ایران و انتخابات کنگره آمریکا
انتخابات دو مجلس کنگره ایالات متحده برگزار شد و دهها میلیون شهروند آمریکایی در انتخاباتی کمسابقه برای گزینش ۴۳۵ نماینده مجلس نمایندگان و ۳۵ نماینده مجلس سنا پای صندوقهای رأی رفتند.
دموکراتها اکثریت مجلس نمایندگان را از آن خود کردند و ترکیب آن را تغییر دادند. جمهوریخواهان نیز در حفظ اکثریت مجلس سنا کامیاب بودند.
از نیمه دهه چهل میلادی تاکنون، همواره در انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان، حزب حامی رییسجمهور با ریزش آرا روبهرو بوده است؛ وضعی که اینبار نیز رخ داد. شاهدی بر داوری انتقادی جامعه نسبتبه کارنامه ترامپ و فاصله وعدهها و اقدام او.
به این ترتیب، حالا در ساختار سیاسی قدرت در ایالات متحده، یکدستی تضعیف شده و برخلاف دو سال پیش، رییس جمهوری دیگر اکثریت مجلس نمایندگان را با خود ندارد. ترامپ پساز این، باید به همراهی اکثریت جمهوریخواه مجلس سنا بسنده کند.
همچنان که هفتهنامه «اکونومیست» توصیف کرده، انتخابات اخیر شکافی بیش از پیش در ایالات متحده ایجاد کرده است. اکثریت پیدا کردن دموکراتها در مجلس نمایندگان، این امکان را در اختیار منتقدان و مخالفان ترامپ قرار میدهد که درباره پروندههای گوناگون او (اتهامهای تبانی با روسها، فرار مالیاتی و روابط غیراخلاقی) تحقیق کنند.
مستقل از آنچه به پیامدهای انتخابات کنگره در داخل آمریکا مربوط است، از زاویه ناظر ایرانی میتوان به نکتههای زیر اشاره کرد.
نخست؛ توجه ایرانیها به انتخابات کنگره آمریکا
انتخابات دو مجلس نمایندگان و سنا در ایالات متحده، ازسوی بخش معناداری از شهروندان ایران، بهشکل محسوسی رصد شد. این ادعا را بهراحتی میتوان در رسانههای اجتماعی آنلاین مدلل کرد.
انتخابات مزبور همزمان با آغاز اعمال دور جدید تحریمهای بیسابقه علیه ایران انجام شد. استقرار دولت ماجراجوی ترامپ و مواضع تند و بهشدت منفی رییس جمهوری آمریکا علیه جمهوری اسلامی، باعث اقبالی غیرقابلانکار در جامعه ایران به نتایج انتخابات مزبور شده است.
این تنها ناشی از اثرگذاری رسانههای خارج از ایران نیست. انتخابات کنگره آمریکا و نتیجه آن، چنان اهمیت داشته که حتی دو خبرگزاری مهم وابسته به سپاه پاسداران (فارس و تسنیم) نیز ـ با تفسیر و نگاه خود ـ به تفصیل به آن پرداختهاند.
صرفنظر از رسانههای داخل و خارج ایران، بازتاب پیدا کردن انتخابات کنگره آمریکا در کانالها و گروههای مختلف تلگرامی یا در توییتر، نشان از اهمیت این انتخابات برای افکار عمومی ایران داشت.
چه حامیان حاکمیت سیاسی در ایران و چه منتقدان و مخالفان آن، قریب به اتفاق کنشگران جامعه مدنی و نیز باندهای قدرت در حکومت، نتوانستند بر نقش سیاست خارجی واشنگتن چشم فروبندند. این پیغامی مهم و غیرمستقیم داشت: چگونه و به چه میزان، نقش مؤلفه خارجی در فضای سیاسی ـ اجتماعی داخل ایران، اهمیت یافته است.
