دشواریهای محمدجواد ظریف در سوریه
هفته گذشته، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، دو سفر مهم به سوریه و ترکیه داشت. هرچند سفر دمشق در ظاهر برای ترمیم آنچه در تهران همزمان با آمدن بشار اسد به پایتخت ایران روی داد صورت گرفت ولی این سفرها بر محور مذاکرات آستانه ۱۲ استوار بود که در هفته آخر فروردین در قزاقستان برگزار شد.
آخرین دور مذاکرات آستانه ۱۱ با اختلاف شدید میان سه کشور ایران، روسیه و ترکیه سر انتخاب اعضای کمیته تدوین قانون اساسی سوریه و نحوه عملکرد آن به پایان رسید. دی میستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه که اکنون جای خود را به دیپلمات نروژی، گیر پدرسن، داده است، در آخرین نشست آستانه تلاش کرد شروطی برای انتخاب اعضای کمیته تدوین قانون اساسی جدید سوریه ارائه کند، که مواردی نظیر بیطرفی سیاسی، درصد مشخصی برای مشارکت زنان، حضور نمایندگان جامعه مدنی در کمیته، وجود اعضایی با پایگاه اجتماعی وسیع و نمایندگانی از عشایر سوریه را در بر میگیرد.
این شروط با مخالفت روسیه مواجه شد و در مقابل، نمایندگان مسکو در نشست آستانه ۱۱ تلاش کردند اسامی مشخصی از افراد را بهعنوان اعضای کمیته تدوین قانون اساسی سوریه معرفی کنند، که این بار با مخالفت دی میستورا روبهرو شد.
با گذشت نزدیک به ۵ ماه از آخرین نشست آستانه، به نظر میرسد برخی مسائل تغییر کرده است یا طرفهای درگیر مدعی شدهاند چنین تغییراتی ایجاد کردهاند. یکی از این تغییرات مربوط به تلاشهای نماینده جدید سازمان ملل در سوریه است که برخی منابع خبری ادعا کردهاند موفق شده است رضایت بشار اسد برای لیست نهایی اعضای کمیته تدوین قانون اساسی را به دست آورد.
در تحولی دیگر، سفر دو شخصیت مهم روس در امور سوریه به ریاض ــ الکساندر لاورنتيف، فرستاده ویژه رییسجمهوری روسیه، و سرگئی ورشینین، معاون وزیر خارجه روسیه ــ و دیدار آنها با محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، میتواند نقطه تحولی در پرونده سوریه به حساب آید. نشریه ایلاف، وابسته به دولت سعودی، از قول یکی از اعضای گروههای مخالف سوریه که با این دو شخصیت روسی دیدار کرده بودند، نوشته است که بهزودی «گشایش» مهمی در اوضاع سوریه رخ خواهد داد. همچنین، در بیانیه وزارت خارجه روسیه درباره این سفر نوشته شده است که همه چیز «با تمام جزییات» مورد مذاکره قرار گرفت و در نهایت، با استناد به قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت، سر راهحلی برای حفظ تمامیت ارضی سوریه و فرآیند بازسازی توافقهایی حاصل شد.
به نظر میرسد آنچه روسها با سعودیها بر سر آن به توافق رسیدند با آنچه ایران در سوریه میخواهد کاملا متفاوت است. ایران و بشار اسد تمایلی به تغییر کامل قانون اساسی فعلی سوریه ندارند، بلکه تلاش دارند بخشی از مواد آن را تعدیل کنند بهطوریکه قدرت همچنان در قبضه حاکم فعلی دمشق باقی بماند. اولویت ایران در حال حاضر، آنطور که مخالفان بشار اسد میگویند، تدوین قانون اساسی جدید سوریه نیست، بلکه ایران تلاش میکند دیگر کشورها را متقاعد کند فرآیند بازسازی را آغاز کنند و در زمینه بازگشت آوارگان سوری همکاری کنند. از نظر جمهوری اسلامی ایران، فشار بر بشار اسد برای حرکت از حکومتی با «نگاه امنیتی» به حکومتی با «رویکرد اصلاحطلبی» میتواند همه چیز را از دست بشار اسد خارج کند.
