دستاوردهای کوتاهمدت تحریمهای دولت ترامپ
ترامپ در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ خروج ایالات متحده از برجام را رسما اعلام کرد. این اعلام و بعد شروع دوباره تحریمهای نفتی و بانکی در ۱۳ آبان ۱۳۹۷ چه دستاوردهایی برای مردم ایران داشته است؟ این تحریمها چه دستاوردهایی برای مردم منطقه و صلح و ثبات بینالمللی در دوره کوتاه سهماهه آبان تا بهمن ۹۷ داشته است؟
کاهش منابع آتشافروزی
بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران برای سال ۹۸ نسبت به بودجه نظامی سال ۱۳۹۷ حدود ۲۷ درصد کاهش یافت (کیهان ۶ دی ۱۳۹۷). گرچه بودجه علنی سپاه و بسیج بهعنوان سازمانهای سرکوب داخلی اندکی افزایش داشت ــ افزایش بودجه سپاه حدود ۵ هزار میلیارد تومان و بسیج حدود ۲۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است ــ اما با کاهش قابلتوجه بودجه وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح در حدود ۵۰ و ۷۵ درصد، بودجههای نظامی جمهوری اسلامی ایران، که در منطقه هزینه میشوند، افت چشمگیری داشته است؛ این یعنی آتشافروزی کمتر در منطقه خاورمیانه. اگر این روند در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کند، بساط گسترشطلبی رژیم اسلامگرا در منطقه در کوتاهمدت محدود و در درازمدت جمع خواهد شد.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بر این باور نیست که بودجه دفاعی کاهش یافته است. اما در توضیحی که میدهد این موضوع را بهطور ضمنی تایید میکند: «بودجه سال آینده به گونهای تدوین شده است که ۲۰ هزار میلیارد تومان برای تقویت بنیه دفاعی اختصاص یابد و ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان برنامه و بودجه، در توافقی، آن را هزینه کنند؛ لذا ردیفی به این موضوع اختصاص پیدا نکرده است... ۴۰ هزار و ۷۰ میلیارد تومان یعنی حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان درآمد جدید در بخش دفاعی تعریف شده است، که از این میزان ۲۰ هزار میلیارد تومان به تقویت بنیه دفاعی اختصاص یافته است، البته با این توضیح که این بودجه با توافق ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان برنامه و بودجه توزیع میشود... ۲۰ هزار میلیارد تومان را به ستاد کل میدهیم تا توزیع شود، لذا ردیفی نیامده که چه میزان اعتبار به هر نهادی داده خواهد شد» (ایسنا ۹ دی ۱۳۹۷). او پس از همه این وعدهها میگوید: «اگر بودجه تحقق پیدا کند، در آن خیلی از الزامات دفاعی دیده شده، اما دغدغه ما احتمال عدم تحقق آن است. دفاع و امنیت چیزی است که نیاز به تضمین دارد، اما این بودجه تضمینهای لازم را ندارد. در بخش دوم بودجه دفاعی، یعنی ۲۰ هزار میلیارد تومان، درآمدی آمده که ممکن است سهلالوصول نباشد، که اگر این اتفاق رخ دهد دچار مشکل میشویم» (همانجا). این بدان معناست که بودجه نظامی کاهش یافته است و با توجه به قیمت نفت و تحریمها، چشماندازی برای افزایش آن وجود ندارد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، برای پر کردن چالهچولههای بودجههای نظامی با اختصاص ۱/۵ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به امور دفاعی، که در واقع صرف مداخلههای منطقهای میشود، موافقت کرده است (ایسنا ۱۵ بهمن ۱۳۹۷)، اما اینطور نیست که این صندوق تا ابد قابلبرداشت باشد.
