مانیفست حسن روحانی برای رسیدن به «رهبری»
دیدار روز سهشنبه (۱۵ مرداد) حسن روحانی با مسئولان وزارت امور خارجه که به بهانه ابراز پشتیبانی از ظریف بعد از تحریم او از سوی آمریکا انجام شد، فرصتی بود برای رییس دولت و «شخص دوم نظام»، که «مانیفست» خود را به زبان استعاره برای جانشینی علی خامنهای و عبور دادن کشور از بحران مطرح کند.
در مانیفست روحانی فصلهای حساس و با اهمیتی مانند تعامل با دنیا از موضع قدرت و تکیه بر کاربرد دیپلماسی هوشمند، پرهیز از تنش در مناسبات خارجی، تجمیع جناحها در هرم قدرت حکومت، داخل شدن در گفتوگوهای مستقیم با آمریکا بهمنظور رسیدن به یک توافق جامع، تعیین تکلیف برنامه اتمی پرهزینه ایران از راه مراجعه به همهپرسی عمومی و همچنین، مسئولیتپذیر کردن و تعدیل نقش «رهبر» را میتوان سراغ گرفت.
حسن روحانی در اثبات عملگرایی و منطقی بودن مانیفست خود کارنامه دولتهای یازدهم و دوازدهم را به شهادت گرفت و مدعی شد که در صورت پی گرفتن راه او، جمهوری اسلامی خطر فروپاشی را پشت سر گذاشته و ماندگار میشود.
نامزدی قبل از گزینش
شناخت روحانی از ساختار قدرت داخلی و روند آمدن و رفتن مسئولان رده بالا در جمهوری اسلامی با تکیه بر تجربهای ۴۰ ساله، کموبیش منحصربهفرد و تالی تجربه خامنهای است.
او با حدود قدرت رییس دولت، تفاوتهای منصب رییس جمهوری با جایگاه «رهبری» و ابعاد نفوذ جناحهای رقیب آشنا است و میداند که اعلام نامزدی پیش هنگام برای جانشینی «رهبر» تنها میتواند به مرگ سیاسی زودرس بینجامد و نه ترفیع مقام.
او به یاد دارد که توطئهها برای حذف حسینعلی منتظری مدتها پیش از آشکار شدن وضعیت جسمی خطیر خمینی، آغاز شده بود.
از زمان رسانهای شدن موضوع جانشینی علی خامنهای کموبیش تمام چهرههای مطرح به گونهای از گردونه خارج شدهاند و از میان دو چهره باقیمانده که مطرحتر از دیگراناند، صادق لاریجانی قافیه را کاملا باخته و حتی شایعات خروج او از کشور به گوش میرسد و ابراهیم رییسی نیز که در انتخابات ریاستجمهوری مقابل حسن روحانی قرار داده شده بود، شکست خورد و با فاصلهای زیاد از او عقب ماند.
روحانی این نکته خاص را هم بهیاد دارد که طی تنها مورد تغییر در راس قدرت نظام، شماره دو به جایگاه شماره یک رسید و رییس جمهوری جانشین رهبر جمهوری اسلامی ایران شد.
وعده تشکیل «دولت وحدت ملی»
سخنان روز سهشنبه روحانی، متفاوت با سخنرانیهای طولانی، تکراری، خالی از محتوا و کسلکننده پیشین او، و هدفدار و متنوع بود و تلاش داشت که آمیزهای از فلسفه و منطقه و استناد به تعاریف مدرن ملت و جایگاه دولت در نظامهای سیاسی آزاد و انتخابی را در خود داشته باشد.
اگر چه تکیه اصلی مانیفست او رسیدن به سازش داخلی و نمایش استقلال ملی بود و بهظاهر ایستادگی در برابر قدرتهای خارجی، اما پیامهای دو پهلوی او برای «تعامل» و تنشزدایی بهجای تنشزایی با تکیه بر دیپلماسی، مستقیما برد خارجی داشت: «امروز بر تعامل سازنده اصرار دارم. سیاست خارجی، نحوه تعامل کل ملت و کشور با دیگران است، لذا نمیتواند مربوط به یک جناح یا جمع باشد.»
او مستقیما وعده نداد که ایران را از یک نظام «انقلابی-عقیدتی» که در آن جناحهای سیاسی جولان میدهند به یک نظام «متعارفی» دارای احزاب سیاسی آزاد تبدیل میکند، اما در عین حال تاکید کرد: «اگر خواهان ملت یکپارچه هستیم باید دیپلماسی و سیاست خارجی یکپارچه داشته باشیم. تکهتکه شدن و جدا شدن بخشهای مهم منابع قدرت یک ملت، توان ملت را کاهش میدهد.»
در مقایسهای غیرمستقیم از رفتار خود در منصب رییس جمهوری با زمان بالقوهای که میتواند به رهبری برسد و منصب رهبری را بهجای «دیکته» کردن که نماد دیکتاتوری است، به جایگاهی «مسئول، جوابگو و تابع اکثریت» تبدیل کند، روحانی گفت: «به عنوان رییس جمهوری نظر خود را در خصوص موضوعات مختلف اعلام میکنم، اما اگر بهطور مثال لایحهای به مجلس دادیم و مجلس آن را تغییر داد، باز هم آن را امضا و ابلاغ میکنم. همه باید نظر و دیدگاه خود را با قدرت و صلابت اعلام کنیم و اگر در جلسهای نسبت به آن موضوع تصمیمگیری شد، همه موظف هستیم، طبق قانون آن را اجرا کنیم.»
با اشراف بر این واقعیت که قدرتهای خارجی حتی در صورت نداشتن بضاعت کافی برای روی کار آوردن یک رهبر خاص در کشورهای کوچکتر، دستکم میتوانند در ایجاد زمینه و محیط مساعد برای به قدرت رسیدن فردی ایفای نقش کنند، او طی سخنانی کاملا جهتدار، یادآور شد: «برقراری تعامل سازنده با جهان کار سختی است و این در حالی است که تقابل با جهان بسیار آسان بوده و نیاز به هنرمندی ندارد.»
حسن روحانی همچنین در اشارهای پوشیده به حدود اختیارات رهبر نظام، گفت: «نظام برمبنای نظر اکثریت استوار بوده و تمام مقامات، مشروعیت خود را از مردم میگیرند و باید مطیع اکثریت مردم باشند. در نظام جمهوری اسلامی ایران همه حاکمان باید نمایندگان مردم باشند و هیچ کس، مقامی بالاتر از نمایندگی مردم ندارد و نباید چیزی را بر مردم تحمیل کنیم.»
او در رابطه با تبدیل نظام کنونی به یک نظام متکی بر انتخابات و رای آزاد مردم، با اشاره به اصل ششم (انتخابات) و اصل ۵۹ (همهپرسی در امور مهم کشور)، گفت: «اگر اصل ششم قانون اساسی به درستی اجرا شود، نظام ماندگار خواهد بود و اگر از این اصل فاصله گرفتیم دیر یا زود با مشکل (فروپاشی) مواجه خواهیم بود.»
روحانی در فرازی دیگر از سخنان خود، ضمن برشمردن «موفقیتهای ماندگار» سیاسی و اقتصادی برجام ( از جمله صادرات نفت و میعانات گازی در حدود روزانه سه میلیون بشکه)، این پرسش با اهمیت را که بسیار مورد علاقه آمریکاست، مطرح کرد که توافقی با مزایای گسترده چرا نمیتواند دائمی شود؟