![](https://old.iranintl.com/sites/default/files/styles/articles_landing/public/2019-07-09t123029z_535579199_rc13e4e8a790_rtrmadp_3_iraq-iran-peshmerga-females.jpg?itok=Dh6PXbPN)
تیغ دولبه مذاکره احزاب کرد و جمهوری اسلامی ایران
در روزهای گذشته و تنها چند روز مانده به سیامین سالگرد ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران بر سر میز مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در وین اتریش، خبرهایی از «نشست و دیدار محرمانه» چهار حزب کردستان ایران (حزب دموکرات کردستان ایران، حزب دموکرات کردستان، حزب کومله کردستان ایران و حزب کومله زحمتکشان کردستان) به عنوان اعضای «مرکز همکاری احزاب کردستان ایران» با شماری از نمایندگان جمهوری اسلامی، از سوی برخی از منابع نزدیک به این حزبها فاش شده است.
به نظر میرسد فاش شدن و درز چنین خبر حساس و محرمانهای دستکم در این برهه زمانی و در آستانه سیامین سالروز ترور رهبر شناختهشده یکی از این احزاب، چندان بیارتباط با این مساله نباشد و میتواند همزمان اهداف مشخصی را در جهت تاثیر آن بر افکار عمومی برای انتشاردهندگان این خبر دربر داشته باشد.
در سالهای گذشته برخی از احزاب اپوزیسیون کرد مانند حزب دموکرات کردستان (حدک) گفتوگو و دیدار با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران را رد نکردهاند. اما پس از ترور دکتر قاسملو، هرگز نوعی همکاری و تصمیم مشترک -دستکم در چنین سطحی- بین احزاب کرد برای رسیدن به آنچه «آماده سازی» و «نشست بر سر میز مذاکره» خوانده میشود، وجود نداشته است.
هرچند که در این دیدار و گفتوگوهای اولیه، دیگر حزبهای کردستان ایران، ازجمله حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)، خبات کردستان و کومله سازمان کردستان حزب کمونیست غایب بودهاند.
در سالهای نخست انقلاب اسلامی، درپی ناآرامیهای شهرهای کردستان، فعالیت جنبشهای مردمی و ادامه سرکوب نیروهای مخالف از سوی حکومت مرکزی، مذاکرات و گفتوگوهایی در سه زمان متفاوت بین نمایندگان احزاب کرد در مهاباد، سنندج و مریوان با فرستادن نمایندگانی چون داریوش فروهر، آیتالله طالقانی، ابوالحسن بنیصدر، اکبر هاشمی رفسنجانی ازسوی دولت مرکزی انجام گرفت.
مخالفان این تصمیم چه میگویند؟
افشای چنین خبری، موجی از انتقاد و واکنشهای گستردهای را در فضای مجازی به همراه داشت. مخالفان این موضوع معتقدند که این اقدام به «مشروعیت» این احزاب در بین مردم، آسیبی جدی خواهد رساند.
عمده مخالفان چنین مذاکراتی معتقدند که جمهوری اسلامی ایران، گامی را در جهت حل مسائل کرد برنمیدارد و یا حاضر به امتیاز دادن به احزاب اپوزیسیون کرد نیست، حتی اگر در موضع ضعف هم قرار داشته باشد.
این واکنشها درحالی است که تا این لحظه وقوع چنین مذاکرات و نشستی از سوی رهبران حزب دموکرات کردستان ایران، کومله کردستان ایران و دموکرات کردستان بهصورت رسمی تایید و یا تکذیب نشده است.
گفتوگو، راهی برای حل مسائل سیاسی کردها
عمر ایلخانیزاده، دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان که ریاست دورهای «مرکز همکاری احزاب کردستان ایران» را برعهده دارد، روز سهشنبه ۱۸ تیرماه در یک گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ایراناینترنشال، وقوع چنین نشستی با دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران را تایید کرد و گفت که فراهم کردن مقدمات اولیه این دیدار، از حدود دو سال پیش با تلاش یک سازمان غیر دولتی نروژی (نورِف) نزدیک به وزارت خارجه آن کشور صورت گرفته است. او همچنین اشارهای داشت به تمایل جدی دو حزب کومله و دموکرات کرستان ایران برای حل مسائل سیاسی کردستان از طریق مذاکره و گفتوگو با دولت مرکزی و همچنین نشستهای مشابهی که در سال ۵۷ بین این احزاب با مقامات جمهوری اسلامی ایران انجام شده بود.
ایلخانیزاده به مذاکراتی اشاره کرد که در نهایت در آن زمان به یک بنبست سیاسی ختم شد و دستاورد درازمدتی برای حل مسائل کردها در چارچوب سیاسی ایران برای این دو حزب دربر نداشت و برخی از اعضا و هواداران این حزبها پس از سالها بر این باورند که بخشی از شکاف میان این دو حزب، ناشی از ایجاد تفرقه و تنش از سوی سران جمهوری اسلامی ایران در آن دوره حساس بوده است.
چگونگی شکلگیری دیدار و گفتوگوها
آزاد شریفی، روزنامهنگاری که این مساله را پیگیری کرده است، به ایران اینترنشنال گفت: «دو سال پیش و در سومین بازدید سالیانه دولت نروژ از اردوگاههای احزاب کرد در اقلیم کردستان، بنیاد نروژی (نورِف) این سوال را پیش روی احزاب قرار داد که تا چه زمانی میخواهید به این رابطه پر تنش و عاری از بیاعتمادی با جمهوری اسلامی ایران ادامه دهید؟ ما میتوانیم زمینه مذاکراتی تاثیرگذار را فراهم نماییم.»
در کارنامه این بنیاد غیردولتی نروژی (نورِف) میتوان به حل مناقشه و درگیری در کلمبیا و فیلیپین اشاره کرد.
