استیضاح دونالد ترامپ و تاثیر آن بر معادلات سیاسی ایران
روز سهشنبه ۲۴ سپتامبر، نانسی پلوسی، رییس حزب دموکرات مجلس نمایندگان کنگره آمریکا، از آغاز رسمی تحقیق و تفحص درباره ضرورت استیضاح دونالد ترامپ خبر داد. بر اساس این تحقیق و تفحص رسمی، شش کمیته مجلس نمایندگان آمریکا میتوانند نتیجه تحقیقاتشان در مورد اتهامهای وارده به ترامپ را در اختیار کمیته قضایی مجلس نمایندگان قرار دهند. این اتهامها عبارتاند از سوءاستفاده از قدرت و درخواست از اوکراین برای تحقیق در مورد رقیب انتخاباتیاش یعنی جو بایدن و پسرش با هدف و مطامع سیاسی برای تاثیر بر انتخابات سال آینده؛ پرداخت حقالسکوت از طریق وکیل سابقش مایکل کوهن، که در حال حاضر در زندان است، به دستکم دو خانم برای کتمان روابط غیراخلاقی؛ سوءاستفاده مالی از سازمان ترامپ در معاملههای بانکی و املاک؛ استفاده غیرقانونی از خیریه ترامپ برای اهداف انتخاباتی؛ خودداری از انتشار اظهارنامه مالیات بر درآمد و جلوگیری از اجرای عدالت در مورد امور مالی و بودجه تبلیغاتی و انتخاباتی. در صورت تایید کمیته قضایی مبنی بر وجود شواهد کافی برای اثبات تخلفهای مطرحشده علیه رییسجمهوری، اولین قدم در روند رسیدگی به استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان آمریکا برداشته خواهد شد.
پس از تایید کمیته قضایی، اگر اکثریت ساده (۵۱ درصد) کنگره آمریکا، از استیضاح دونالد ترامپ حمایت کنند، روند استیضاح در مجلس سنا آغاز میشود و در نهایت، اگر دو سوم مجلس سنا به برکناری رییسجمهوری رای بدهند، ترامپ از ریاست جمهوری برکنار میشود و معاونش، مایک پنس، تا انتخابات بعدی بر صندلی ریاست جمهوری مینشیند. هرچند طرح بیکفایتی ترامپ در حال حاضر بهدلیل اکثریت جمهوریخواهان در مجلس سنا، اقبال چندانی ندارد، طرح استیضاحش میتواند اهداف بسیار مهم سیاسی و انتخاباتی داشته باشد، در حقیقت، با برجسته کردن نقاط ضعف دولتش و همچنین اتهامهای قانونی، فساد اخلاقی ترامپ، قانونگریزی دولتش و در نتیجه بیکفایتیاش برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا را به افکار عمومی القا کند. طرح بیکفایتی اندرو جکسون و بیل کلینتون ناموفق بود و در پایان استیضاح، هر دوی آنها به کاخ سفید بازگشتند، ولی به کاهش نسبی محبوبیتشان در افکار عمومی منجر شد. بنابراین، بسیاری از تحلیلگرها استیضاح ترامپ را اقدامی سیاسی برای تضعیف او در انتخابات سال آینده قلمداد میکنند.
کلید خوردن طرح بیکفایتی ترامپ برای تضعیف کمپین انتخاباتیاش میتواند از جهاتی همسو با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد که بعد از خروج آمریکا از برجام، از صبر راهبردی به راهبردی فعال در راستای اقدامهای تحریککننده در خاورمیانه برای تضعیف سیاستهای ترامپ در انتخابات آینده تغییر مسیر داد. مواضع اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که کاملا واقف است بازگشت دونالد ترامپ به برجام بهعنوان پیششرط مذاکرات احتمالی آینده بسیار نامحتمل است، بنابراین جمهوری اسلامی ایران بهسرعت دارد از صبر راهبردی به سمت راهبردی فعال با ریسک بالاتر تغییر جهت میدهد تا در معادلههای سیاسی و انتخابات آینده آمریکا و کاهش شانس پیروزی ترامپ در انتخابات آینده تاثیرگذار باشد. راهبرد جدید جمهوری اسلامی ایران از این واقعیت ناشی میشود که تقریبا همه کاندیداهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، متفقالقول وعده میدهند در صورت پیروزی در انتخابات آتی، به برجام بازمیگردند. در صورت چنین اتفاقی، جمهوری اسلامی ایران آن را پیروزی محور مقاومت اسلامی در خاورمیانه قلمداد میکند و از آن برای تحکیم سیاست خارجی بحثبرانگیزش در داخل و خارج از ایران استفاده خواهد کرد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران مذاکره با ترامپ را نه فقط بهخاطر خروجش از برجام، بلکه بیشتر بهدلیل پافشاری دونالد ترامپ برای مذاکره در مورد مسائلی که بقای حکومت جمهوری اسلامی ایران به آن وابسته است، مانند حمایت ایران از گروههای شبهنظامی معروف به محور مقاومت، ممنوع اعلام کرده است. بنابراین، مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و دولت ترامپ بهدلیل تاکید ترامپ بر دخالتهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران بسیار نامحتمل است. از این رو، استیضاح احتمالی ترامپ جمهوری اسلامی ایران را در راهبرد جدیدش مبنی بر تضعیف دولت ترامپ علیرغم سیاستهای ملایمتر چند روز گذشته، مصممتر خواهد کرد.
