امنیت انرژی و اهمیت استراتژیک تنگه هرمز
اصل حاکم بر بازار جهانی نفت اصل عرضه و تقاضاست. تا زمانی که توازن در عرضه و تقاضا در بازار نفت برقرار باشد، قیمت نفت تغییر چندانی نخواهد کرد. هنگامی که در یکی از کشورهای عمده تولیدکننده نفت یا در منطقه استراتژیکی که کشورهای تولیدکننده نفت در آن واقع شدند، شورش، کودتا،ناآرامی و جنگ داخلی روی دهد، یا بین کشورهای تولیدکننده نفت درگیری و جنگ رخ دهد، یا در مسیرهای انتقال انرژی تنش و بحران پدید آید، بالطبع اولین تاثیر آن بر قیمت نفت و افزایش قیمت آن خواهد بود.
امنیت انتقال انرژی از کشورهای تولیدکننده نفت و مسیرهای انتقال نفت همواره یکی از دغدغههای اصلی کشورهای عمده تولیدکننده و مصرفکننده است. امروزه، رشد اقتصادی و امنیت انرژی کشورهای عمده مصرفکننده انرژی رابطه مستقیمی دارد با امنیت سیاسی و اقتصادی منطقه خاورمیانه و مسیرهای انتقال نفت از جمله مسیر تنگه هرمز. وقایع اخیر و نگرانی از افزایش تنشها باعث شده است تا کشورهای عمده واردکننده نفت، همراه سایر کشورهای منطقه، دیپلماسی فشردهای را برای کاهش تنش و درگیری در منطقه به کار گیرند. این کشورها همچنین درصددند بین ایران و آمریکا رایزنی و میانجیگری کنند تا بتوانند با حل مشکلات میان ایران و آمریکا و ایران و کشورهای عربی و با حفظ ثبات منطقه، مانع از بروز برخورد نظامی در منطقه و ایجاد یک شوک نفتی دیگر و افزایش آتی قیمت نفت شوند.
تحریم ایران و قیمت نفت
با خروج آمریکا از برجام و به دنبال آن اعمال تحریم علیه صادرات نفت ایران، که با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران اعمال شد، انتظار میرفت در غیاب نفت ایران قیمت نفت افزایش یابد. کاهش رشد اقتصادی کشورهای عمده مصرفکننده نفت باعث کاهش تقاضا در بازار نفت شد. در این میان، معافیت ششماهه آمریکا به مشتریان عمده نفتی ایران، این امکان را برای ایران فراهم کرد تا در این بازه زمانی تا حدی بتواند سهمش را در بازار جهانی و منطقهای نفت حفظ کند و کشورهای عمده واردکننده نفت هم در این بازه زمانی، ضمن کاهش تدریجی نفت وارداتی از ایران، توانستند جایگزینی برای نفت ایران بیابند. کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات در اقدامی هماهنگ، با آمریکا توافق کردند تا از ماه جولای با افزایش تولید بتوانند پاسخگوی نیاز مشتریان نفتی ایران باشند.
افزایش احتمال تنش و درگیری در تنگه هرمز
از اوایل دهه ۶۰ شمسی، مقامات ایران بارها تهدید به بستن تنگه هرمز کردهاند. تنگه هرمز یکی از هشت گذرگاه استراتژیک حملونقل دریایی نفت جهان است و در نیمه اول سال ۲۰۱۸، روزانه بهطور متوسط ۱۷/۴ میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز به کشورهای عمده مصرفکننده نفت حمل شد. بیش از یک سوم ال.ان.جی دنیا هم از طریق تنگه هرمز حمل میشود. تقریبا ۳۰ درصد نفت عبوری از گذرگاههای استراتژیک جهان از تنگه هرمز میگذرد. این میزان نفت محمولههای ایران، عربستان سعودی، عراق، امارات عربی متحده و کویت را شامل میشود.
پیشبینیهایی در مورد میزان افزایش قیمت نفت در صورت بروز درگیری در منطقه منتشر شدهاند که اکثرا مبنای علمی ندارند. برخی کارشناسان معتقدند در صورت بسته شدن تنگه هرمز، قیمت هر بشکه نفت حدود ۱۰ دلار افزایش خواهد یافت. اما شوک بزرگ نفتی وقتی میتواند به وجود آید که بیم شروع جنگ و درگیری در منطقه افزایش یابد و این بارِ روانی در بازار جهانی نفت باعث افزایش بیش از حد قیمت نفت شود. نمیتوان رقم دقیقی از افزایش قیمت نفت در صورت بسته شدن تنگه هرمز ارائه داد، ولی مشخص است که در صورت بروز هرگونه درگیری در منطقه، قیمت نفت افزایش بیسابقهای خواهد یافت و اقتصاد کشورهای تولیدکننده و واردکننده نفت را با چالش اساسی مواجه خواهد کرد.