به گفته آزاد شریفی، در نشستهای مختلف این بنیاد و همچنین با حضور نمایندگانی از وزارت خارجه نروژ، احزاب کرد در قالب یک بیانیه، پیششرطهای خود را برای ورود به مذاکرات اعلام کردهاند که «علنی بودن مذاکره، بهرسمیت شناختن مساله کردستان و مذاکرات روی مسائل کردستان» از آن جمله بودهاند.
چرایی لزوم مذاکره از دید جمهوری اسلامی ایران
شاهد علوی، روزنامهنگار به ایران اینترنشنال گفت: «از طرفی در این مقطع، جمهوری اسلامی به دنبال این است که برآورد درستتری از احزاب کردی داشته باشد و از طرفی دیگر میخواهد با چنین مذاکراتی هم به غرب نشان دهد که ما با کردها، مشکلات خود را حل میکنیم و هم با ایجاد تفرقه و شکاف بین اپوزیسیون ایرانی و احزاب دیگر کرد که در این نشستها حضور نداشتهاند، اختلافات را تقویت کند.»
شاهد علوی، معتقد است که در مجموع از هر دو جنبه به نفع جمهوری اسلامی است و میتواند اهداف خود را آنطور که مد نظر است پیش ببرد.
کامران متین، استاد روابط بینالملل نیز به ایران اینترنشنال گفت: «یکی از مهمترین اهداف جمهوری اسلامی از چنین نشستهایی با احزاب کرد، که به باور من هیچ صداقتی در آن وجود ندارد، این است که دستکم تا رفع تنشهای موجود و در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نوعی امید ولی در واقعیت، یک بلاتکلیفی و سردرگمی را بر احزاب کرد تحمیل کند، تا در صورت وقوع جنگ با ایالات متحده و تضعیف نیروهای نظامی جمهوری اسلامی از تشکیل جبهه دومی از سوی نیروهای پیشمرگه کرد و در نهایت از آزاد شدن بخشهایی از مناطق کردنشین جلوگیری کند. یعنی در اساس جمهوری اسلامی با طرح «ایده مذاکره» در پی معلق و خنثی ساختن چنین تصمیمی گام برمیدارد.»
او در ادامه صحبتهای خود اضافه کرد که سابقه سیاسی گذشته جمهوری اسلامی ایران در تعامل با نیروهای کرد، هیچگونه شواهد و مدرکی به دست نمیدهد که نشان دهد جدیت و صداقتی از سوی جمهوری اسلامی در رابطه با حل مساله کردها به شیوهای سیاسی وجود داشته باشد.
کامران متین معتقد است که اگر بحران و کشمشهای سیاسی ایران با ایالات متحده وجود نداشت، به احتمال زیاد چنین نشستهایی هم وجود نمیداشت.
این استاد روابط بینالملل در ادامه صحبتهای خود افزود: «اگر نگاهی گذرا به بیانیههای مسٸولان و صحبتهای سران جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم، به این نکته پی خواهیم برد که اساسا مساله کرد از دیدگاه آنها، در بهترین حالت، مسالهای «فرهنگی» است و در این معنا حداکثر نیازمند اجازه پخش و منتشر شدن چند مجله کردی و یا برگزاری مراسمی مانند «کنگره مشاهیرکرد» است و در واقع سران جمهوری اسلامی معتقد به این نیستند که اساسا مساله کرد، بهمثابه مساله ملی، یک «ماهیت سیاسی» دارد و بنابراین نیازمند بهرسمیت شناختن ملت کرد و درج رسمی حقوق سیاسی ملی کردها در قانون اساسی و مکانیسمها و نهادهای لازم برای عملی شدن این حقوق در ساختار سیاسی کشور است.»
چرایی لزوم مذاکره از دید احزاب کرد
آزاد شریفی معتقد است تحلیل این چهار حزب کردستانی این بوده که جمهوری اسلامی در ضعیفترین دوران خود بهسر میبرد، پس میتوان از آنها امتیاز گرفت. او اضافه میکند: «اما در همین بیانیه مشترک، آنها مدعی شدهاند که خواستار سرنگونی رژیم ایراناند. با این تناقضات آشکار هیچ توجیهی برای مذاکره نمیتوان پیدا کرد.»
شریفی در ادامه گفت: «اتخاذ این تصمیم اشتباه را باید در روند فردیشدن ساختار احزاب جستوجو کرد و یکی از دلایل جدا شدن ۸ نفر از اعضای کومله کردستان ایران، عدم توجه به خرد جمعی بوده است.»
شاهد علوی در این باره گفت: «از منظر کردها داستان تفاوت دارد. به نظر میرسد که اولا آنها میخواهند نشان دهند که همیشه دنبال مذاکره بودهاند و از مذاکره ابایی نداشتهاند و دوما، اینکه این چهار حزب به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند در مقطع کنونی از این نشستها امتیازاتی کسب کنند. ولی در نهایت، ماهیت و وجود جمهوری اسلامی با حذف و انکار دیگریهایی از لحاظ مذهبی، عقیدتی، اتنیکی تعریف شده است و طبیعتا نمیتواند با سیاستهای سکولار احزاب کرد و انتظاراتشان کنار بیاید.»
ادامه چنین گفتوگوهایی میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران با احزاب کرد که شعار و سیاست سالهای گذشته آنها دربرابر دولت مرکزی، عمدتا «تغییر رژیم» بوده، تا چه اندازه میتواند پاسخگوی مطالبات ملت کرد باشد؟
پر واضح است که این مذاکرات، مقطعی است و به باور برخی ناظران، حاکی از تداوم یک بنبست استراتژیک، که نمیتوان برای آن، آیندهای روشن را متصور شد.