شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

سحری که خدا یارش بود

چه بسا تقدیر تلخ دختر دوستدار فوتبال، عنوان این یادداشت را به سخره بگیرد، که چگونه مرگ تراژیک سحر خدایاری می‌تواند نشانه‌ای از توجه و یاری خدایش به او باشد؟ به بیان دیگر، چرا آفریدگار عالم نمی‌بایست سرنوشت دختر آبی را به گونه‌ای دیگر رقم می‌زد تا پدر جانبازش در مصاحبه با روزنامه شهروند و در غم جانکاه دلبندش نگوید که «سحر هم خودش را سوزاند و هم ما را.»

اما مرگ دختر آبی با تمام دردناکی‌اش، دو ارمغان دارد:

نخست، خودسوزی او زنگ خطر و هشداری است به جامعه متعصب ما که مسلح به ایدئولوژی حاکمیت و تفکر مردسالارانه مردم است؛ همان عواملی که مانع ورود زنان به برخی عرصه‌ها و فعالیت‌های اجتماعی از جمله استادیوم‌های ورزشی می‌شود. سحر با مرگ خود‌خواسته‌اش در اعتراض به وضعیت موجود، جانش را داد تا آژیر خطرش وجدان‌ها را بیدار کند و مانع حبس و به غل‌و‌زنجیر کشیدن دخترانی چون او شود که صرفا می‌خواهند از حقوق اولیه‌‌ برخوردار شوند.

دومین نکته مثبت، تاثیر رسواکننده مرگ او بر مناسبات قدرت در جمهوری اسلامی ایران است. در حالی‌که در تمام دنیا، ورود زنان به استادیوم‌ها برای تماشای فوتبال امری عادی است و به‌رغم این‌که فیفا در ماه ژوئن در نامه‌ای رسمی به ایران هشدار داده بود که در صورت پایان ندادن به ممنوعیت ورود زنان به این اماکن، تحریم خواهد شد، تهران طبق معمول با بی‌توجهی به این درخواست‌ها روش خیره‌سرانه خود را دنبال می‌کند. خودسوزی دختر آبی، که بازتاب بین‌المللی‌اش کم‌نظیر بود، چه بسا رژیم ولایت فقیه را ناگزیر به تجدیدنظر کند، به‌ویژه وقتی فیفا اعلام کرده است برای حل مساله ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال، به‌زودی هیاتی به ایران اعزام خواهد کرد.

 

خودکشی استیصالی یا اعتراضی؟

خودسوزی سحر خدایاری از دو بُعد قابل تامل است: از منظر اعتراضی و از جنبه استیصالی. او اولین زن معترض به قواعد قهقرایی جمهوری اسلامی ایران در مورد حقوق زنان نیست و نخستین دختری نیست که منع حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را برنمی‌تابد. در چند سال اخیر، عده‌ای از دختران که با پوشش مردانه قصد ورود به ورزشگاه‌ها را داشتند بازداشت شدند و بهای آن را نیز با حبس و تحقیر پرداختند. اما از آن‌جایی‌که سحر به این نتیجه رسیده بود که آرزوی دیرینه و در عین حال کوچکش تحقق نمی‌یابد، اعتراضش رنگ استیصال گرفت.

صرف‌نظر از انگیزه‌ای که سحر را مصمم به خودکشی برنامه‌ریزی‌شده کرد، جامعه ایران حرکت او را اعتراضی بزرگ به حاکمان ایران ارزیابی می‌کند و از این روست که خودسوزی او، به‌رغم فضای امنیتی و سانسور، واکنشی انفجاری و گسترده به‌ همراه داشت.

اما نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این است که مرگ خودخواسته دختر آبی به قاعده و بدعتی تبدیل نشود تا در موقعیت استیصال ناشی از اعتراض‌های بی‌حاصل و بن‌بست‌پنداری، سرنوشت سحرهای دیگری در جامعه بسته ما رقم بخورد؛ به عبارت دیگر، نفس اعتراض سحر باید الگو شود، نه فرجام بد درماندگی‌اش.

 

مسئول و مسبب مرگ «دختر در آفساید» 

هرچند ایدئولوژی تمامیت‌خواهانه جمهوری اسلامی ایران مسبب جان سپردن دختر آبی است، نباید فراموش کرد مردم ما نیز به‌نوعی مسئول پژمردن و سوختن سحرند. پروانه سلحشوری، نماینده مجلس، اظهار‌نظر نغزی درباره این تراژدی داشته است:

«او تنها دختر آبی نبود، سحر دختر ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین می‌کنند و ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌ را از آن‌ها سلب می‌کنند و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی می‌کنند. همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم.»