در دو روزی که ظریف در دمشق بود، درباره تمام این مسائل و راهکار احتمالی موردقبول دیگر کشورها بهتفصیل بحث شد. اکنون به نظر میرسد مهمترین دشواری پیش روی بشار اسد و ظریف این باشد که چگونه دیگر کشورهای درگیر اوضاع سوریه این راهکار را بپذیرند. در نشستِ مطبوعاتی ظریف و چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، وزیر خارجه ایران بهصراحت گفت: «اطلاعاتی در خصوص دیدارهایم در سوریه و مقامات این کشور به آقای چاووشاوغلو انتقال دادم. این اطلاعات و موارد را به آقای اردوغان نیز منتقل خواهم کرد.»
این اطلاعات یا پیشنهادات میتواند بر محورهایی چون وضعیت ادلب، کُردهای سوریه و همکاریهای دوجانبه میان سوریه و ترکیه سر مرزهای دو طرف باشد، که برای دولت آنکارا حساسیت بالایی دارد. در هیچکدام از دیدارهای ظریف در دمشق و آنکارا به موضوع نوشتن قانون اساسی جدید سوریه و مبانی فرآیند سیاسی این کشور براساس رهیافتهای سازمان ملل اشاره نشد و به نظر نمیرسد از دیدگاه وزیر خارجه ایران اهمیت مطرح شدن در نشست آتی آستانه را داشته باشد.
در مورد وضعیت ادلب و منطقه امنی که با توافق ترکیه و روسیه در سپتامبر گذشته تعیین شد، ممکن است پیشنهاد بشار اسد و جمهوری اسلامی ایران به ترکیه این باشد که ترکیه، بهجای روسیه، با ایران و دولت بشار اسد به توافق برسد. این اقدام نه تنها میتواند نقش نادیدهگرفتهشده ایران و بشار اسد در منطقه ادلب را زنده کند، بلکه میتواند ترکیه را بیشتر درگیر محور ایران کند. در مقابل، ترکیه نیز میتواند از فشار بینالمللی برای باقی ماندن نیروهایش در شرق یا غرب فرات رها شود.
بعید به نظر میرسد ترکیه چنین پیشنهادی را بپذیرد، زیرا از یک سو روسیهای را در برابر خود میبیند که نیروی هواییاش اخیرا حملات متعددی به منطقه ادلب داشته است تا به همه بفهماند هنوز رشته امور در این منطقه را در دست دارد و از سوی دیگر، قبول پیشنهاد ایران به معنی به رسمیت شناختن حکومت بشار اسد است که ترکیه در این مرحله آمادگیاش را ندارد. در این میان، محمدجواد ظریف در آنکارا تلاش کرده بود چاشنی سود ترکیه را با مطرح کردن «همکاری ایران با ترکیه در تحولات اخیر شمال آفریقا» زیاد کند. منظور ظریف از تحولات شمال آفریقا کشور لیبی است که در آن، ترکیه از حکومت سراج در برابر ارتش خلیفه حفترِ مورد حمایت مصر و عربستان سعودی پشتیبانی میکند.
اما ترکیه به اوضاع سوریه از منظر ایران نگاه نمیکند. در سوریه بازیگران متعددی حضور دارند که غیر از بشار اسد، بقیه برای جمهوری اسلامی ایران مشکلسازند. در سوریه، نیروهای آمریکایی و متحدانش نیز هستند، که به گزارشهای نیروهای حشد الشعبی، اکنون دارند به سوی منطقه مرزی البوکمال پیشروی میکنند. در سوریه، در حالیکه ایران تلاش میکرد برای جبران مطالبات مالیاش از دولت سوریه، بخشی از امکانات بندری طرطوس را در اختیار بگیرد، اخیرا اعلام شد این بندر مهم بهمدت ۴۹ سال در اجاره روسیه قرار گرفت.
علاوه بر این، روسها با اسرائیل سر سوریه به تفاهماتی استراتژیک رسیدند و همزمان با سعودیها و اماراتیها برای ترسیم وضعیت آینده سوریه گفتوگوهای مفصلی داشتند. تمام اینها بخشی از دشواریهای ظریف در سوریه است و به نظر میرسد ترکیه تمایلی ندارد این بار را به دوش بکشد.