار سقط یا خونریزی شوند و در مجموع در این شرایط، امکان ابتلا به عفونتهای مختلف در زنان بیشتر است.
شاید تصور آن سخت باشد اما یکی از ترسهای مهم زنان در این مواقع بارداری ناخواسته است. به گفته مددکاران و داوطلبان زن، در زلزله آذربایجان زنان التماس میکردند که تعداد بیشتری کاندوم دریافت کنند، حتی به جای لباس و خوراک.
خشونت، سوءاستفاده جنسی و تجاوز در شرایط بحرانی و بهویژه نسبت به زنان و دختران افزایش مییابد. اینها همه و همه بدان معناست که رسیدگی به وضعیت زنان و دختران باید بخشی مجزا و جدی از برنامه ساماندهی آسیبدیدگان بلایای طبیعی باشد.
به دلیل ساختار مردسالار جامعه که تا بالاترین سطوح مدیریتی هم دیده میشود، در شرایط بحران نوعی ممانعت در برابر حضور زنان دیده میشود، حال آنکه زنان به دلایل سنتی، احساس راحتی بیشتری با همجنسان خود میکنند و راحتتر مشکلات و نیازهای خود را با آنها در میان میگذارند. با دوستی اهل بندر ترکمن صحبت میکردم و از این موضوع گله داشتم. پاسخ داد: «زنها میخواهند کمک کنند ولی نمیگذارند. از وقتی سپاه وارد شده حتی مردها را هم به زور اجازه میدهد.»
سارا لقمانی، مددکار و نویسنده کتاب مهم و خواندنی «زنان در شرایط بحرانی» درباره تجربه خود از زلزله بم میگوید: «تو چرا رفته بودی بم؟»، «بم الان جای زنها نیست»، ... «این جملهها را بسیاری در زمان زلزله بم میگفتند. آنچه آن روزها بیشتر از همه ذهن مرا به خود مشغول کرد ناامنی شهر بود و پادگانی شدن آن. نسبت میان مردانه شدن شهر با ناامنی چه بود؟ به وضوح متوجه میشدی هیچ نهادی به ضرورت حضور امدادگران زن اهمیت نمیدهد. از دید همه، کارها مردانه بود. سخت و خطرناک. خیلی از نقاط شهر خالی از زن شده بود. زنان بمی با دیدن مددکاران زن از چادرها بیرون میآمدند و با آنها گفتوگو میکردند. به خوبی میشد حس کرد هرجا که امدادگران زن با روحیه و پرتوان حضور دارند، تنش میان افراد محلی و غیر محلی کمتر میشود. زنهای داغدار و بهت زده از لاک خود بیرون میآمدند و کودکان غمزده با حضور زنان، امیدی در چشمانشان راه مییافت.»
در جریان وقوع سیل در شمال ایران اما زنان قایقران از معدود زنانی بودند که منتظر اجازه و تایید نماندند و قایقهای خود را به آبهای گلآلود سیل انداختند و به کمک مردم رفتند.
در این زمینه عایشه اونق، معاون عمرانی فرمانداری شهرستان ترکمن، از وضعیت پلهای نیاز آباد، قره سو و اورکت حاجی بازدید کرد و دستورات لازم را به همراهان خود ابلاغ کرد.
در تجربه مکتوب سارا لقمانی و نیز در مشاهدات سیل اخیر، چیزی که جلب نظر میکند، نیاز به توجه بیشتر به وضعیت زنان و نیز حضور فعالانه زنان در کمکرسانی و مدیریت بحران است، که نقطه امیدی برای کشوری است که جزو ده کشور اول حادثهخیز جهان است.