دکترین کارتر و اهمیت تنگه هرمز برای امنیت جهانی انرژی
در اوایل جنگ ایران و عراق و در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر در آمریکا، دولت این کشور با هدف حفظ امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس، نیروی نظامی «سنتکام» را تشکیل داد. اصول دکترین کارتر در مورد امنیت خلیج فارس اینگونه عنوان شده است که «هرگونه کوششی از سوی نیروهای خارجی برای در اختیار گرفتن خلیج فارس حمله به منافع حیاتی ایالات متحده آمریکا تلقی میشود. چنین حملاتی باید به هر طریقی که لازم است دفع گردد، که اقدام نظامی را نیز شامل میشود». سنتکام در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸، وقتی نفتکشهای کویت و عربستان سعودی تهدید شدند، این نفتکشها را با کشتیهای جنگی ایالات متحده آمریکا اسکورت کرد و بعدها مشابه همین کار را در جریان جنگ عراق در خلیج فارس انجام داد.
تلاش برای یافتن مسیر جایگزین تنگه هرمز
کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در سال ۲۰۰۷ خطوط لولهای احداث کردند که انتقال نفت به خارج از خلیج فارس و دور زدن تنگه هرمز را امکانپذیر میکند. عربستان سعودی پترولاین (خط لوله شرقـغرب) به طول ۷۵۰ مایل را دارد که از میادین نفتی در شرق این کشور به دریای سرخ در غرب تا بندر یامبو امتداد پیدا میکند. سعودیها از طریق سیستم پترولاین میتوانند تنگه هرمز یا باب المندب را دور بزنند و به نفتکشها در دریای سرخ و از آنجا به کانال سوئز و مدیترانه دسترسی پیدا کنند. گفته میشود که تاکنون از ظرفیت نهایی این خط لوله استفاده کامل نشده است. عربستان سعودی خط لوله غیرفعالی نیز در اختیار دارد که از خاک عراق عبور میکند ولی پس از حمله عراق به کویت، از مدار بهرهبرداری خارج شد.
اوایل سال جاری، امارات با هدف دور زدن تنگه هرمز، با شرکتی کرهای قراردادی برای ساخت بزرگترین انبار نفت جهان به امضا رساند. ظرفیت این انبار ۴۲ میلیون بشکه خواهد بود. این انبار نفت در منطقه فجیره در بخش شرقی این کشور (ساحل امارات در دریای عمان و سمت شرقی تنگه هرمز) ساخته خواهد شد. امارات قبلا خط لولهای احداث کرد که میتواند ۷۰ درصد از نفت تولیدی این کشور را بدون نیاز به تنگه هرمز به بازارهای بینالمللی منتقل کند. این در حالی است که در صورت بروز درگیری نظامی در منطقه، طرحهای دور زدن تنگه هرمز هم امنیت لازم برای انتقال نفت از منطقه به بازار جهانی را نخواهند داشت.
در بدترین سناریو و در صورت بروز درگیری در منطقه و اقدام احتمالی ایران برای بستن تنگه هرمز، بازار نفت با شوک بزرگی مواجه خواهد شد. قیمت نفت افزایش خواهد یافت و امنیت انرژی و رشد اقتصادی کشورهای مصرفکننده انرژی با بحران جدی مواجه خواهد شد. اما در این میان، احتمال تشکیل اجماع جهانی علیه هر کشوری که اقدام به بستن تنگه هرمز کند هم افزایش خواهد یافت.
در صورت بروز درگیری نظامی در منطقه، بازار ال.ان.جی هم از این درگیری آسیب خواهد دید. قیمت این محصول افزایش خواهد یافت و کشورهایی که همزمان نفت و ال.ان.جی را از منطقه وارد میکنند آسیب بیشتری خواهند دید. سفرهای متعدد مقامات کشورهای اروپایی و شرق آسیا به خاورمیانه و دیدار با سران کشورهای منطقه، همه و همه در جهت کاهش احتمال بروز هرگونه رویارویی نظامی و در صورت امکان میانجیگری بین ایران و آمریکاست.
در صورت بروز درگیری، کشورهای منطقه همه از این برخورد احتمالی صدمه خواهند دید و هیچ کشوری نمیتواند برنده چنین مناقشهای باشد. آغازکننده چنین مناقشهای باید آماده تحمل هزینههایی هنگفت در آیندهای نه چندان دور باشد.