تشکیل «گروه اقدام ایران»؛ چرا و به چه منظور؟
به باور بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران امور ایران، تمهیدات تنبیهی و اقدامات ایذایی که تاکنون در دولت ترامپ علیه تهران اتخاذ شده است، در هیچیک از ادوار ریاستجمهوری پیشین آمریکا سابقه ندارد. درست است که «مساله ایران» از فردای اشغال سفارت آمریکا به مسالهای مشترک در تمام ادوار ریاستجمهوری آمریکا از کارتر گرفته تا ترامپ تبدیل شده، ولی هیچیک به شدت و حدت ترامپ، بر ایران سخت نگرفته است.
درست است که جرج بوش پسر تا آنجا پیش رفت که جمهوری اسلامی را یکی از کشورهای محور شرارت نامید و تهدید کرد که همه گزینهها [اشاره به حمله نظامی] روی میز است، اما او هم به اندازهای که در دولت ترامپ شاهدیم، بر ایران تمرکز نکرد. در دولت بوش، شاهد تهدید به حمله نظامی بودیم، اما تحریم، نه. اوباما گرچه نظام «تحریمهای فلجکننده» بر ایران وضع کرد، اما در آغاز گفته بود که «دست دوستی» بهسوی ایران دراز میکند. او پس از آنکه آیتالله خامنهای دست دوستی اوباما را «دست چدنی» نامید و به پروژه هستهای شتاب داد، بهسوی وضع تحریمها رفت.
اما دونالد ترامپ تنها رییس جمهوری است که سرشاخشدن با تهران را از همان آغاز در کارزار انتخاباتیاش کلید زد. با ورود به کاخ سفید، برجام را یک معامله بد دانست. برای خروج از برجام، رکس تیلرسون، وزیر خارجهاش را که مخالف خروج از برجام بود، مستعفی کرد و جان بولتون –یکی از تندترین سیاستمداران آمریکا که قبلا خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی شده بود- را به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برگزید. در گام بعدی، ترامپ در کمتر از دوسال از ریاستجمهوریاش، از برجام خارج شد و به این نیز بسنده نکرده و مجموعهای از تحریمهای جدید را در دستور کار خود قرار داده که تا همینجا، بازار ارز و اقتصاد ایران را بهشدت ملتهب نموده است.
اما بهرغم اینهمه اقدامات در عرض کمتر از دو سال، آشکار است که ترامپ و تیم او، برنامههای بیشتری برای مقابله با تهران دارند. تازهترین این تمهیدات، تشکیل «گروه اقدام ایران» ازسوی مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در آن وزارتخانه است که این نیز به نوبه خود، اقدامی بیسابقه در تمام ادوار ریاستجمهوری آمریکاست.
تشکیل گروه اقدام ایران چرا و برای چه منظور است؟ اهداف آن چیست؟ و چه چیز را باید از آن انتظار داشت؟
«گروه اقدام ایران»، چرا و به چه منظور؟
گفته شد که تشکیل گروه اقدام ایران، ابتکاری بیسابقه در تمام ادوار ریاستجمهوری آمریکا پس از انقلاب اسلامی است. از یاد نباید برد که تشکیل این گروه ازسوی کسی (پمپئو) پیشنهاد شده است که پیشتر رییس سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) بود. همچنین او کسی است که ۱۲ شرط سنگین برای گشودن باب گفتوگو با تهران وضع کرده و گفته است: «ما فشار مالی بیسابقهای را علیه رژیم ایران بهکار خواهیم گرفت... و این تازه آغاز کار است.»
اینک در تازهترین تمهیدات خود، او گروه اقدام ایران را درون وزارتخارجه آمریکا تأسیس و برایان هوک را به سرپرستی این گروه منصوب کرده است. جزئیات زیادی از ساختار تشکیلاتی این گروه بیرون نیامده، ولی روشن است که حوزه اختیارات این گروه، بهمراتب گستردهتر از میز ایران در وزارتخارجه آمریکاست. در اهمیت این اقدام، همین بس که بهیاد آوریم چنین گروهی در دولت ترامپ، برای مقابله با کرهشمالی که آمریکا را تهدید به بمباران هستهای کرده بود، تشکیل نشد. چه شده که پمپئو دست به تشکیل گروه اقدام ایران زده است؟
جمهوری اسلامی، ضعیفترین حلقه
اگر دونالد ترامپ در سیاست خارجی خود با ۱۰ چالش (مثلا کرهشمالی، چین، ...) روبهرو باشد، به گمان قوی، او جمهوری اسلامی ایران را ضعیفترین حلقه از کشورهای چالشبرانگیز برای آمریکا میبیند. ارزیابی او این است که جمهوری اسلامی ضعیفترین حلقه بهشمار میرود که در پاسخ به تحریم اقتصادی، از پروژه هستهای خود دست شسته است؛ اقتصاد متزلزلی دارد که شدیداً از تحریمها ضربه خورده است؛ هیچ کشور متحد استراتژیکی ندارد؛ و در روابط خارجی خود، در تنش حداکثری با بسیاری از کشورهای جهان، ازجمله برخی از همسایگان (مثلا عربستان) بهسر میبرد. اختلافات داخلی ایران بر کسی پوشیده نیست. اعتماد ملی در درون کشور بهشدت آسیب دیده است. فاصله بین حکومت و مردم، بهشدت افزایش پیدا کرده است. شکافهای قومی، جنسیتی، طبقاتی و... بهشدت افزایش یافته است و اعتراضات و تظاهراتهای خیابانی بهشدت و بهتناوب تکرار میشود و دلایل بسیار دیگری که همگی دلالت بر گسیختگی اوضاع کشور میکند.