رعایت برجام در عین محرومیت از مواهبش
تحریمهای دولت ترامپ زمانی بازگشت که جمهوری اسلامی حداقل بخشی از برنامه اتمیاش را معلق یا تعطیل کرده بود و حداقل، مخاطرات برنامه اتمی رژیم به تعویق افتاده و بازگشت به گذشته برایش دشوار بود. اتکای جمهوری اسلامی ایران به ۵+۱ منهای آمریکا چندان قابلاعتنا نبود، در حالیکه بیرون آمدن از برجام نیز برای نظام چندان بهصرفه و عملی به نظر نمیرسید. خروج ترامپ از برجام در عین آنکه در دولت ترامپ و دولت اوباما که هنوز برای جمهوری اسلامی لابی میکردند مخالفهای جدی داشت، از موفقترین و بیهزینهترین تصمیمهای ترامپ بوده است. در دوران اوباما، دموکراتها تصور میکردند بدون اتکا بر کنگره میتوانند این توافق را پیش ببرند، اما همین نبودِ پشتوانه کنگره باعث شد ترامپ بتواند با یک امضا آن را به سطل زباله بیندازد. این امر برای شهروندان ایرانی امنیت بیشتری خواهد آورد. وجود حتی یک سانتریفیوژ و یک میلیگرم اورانیوم غنیشده در دست زنگی مست میتواند مخاطرهآفرین باشد.
کاهش بودجه مدارس ایرانی تحتنظر جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور
مدارس ایرانی خارج از کشور دو کارکرد عمده دارند: ۱) ریختن دلار به جیب معلمهای خودی و دادن پاداش به وفادارترینترین نیروها و خویشاوندان مقامات و ۲) مغزشویی کودکان ایرانی، افغانی، پاکستانی و لبنانی در کشورهای مختلف، که خانوادههایشان شیعهاند و میخواهند کودکانشان را «اسلامی» بار بیاورند. کاهش بودجه این مدارس خبر خوبی است برای کاهش رانتخواری مقامات و مغزشویی و القائات مذهبی. بهواسطه تحریمها «مدارس خارج از کشور با بحران ارزی مواجه شدهاند، بهطوریکه با افزایش بهای ارز در سال جاری، تنها امکان تامین نیمی از هزینههای مدارس خارج از کشور وجود دارد» (رییس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور، ایسنا ۱۲ دی ۱۳۹۷).
کاهش بودجه مراکز تربیت مبلغ اسلامی
موسسه جامعهالمصطفی العالمیه در قم بدون دریافت هزینه تحصیل ــ و البته با منابع شهروندان ایرانی ــ به تربیت روحانی شیعه از میان غیرایرانیها میپردازد. این موسسه، که در سال جاری ۵۲ هزار و ۱۳۳ دانشجوی خارجی دارد، مرکز تربیت مبلغ برای رژیم ولایت فقیه و تشکیل کانونهای اسلامگرا در سراسر دنیاست. طلاب غیرایرانی این مدارس هیچگونه هزینهای برای تحصیل و زندگی نمیپردازند. با اعمال تحریمها، بودجه این موسسه، که از جیب شهروندان ایرانی تامین میشد، در سال ۹۸ نسبت به سال قبل ۳۳ درصد کاهش یافت. سازمان برنامه و بودجه کشور میزان اعتبار این موسسه را ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد. در سال ۱۳۹۷، اعتبار مصوب قانون ۳۰۳ میلیارد تومان بود (ایرنا ۱۶ دی ۱۳۹۷).
با کاهش درآمدهای نفتی، «اسلام نفتی شیعه» نیز با مخاطره کاهش تبلیغاتچی مواجه شده است. در بودجه دولتی سال ۱۳۹۸ برای حوزهها نیز کاهش قابلتوجهی مشاهده میشود: «حوزه از نظر اقتصادی در بدترین شرایط خود قرار دارد؛ بودجه حوزههای علمیه به یک سوم کاهش پیدا کرده است» (علیرضا اعرافی، امام جمعه قم و مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور، تسنیم ۲۷ دی ۱۳۹۷). حتی اگر سخنان این فرد اغراقآمیز باشد، کاهش درصدی از این بودجهها بهنفع مردم ایران و جهان است. روحانیت دولتی شیعه فقط تنفر و خشونت و نادانی را ترویج میکند.
