«ابتکار صلح هرمز» در کنار یا مقابل ائتلاف دریایی آمریکا در منطقه؟
درپی حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، ضمن اینکه از همان ابتدا ایران را مسئول این حادثه دانسته، بهتازگی مدعی شده که این حملات مستقیما از قلمرو ایران صورت گرفته است.
او در مصاحبه خود در روز یکشنبه، ۳۱ شهریور با شبکه آمریکایی سیبیاس، ضمن «اقدام جنگی» توصیف کردن حملهها به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، بر بهکارگیری فرصتهای دیپلماتیک تاکید کرد. پمپئو در این گفتوگو اعلام کرد: «ممکن نیست حوثیها این کار را کرده باشند. هرکس بگوید کار آنها بوده، حرفی احمقانه میزند... این اقدام به جنگ بود. این اقدام به جنگ یک دولت علیه دولت دیگر بود... رییسجمهور ترامپ و من، هر دو میخواهیم حداکثر فرصت را برای موفقیت دیپلماسی فراهم کنیم... اما اشتباه نکنید، اگر در این کار موفق نباشیم و ایران به این گونه حملات ادامه دهد، مطمئنم که رییسجمهور ترامپ تصمیم لازم برای رسیدن به اهداف ما را خواهد گرفت.»
در این اظهارات وزیر خارجه آمریکا سه نکته نهفته است:
اول، اینکه او حمله به تاسیسات نفتی آرامکو را «اقدام به جنگ» نامیده که طبعا از«اعلام جنگ» فراتر و بدتر است و بنابراین، پیامدهای آن نیز شدیدتر و گستردهتر خواهد بود.
دوم، جنگ یک دولت علیه دولت دیگر بهمعنای مواجهه نظامی ایران با عربستان سعودی است، نه شبهنظامیان حوثی با دولت سعودی؛ چراکه حوثیها با تمام توان رزمی خود، صرفا یک گروه پیکارجو محسوب میشوند نه یک دولت. وزیر خارجه آمریکا با این تاکید میخواهد با مسئول شناختن ایران در حمله به آرامکو، هرگونه دست داشتن مستقیم حوثیها در این ماجرا را رد کند.
نکته سوم این است که فرصت و حوصله حل دیپلماتیک خطای جمهوری اسلامی ایران در حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، محدود است و چهبسا مداخله نظامی آمریکا در دفاع از همپیمانش عربستان سعودی، در آینده بسیار محتمل.
ابتکار ائتلاف امید و طرح صلح هرمز
حسن روحانی، رییسجمهوری اسلامی در رژه ۳۱ شهریور در هفته «دفاع مقدس» اعلام کرد که با حضور در سازمان ملل حامل ابتکار صلحآمیز برای منطقه است و در تشریح طرحش تصریح کرد: «به همه همسایگان دست رفاقت دراز میکنیم و از خطاهای گذشته آنها نیز میگذریم... منطق ما، امنیت درونزا برای خلیج فارس و تنگههرمز است و با شعار و طرح ائتلاف امید و ابتکار صلح هرمز به نیویورک میرویم... آنهایی که میخواهند حوادث منطقه را به ایران نسبت دهند، این هم همانند همه دروغهای افشاشده آنان است. اگر راست میگویند و واقعا دنبال امنیت منطقه هستند، این همه سلاح و هواپیما و سلاحهای خطرناک به منطقه ارسال نکرده و منطقه را تبدیل به مسابقه تسلیحاتی ننمایند.»
اما آنچه که رییسجمهوری ایران با عنوان طرح صلح و ائتلاف با همسایگان به آن اشاره کرده است، نمیتواند کارایی داشته باشد، همانطور که تجربه مشابه روحانی، سه سال پیش در هفتاد و یکمین مجمع سالانه آن نهاد، وقتی نظریه جهان عاری از خشونت را مطرح کرد، خریداری نداشت. این در حالی است که در آن مقطع، برجام برجا بود و منطقه دچار تنشهایی شدید نبود و حمله به تاسیسات نفتی کشوری همسایه و نفتکشها هم اتفاق نیفتاده بود. بههرحال، با وجود مثبت بودن این ابتکار بهعنوان یک اقدام دیپلماتیک، اشکالاتی اساسی در آن وجود دارد که مانع عملیشدن آن خواهد شد:
اول اینکه مانند بسیاری از اقدامات جمهوری اسلامی ایران، این طرح خیلی دیر مطرح میشود، چرا که بعد از حمله وسیع به تاسیسات نفتی عربستان، که نقش ایران در عاملیت یا آمریت آن اثبات شده است، به نظر نمیرسد دراز کردن دست دوستی بهسوی سعودیها محلی از اعراب داشته باشد، آن هم درحالیکه در آستانه برگزاری همین اجلاس مجمع عمومی، بریتانیا، آلمان و فرانسه، در بیانیهای نقش ایران در حمله به تاسیسات آرامکو را محرز دانستهاند. این ادعا تا پیش از آن، صرفا از سوی آمریکا و عربستان سعودی مطرح شده بود.