کافی است بهیاد آوریم که حسن روحانی در ارزیابی تاثیرگذاری تحریمها گفته بود: «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود، بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیطزیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.»
در چنین شرایطی، دولت ترامپ تردیدی به خود راه نداده که میتواند با اعمال فشار بر ایران، به نتیجه مطلوب برسد؛ چه آن نتیجه «تغییر رفتار رژیم» باشد و چه «تغییر رژیم».
چنین نتیجهای نیاز مبرم دونالد ترامپ تا انتخابات آتی کنگره است که به مقتضای فضای انتخاباتی، از هماکنون میداند که بهدلیل پروندههای فساد اخلاقی و مالی و ارتباط با بیگانه (روسیه) و... آماج حملات مخالفان داخلی قرار خواهد گرفت.
ترامپ برای اینکه کنگره را به دمکراتها نبازد، باید دستاورد بزرگی را به مردم آمریکا نشان دهد. درحالیکه او گمان دارد مشکل خلعسلاح کرهشمالی را حل کرده (در عین اینکه تردیدهای جدی در آن وجود دارد)، چه دستاوردی برای او میتوان متصور شد، بهتر از تغییر رفتار رژیم در ایران، یا تغییر رژیم در ایران.
چنین دستاوردی اگر تحقق پیدا کند، نهتنها به کمک ترامپ در انتخابات کنگره میآید، بلکه نظم خاورمیانه را بهسود آمریکا و متحدان منطقهایاش (اسرائیل و عربستان) قویاً تغییر خواهد داد.
گروهی برای تسریع در دستاوردها
پمپئو با هدف تسریع در بهدست آوردن دستاورد مزبور، ضرورت را در این دیده که گروهی برای هماهنگی کلیه اقدامات آمریکا تشکیل دهد. هدف از این اقدام، تنگتر کردن حلقههای فشار بر ایران در شرایط بیثبات داخلی است.
ازسوی دیگر، نباید از یاد برد که ضرورت تشکیل چنین گروهی، ناشیاز جریان صداهای مقاومت ضدتحریمی است که از گوشهگوشه جهان به گوش میخورد. کم نیستند کشورهایی که اعلام کردهاند خود را ملتزم به رعایت تحریمهای یکجانبه آمریکا نمیدانند. از ترکیه در همسایگی ایران، تا قدرتهای جهانی مانند چین و اتحادیه اروپا در شمول کشورهاییاند که مخالفت خود را با این تحریمها اعلام داشتهاند. تأثیرگذاری تحریم آمریکا ناممکن است، اگر دولت ترامپ نتواند همچون دولت اوباما اجماعی جهانی در اعمال تحریم بر ایران بهوجود آورد.
گروه اقدام ایران، راهبردی است برای تنظیم قوانین تنبیهی، هماهنگکردن آن در داخل و خارج آمریکا، نظارت بر پیشرفت تحریمها و همزمان، ایجاد کانالهای موازی برای مذاکره پنهانی با جمهوری اسلامی ایران با هدف تسریع در دستیافتن به نتیجه تا پیش از انتخابات کنگره.
بیدلیل نیست که محمدجواد ظریف، در توئیتی با اشاره به تشابهی که میان شرایط کنونی و کودتا علیه دولت مصدق میبیند، برنامه تغییر رژیم در ایران را در دستورکار دولت ترامپ میداند. او در توئیتی نوشته است: «۶۵ سال قبل در چنین روزی، آمریکا دولت منتخب مردمی دکتر مصدق را سرنگون کرده، رژیم خودکامه را دوباره حاکم کرد و برای ۲۵ سال بعد مردم ایران را تحت استیلای خویش قرار داد. اکنون نیز گروه اقدام آن کشور از طریق فشار، دروغپردازی و عوامفریبی، آرزوی تکرار همان سناریو را درسر میپروراند. دوباره هرگز.»