وصیتنامه مصدق و تاریخی که میسوزد
خبر از بین رفتن اسنادی از محمد مصدق، نخستوزیر پیشین ایران، و ابوالقاسم کاشانی، روحانی همعصر او، در آتشسوزی هفته گذشته میدان حسنآباد تهران، بازتاب گستردهای در رسانههای ایران داشت.
از قضای روزگار، این خبر دقیقا در روز ۳۰ تیر منتشر شد، روزی که در تاریخ معاصر ایران با نام مصدق گره خورده است.
علیرضا پناهی، سردفتردار دفتر شماره ۳۹، یکشنبه ۳۰ تیر، در گفتوگو با روابط عمومی كانون سردفتران و دفتریاران ایران، خبر سوختن این اسناد را اعلام کرد.
این اسناد در دفتر اسناد رسمی شماره ۳۹ تهران نگهداری میشد که در میدان حسنآباد واقع است.
او گفت که در آتشسوزی روز چهارشنبه میدان حسنآباد، بیش از ۷۰۰ دفتر جاری این دفترخانه از بین رفت و «اسناد ارزشمندی از جمله سندهای مربوط به آیتالله كاشانی و دكتر مصدق نیز طعمه حریق شد».
پناهی به روزنامه سازندگی چاپ تهران نیز گفت: «وصیتنامه دکتر محمد مصدق هم در همین دفترخانه تنظیم شده بود و رونوشت آن در بایگانی دفتر ما نگهداری میشد، که آن هم در حریق روز چهارشنبه گذشته سوخت.»
در متن وصیتنامه مصدق، که در اینترنت نیز موجود است، خود مصدق تاکید کرده که اسناد خانهها مستغلاتش در دفترخانه ۳۹ تهران ثبت شده است.
سردفتردار دفتر شماره ۳۹ درباره علت وجود چنین اسنادی در این دفترخانه گفت: «به دلیل نزدیکی این دفترخانه با ساختمان نخستوزیری و دیگر ساختمانهای مهم آن زمان، بسیاری از معاملات و سندهای مهم در این دفترخانه به ثبت رسیدهاند.»
او ادامه داد که حسن عنایت، رییس پیشین این دفترخانه، با مصدق باجناق بود و با احمد متیندفتری، وزیر پیشین دادگستری، نیز «رابطه خویشاوندی نزدیکی» داشت و «همین عاملی بود تا [مصدق] تمام اسناد خود را در این دفترخانه ثبت کند».
اما غیر از اسناد مصدق، اسنادی از کاشانی نیز در این آتشسوزی سوخت.
سردفتردار دفتر شماره ۳۹ در اینباره گفت اسناد کاشانی «مربوط به سندهای انتقالی و شخصی» بوده است.
او اضافه کرد چون کاشانی در آن زمان متولی مسجد شاه تهران بود، بسیاری از سندهای آن مسجد در بایگانی این دفترخانه بودند.
این در حالی است که پیشتر محمود کاشانی، فرزند آیتالله کاشانی، به رسانههای ایران گفته بود که پدرش تولیت مسجد شاه را قبول نکرد.
محمود کاشانی گفت که «شخصی به نام حاجی صدرالممالک» از طرف رضاشاه به خانه پدرش آمده بود و تولیت مسجد شاه و موقوفاتش را به او پیشنهاد کرده بود، اما خود کاشانی بعدا گفته بود که «هر کاری کردند، من زیر بار نرفتم و ایشان دست خالی از منزل من رفتند».
پس از انتشار خبر سوختن چنین اسنادی، محمدرضا کارگر، مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی تاریخی سازمان میراث فرهنگی، از «همه کسانی که اسناد تاریخی را نگهداری میکنند» خواست که «این اسناد را به موزهها تحویل دهند».
او اضافه کرد: «نگهداری اسناد تاریخی غیرقانونی نیست، اما بهتر این است که اسناد تاریخی در اماکن امن از جمله موزهها یا سازمان اسناد و کتابخانه ملی نگهداری شوند.»
طبق آمارهای اعلامشده در رسانههای ایران، حدود ۲۰۰ هزار برگ سند در «شرایط نامناسب» در خانهها و مجموعههای شخصی نگهداری میشود.
علی ططری، رییس مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، به خبرگزاری تسنیم گفت: «متاسفانه ما براساس اطلاعاتی که به دست آوردیم، مقادیر قابل توجهی از اسناد و عکسها در شهرستانها و تهران در اختیار خانوادههاست یا بهصورت مجموعه خصوصی یا خانوادگی وجود دارد که در برخی دفاتر و انبارهای مخروبه در بدترین شرایط ممکن نگهداری میشود که اگر آتشسوزی شود یا ساختمان تخریب و بازسازی شود، از میان میرود.»
اما فراخوان مقامها و رسانههای ایران برای انتقال اسناد به موزهها و مراکز دولتی در حالی است که گاهی اخباری مبنی بر اهمال در نگهداری اسناد در این موزهها و مراکز منتشر میشود.
بهعنوان نمونه، در شهریور ۱۳۸۷، خبرگزاری میراث آریا از گم شدن تعدادی کتاب و نسخه خطي «در فرايند جابهجايی يک سری کتاب از مخزن طبقه زيرين به بالای کتابخانه» ملی ایران خبر داد.
شش سال پیش هم روزنامه همشهری نوشت دارایی مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی شامل ۴۷ هزار جلد کتاب و نقشههای تاریخی و همچنین اسناد مربوط به کاوشهای باستانی به یغما رفته است و بخشی از این اسناد در خیابان منوچهری به فروش میرسند.