دیگر؛ آموزههای انتخابات کنگره برای ایرانیها
برگزاری انتخاباتی بدون «نظارت استصوابی»، و تکوین و تحقق انتخاباتی «آزاد، سالم و منصفانه» مابهازا و نتایج خود را در پی داشت. موارد زیر قابل اشارهاند:
راهیابی دو نامزد مسلمان سومالیاییتبار و فلسطینیتبار به مجلس نمایندگان؛ پیروزی زن افغان که از دهسال پیش در آمریکا پناهنده است؛ و ورود سه نامزد زن ایرانیتبار (از پدر و مادر ایرانی) به مجلس نمایندگان ایالتی.
این همه درحالی رخ داد که در ایران، نهفقط پناهندگان، بلکه شهروندان دوتابعیتی نیز برای راهیابی به مناصب مدیریتی و عالی حکومتی، با سدهای جدی مواجهاند.
راهیابی یک زن مسلمان سومالیایی به کنگره برای نخستینبار، وقتی مهمتر میشود که از یاد نبریم سومالی ـ همچون ایران ـ با فرمان منع صدور ویزای ترامپ روبرو شده است.
در سطحی دیگر، باید به افزایش مشارکت زنان در انتخابات کنگره و نیز پیروزی معنادار و تاریخی آنان اشاره کرد. زنان بیش از هر زمان در کنگره و ساختار سیاسی قدرت ایالات متحده ایفای نقش خواهند کرد.
افزون بر اینها، مقولههایی چون نقش آزادی بیان و عقیده و رسانهها در ایالات متحده غیرقابل اغماض است؛ وضعی که موجب شده است نتایج نظرسنجیهای پیش از انتخابات، تا حد بسیار زیادی دقیق و نزدیک به نتیجه نهایی شوند.
قابل توجه اینکه آمریکا در ارزیابی «سازمان گزارشگران بدون مرز» درباره آزادی رسانهها، در جایگاه ۴۵ قرار دارد. نروژ، سوئد، هلند، فنلاند و سوئیس، پنج کشور صدر این جدولاند و ایران پایینتر از کشورهایی چون سودان و اتیوپی و رواندا و عراق، در رتبه ۱۶۴ جهان ایستاده است.
آخر؛ پیامدهای سیاسی انتخابات برای ایران
شاید در نگاه نخست، تغییر ترکیب مجلس نمایندگان و اکثریت پیدا کردن دموکراتها در آن، بهسود ایران ارزیابی شود، اما بعید است که وضع جدید، تأثیر معناداری در رفتار و سیاست خارجی کاخ سفید درقبال ایران داشته باشد.
یک دلیل برای این ادعا، نقش بسیارمحدود مجلس نمايندگان در زمينه سياست خارجی است. کارویژههای این مجلس، بیشتر در امور اقتصادی و اجتماعی داخل ایالات متحده است. معاهدات بينالمللی که دولت آمریکا به آن ملحق میشود، بايد به تصويب مجلس سنا برسد و این مجلس، نهتنها نسبتبه مجلس نمایندگان نهادی قدرتمندتر محسوب میشود، بلکه در حوزه سیاست خارجی نیز نقشی مؤثر دارد.
از این زاویه، اگرچه تغییر ترکیب مجلس نمایندگان، چالشها، مزاحمتها و مقاومتهایی را در مدیریت داخلی ایالات متحده برای ترامپ درپی خواهد داشت، اما بسیار بعید است که تأثیری محسوس در سیاست خارجی خصمانه و تندروانه کاخ سفید در قبال ایران بهجای گذارد.
پیروزی دموکراتها در انتخابات مجلس نمایندگان، امید برخی جناحهای سیاسی در ایران را به پایانیافتن زمامداری جمهوریخواهان پس از رییس جمهوری کنونی افزایش میدهد؛ اما واقعیت اجتنابناپذیر، ادامه استقرار ترامپ ماجراجو و یاران تندروی او در کاخ سفید است.
تغییری اگر رخ دهد، نه از «بیرون» ایران، که همچنان از «درون» برمیخیزد؛ چه سیاستهای هسته اصلی قدرت و چه کنشگری جامعه مدنی. این ملاحظه اساسی اما نافی نقش سلبی و ایجابی مؤلفه قدرتمند بیرونی نیست.