دومین اشکال اینکه، مادامی که جمهوری اسلامی ایران از شبهنظامیان حوثی در یمن حمایت میکند، سعودیها نمیتوانند به این باور برسند که طرح صلح ایران چیزی بیش از یک شعار و بهمنظور سرپوش گذاشتن بر رفتارهای تحریک کننده و تشتتآمیز آن در منطقه است. همان عاملی که باعث شد تا پیشنهاد عدم تعرض که چهار ماه پیش و در خرداد از سوی محمدجواد ظریف در عراق مطرح شد نیز با استقبال همسایگان ایران مواجه نشود.
مشکل سوم چگونگی مواجهه با آمریکا در این طرح است، چرا که حسن روحانی ابتکار صلح هرمز را ضمن یک طرح امنیتی خواندن، دارای ابعاد اقتصادی و سیاسی دانست که درآن نه تنها تمامی کشورهای منطقه خلیج فارس مشارکت خواهند داشت، بلکه پنج عضو دایم شورای امنیت یعنی چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آمریکا به تشکیل یک ائتلافی واحد برای صلح دعوت خواهند شد. به عبارت دیگر، مشخص نیست در صورت استقبال آمریکا از این برنامه و حضور در آن به عنوان یکی از اعضای دایمی شورای امنیت، چگونه زمینه گفتوگوی مقامهای دو کشور میتواند فراهم شود. در حالی که ایران همواره تاکید داشته تا آمریکا تحریمهای یکجانبه خود را بهطور کامل لغو نکند، از هرگونه مذاکره با این کشور اجتناب خواهد کرد. از طرفی خامنهای، بهتازگی تاکید کرده که حتی در صورت برداشتن کامل تحریمها ایران و آمریکا تنها میتوانند در قالب ۱+۵ مذاکره کنند و نه گفتوگوی دو جانبه.
از ائتلاف آمریکا تا ائتلاف صلح ایران در منطقه
وزیر امور خارجه ایران بهدنبال این نظر حسن روحانی که «راهحل منطقه از درون منطقه است» از تمامی کشورهای منطقه خواست تا در این ائتلاف برای صلح شرکت کنند. از طرفی برخی رسانهها در ایران ادعا کردهاند که پیشنهاد ایران مستند به بند هشتم قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در پایان جنگ ایران و عراق صادر شد. بر مبنای این بند قرار بود که سازوکاری امنیتی با مشارکت عراق و ایران و شش کشور حاشیه خلیج فارس ایجاد و زیر نظر سازمان ملل اجرا شود.
صرفنظر از اینکه چه انگیزهای در طرح صلح روحانی نهفته باشد، چنانچه رقبایی چون عربستان، امارات و بحرین از این برنامه حمایت کنند، طبعا اروپاییها و آمریکا از آن استقبال خواهند کرد، زیرا این پیشنهاد به شکلی غیرمستقیم میتواند از مرگ محتوم برجام نیز جلوگیری کند. از این رو طرح صلح هرمز در چنین شرایطی میتواند به پروژه جایگزین ائتلاف دریایی آمریکا در منطقه تبدیل شده، اساسا موضوعیت آن را منتفی کند. در صورتیکه همسایگان رقیب ایران، بهویژه سعودیها که متحمل ضربات هنگفت اقتصادی ناشی از حمله به آرامکو از سوی جمهوری اسلامی شدهاند، قانع نشوند که دست دوستی ایران صادقانه به سمتشان دراز شده، ضمن بیاعتنایی به طرح روحانی به چترهای حمایتی آمریکا تحت هر عنوانی از جمله ائتلاف دریایی در منطقه پناه خواهند برد.
اما شاید به نفع سعودیها باشد که از طرح صلح روحانی استقبال کنند، زیرا پس از مورد هدف قرار گرفتن آرامکو، همپیمانی چون آمریکا، آن را حمله به خود ندانسته است. به عبارت دیگر عربستان باید با هزینههای هنگفت از آمریکا امنیتی شیشهای بخرد، آن هم در زمانی که سعودیها عرضهکننده سهام ۱۰۰ میلیارد دلاری اما شکننده آرامکو در بازار بورس نیویورک بوده و در سال گذشته با ۷۰ میلیارد دلار کسری بودجه مواجه بودهاند.
اولین رزمایش مشترک ایران با دو قدرت روسیه و چین در دریای عمان و شمال اقیانوس هند نیز که برای اولینبار بعد از انقلاب اسلامی انجام خواهد شد، اگرچه ظاهرا با هدف تبادل تجربیات تاکتیکی و نظامی است، اما میتواند بهنوعی دهنکجی به گستردهتر شدن حضور آمریکاییها در منطقه و تهدیدی از سوی جمهوری اسلامی برای سعودیها تلقی شود.