به نظر میرسد راهبرد کوتاهمدت جمهوری اسلامی ایران فشار بیشتر برای کاهش تحریمها بهعنوان پیششرط مذاکرات احتمالی باشد، ولی هدف مهمترش تبدیل مساله ایران به پاشنه آشیل ترامپ در انتخابات آینده خواهد بود؛ همانطور که مشاور رییسجمهوری ایران، حسامالدین آشنا، در ژوییه سال جاری در صفحه توییترش نوشت: «ما در گذشته رییسجمهوری آمریکا را عوض کردیم. دوباره میتوانیم این کار را بکنیم.»
این جمله اشاره دارد به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۸۰، که جیمی کارتر درصدد بود تا کارزار انتخاباتی دور دوم ریاست جمهوریاش را با «وعده اکتبر» (اصطلاحی در آمریکا برای افزایش امید رایدهندگان) که همان آزادی گروگانهای آمریکایی از ایران بود تقویت کند ولی جمهوری اسلامی ایران برخلاف وعدهاش، گروگانهای آمریکایی را بهموقع آزاد نکرد و جیمی کارتر در انتخابات شکست خورد و در عوض، ایران گروگانها را در روز سوگند ریاست جمهوری رونالد ریگان آزاد کرد.
بعد از منتفی شدن احتمال دیدار ترامپ و روحانی در حاشیه اجلاس سالانه سازمان ملل متحد، عدم استقبال جدی از طرح دیرهنگام «امید هرمزِ» روحانی بهدلیل بیاعتمادی به سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، تغییر گفتمان کلی اتحادیه اروپا درباره حفظ برجام و تاکید مجدد رهبر جمهوری اسلامی بر منع هرگونه مذاکره با آمریکا، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ۱۱ ماه آینده حول محور راهبرد اثرگذاری بر انتخابات آینده آمریکا و کاهش شانس ترامپ برای دور دوم ریاستجمهوری خواهد بود تا با پیروزی دموکراتها، احتمال از سرگیری مذاکرات تقویت شود.
پیگیری این راهبرد بهمعنای افزایش اقدامهای تحریکآمیز جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران با افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه درصدد است سناریویی شبیه آنچه در انتخابات ۱۹۸۰ آمریکا رخ داد را تکرار کند و در صورتی که موفق شود آمریکا را به یک درگیری نظامی در منطقه خاورمیانه بکشاند، به سه هدف اساسی در تضعیف موقعیت ترامپ میرسد. اول آنکه ترامپ یکی از بزرگترین قولهای انتخاباتیاش را که امتناع از ورود به جنگ بود میشکند؛ دوم اینکه با به خطر انداختن جریان آزاد کشتیرانی و نقلوانتقال انرژی در خاورمیانه، نه تنها اقتصاد آمریکا را که به گفته ترامپ، بزرگترین دستاورد دولتش است، بلکه احتمالا اقتصاد جهانی را نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد کرد؛ و سوم اینکه درگیری نظامی ممکن است اختلاف دیدگاه میان آمریکا و اروپا را تشدید کند.
ولی از سوی دیگر، بعضی از تحلیلگران سیاسی معتقدند استیضاح ترامپ بازی در زمین حریف است و شاید محبوبیت ترامپ بهعنوان رییسجمهوری که قربانی مطامع سیاسی حزب دموکرات شده و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است در افکار عمومی جامعه آمریکا بیشتر شود.