اخلال در نظام مالی و تدارکاتی گروههای تروریستی
شبکه عربی تلویزیون اسکاینیوز، که مرکز آن در لندن است، در گزارشی خبر داده است که حزبالله در ماههای پایانی سال ۲۰۱۸ توانسته است فقط ۶۰ درصد از حقوق سربازان و کارمندان خود را بپردازد. به همین دلیل بود که حسن نصرالله در دیدار با ظریف خواهان تداوم سرازیر شدن دلارهای نفتی ایران به این گروه (گروهی که در فهرست گروههای تروریستی آمریکا و بریتانیا قرار دارد) شد (المنار ۲۳ بهمن ۱۳۹۷). همچنین تحریم شرکتهای هواپیمایی ایران، که با نقض مقررات بینالمللی به ارسال سلاح برای گروههای نظامی و شبهنظامی مشغول بودهاند، میتواند گروههایی مثل حزبالله لبنان را تحت فشار تدارکاتی قرار دهد. هواپیماهاییهای ایرانی دیگر نمیتوانند تجهیزات نظامی را از کشورهای اروپایی خریداری کنند و مستقیما به حزبالله تحویل دهند. دو شرکت ماهان و قشم، که سالها مشغول ارائه خدمات به گروههای تروریستی چون حزبالله لبنان بودهاند، امروز نمیتوانند به بسیاری از شهرهای اروپایی سفر کنند.
توقف افزایش برنامههای گسترشطلبانه
تحریمهای نفتی و پایین آمدن قیمت نفت در وهله اول پیشروی برنامه گسترشطلبانه جمهوری اسلامی ایران به کشورهای شرق و شمال آفریقا و آمریکای جنوبی را متوقف ساخت. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی در سوریه و یمن نیز زمینگیر شده است. حوثیها در دو سال گذشته در حال از دست دادن زمین و بهعلت بیماری و گرسنگی زیر فشار داخلی بودهاند. به همین دلیل مقامات وزارت خارجه در حوزه یمن همپیمانهای خود را سر میز مذاکره فرستادهاند. در سوریه نیز جمهوری اسلامی ایران تحت فشار حملههای اسرائیل است و جبران مهمات و سلاحهای بمبارانشده به دلار نیاز دارد، که جمهوری اسلامی از این بابت در مضیقه است.
و اما در دوران پس از تحریمها که چشمانداز دلارهای آسانبهدستآمده تاریک شده است، مقامات همچنان مشغول تاراج منابع کشور بودهاند. واگذاری شرکتهای دولتی و بعد تعطیلی و فروش آنها در کنار تخصیص ارز ارزانقیمت به خودیها تداوم یافته است. این تاراج را البته نمیتوان به حساب تحریمها گذاشت، چون مقامات همیشه اینگونه عمل کردهاند.
کسانی که با تحریمها مخالفت میکنند ظاهرا متوجه نیستند که ۱) دارند از اسلام نفتی و فرقهگرایی شیعی مبتنی بر آن، برنامههای تسلیحاتی یک رژیم یاغی، گسترشطلبی منطقهای و بسط ایدئولوژی و مغزشویی این رژیم در سراسر دنیا حمایت میکنند، ۲) تداوم عمر رژیمی تبهکار، فاسد، ناکارآمد و امتیازجو را خواستار میشوند و ۳) در چشم کسانی که رژیم را میشناسند به مقربان درگاه تبدیل میشوند. در دنیایی که افراد کمتری از منافع شخصی خود بهخاطر منافع و مصلحت عمومی میگذرند، حمایت از سرازیر شدن درآمدهای نفتی به جیب رژیمی که برای مردم نکبت و فلاکت به بار آورده است نمیتواند خالی از شبهه منافع فردی باشد.