سحر آینده‌اش را به گور برد، آن هم به بهای آرزوهای کوچکی که موانع بزرگی سر راهشان بود. چه کسی در میان ماست که بتواند از مسئولیت مرگ سحر شانه خالی کند؟ شاید برای اعتراف به همین نقش غیرمستقیم جامعه در قربانی شدن سحرهاست که جعفر پناهی، کارگردان سینما، در توییت تلخی می‌گوید:

«سیزده سال از ساخت فیلم آفساید می‌گذرد، دختران ایرانی در جمهوری اسلامی تنها شهروندانی در جهان هستند که هنوز در آفسایدند... اما باید اعتراف کنم که هرگز تصور این چنین سرنوشتی را برای یک دختر ایرانی، سحر خدایاری، نمی‌کردم، به‌خصوص در چنین روز معنی‌داری.»

هرچند بهبود وضعیت حقوق زنان در غرب نیز هنوز پدیده نوینی است، امکان حضور زنان در فضاهای ورزشی چنان بدیهی است که اصولا نمی‌توان آن را به‌عنوان یک حق محل تشکیک یا حتی بحث دانست. با این‌که واژه فمینیسم از دهه ۱۸۹۰ میلادی ابداع شد، در آمریکایی که آن را مهد دموکراسی می‌خوانند، در سال ۱۹۲۰ بود که زنان موفق شدند حق رای داشته باشند. در سوییسی که نماد مدرنیته است، هشت سال پیش از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۹۷۱ بود که زن‌ها سرانجام توانستند از حق رای برخوردار شوند. به‌ هر حال، زنان و مردان غربی نیز برای احقاق حقوق خود رنج کشیدند و ایستادگی کردند.

روزگاری، جامعه بریتانیا مری ولستون کرافت، اولین فمینیست این کشور، را «کفتار زیردامنی‌پوش» می‌خواند، زیرا کتابی با عنوان «احقاق حقوق زنان» تالیف کرده و نوشته بود توانایی استدلال در مردان و زنان یکسان است. مری در اعتراض به شرایط و تبعیض‌‌ها علیه زنان، دو بار اقدام به خودکشی کرده بود.

 

علاج واقعه و راهکار پیشگیرانه چیست؟

برای جلوگیری از حوادثی مشابه، تحریم یا تعلیق ورزشگاه‌های فوتبال در درازمدت روش برخورد چندان منطقی و موثری نیست، هرچند در بازه زمانی کوتاه این طرح می‌تواند به‌عنوان یک تاکتیک، اهرم فشاری نسبی بر جمهوری اسلامی ایران باشد؛ به‌عبارت دیگر، استراتژی مناسب برای برافکندن بنیادین موانع از سر راه زنان، رفتن به استادیوم‌ها و سر دادن این فریاد است که برای تماشای فوتبال، علایق انسان‌ها تعیین‌کننده است نه جنسیتشان.

این تابوشکنی باید ابتدا از زنان آغاز شود و مردها نیز دوشادوش آن‌ها برای تحقق حقوق زنان ایستادگی کنند. اگر چنین رویکردی گسترش و تداوم پیدا کند، قطعا نظام‌های توتالیتری چون جمهوری اسلامی ایران توان مقاومت و مخالفت در برابر کسانی که «جنس دوم» خوانده شده‌اند نخواهند داشت. مردان ما نیز باید دست‌کم همت کنند و پاسخی برای این پرسش بیابند که تا کی همسران و خواهرانشان باید پشت درهای بسته استادیوم‌های فوتبال برای آرزوهای کوچک و بدیهی‌شان حسرت بخورند. برای درمان فرهنگ هژمونی‌طلب مردسالارانه، تنها با تغییر از درون جامعه است که می‌توان در برابر اقتدار و اختناق جمهوری اسلامی ایران ایستاد و آن را ناگزیر کرد تا نگاه تبعیض‌آمیز و تزویر‌آلودش به جنس مونث را تغییر دهد.

سحر مرغی است که عشق و ایستادگی را از پروانه آموخت و جان‌سوزی کرد تا آوازش برای رهایی زنان از یوغ مردان جاودانه شود.

فریاد فروغ گواهی است بر این سادگی و صلابت سحر در برابر تزویر و زور زن‌ستیزانه حاکمیت ایران:

      بر روی ما نگاه خدا خنده می‌زند             هرچند ره به ساحل لطفش نبرده‌ایم

     زیرا چو زاهدان سیه‌کار خرقه‌پوش            پنهان ز دیدگان خدا می نخورده‌ایم

 

روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More