چرا کشورهای عرب درمورد افغانستان سکوت میکنند؟
دوستانی از افغانستان از من میپرسند چرا جهان عرب به خشونتها و مشکلات افغانستان در مقایسه با سایر کشورهای مسلمان توجه کمتری نشان میدهد.
افغانستان، کشوری که شاهد بالاترین سطح خشونت، فقر، فساد اداری و بیثباتی سیاسی و امنیتی است، امید دارد از جانب کشورهای عرب و مسلمان بیشتر حمایت شود.
شاید کشورهای عرب و مسلمان فعلا درگیر موضوع سوریه، یمن و عراق باشند، همچنین با جدلهای اخیر در خاورمیانه، احتمالا نیمی از حواسشان نیز باید به ایران باشد، با این حساب دیگر جایی برای مردم افغانستان و مسائل مربوط به این کشور باقی نمیماند.
اما بهطور کلی، مسائل امنیتی و سیاسی افغانستان تاثیر مستقیمی بر منطقه دارد. با نزدیک شدن زمان انتخابات ریاستجمهوری که در بهار امسال برگزار میشود، نمیشود از این مشکلات چشمپوشی کرد. در حالیکه سطح خشونتها در چند سال گذشته گسترش یافته و از زمان سرنگونی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ تغییر عمدهای در زندگی مردم افغانستان حاصل نشده است، انتخاباتِ پیش رو بیش از آنکه فرصتی برای همیاری تلقی شود، مشکلی امنیتی محسوب میشود.
فقر گسترده، نبود امنیت و بیکاری میلیونها شهروند افغانستانی را به سمت سرخوردگی و ناامیدی سوق داده است. دولت بیتعهد فعلی، یا همان دولت وحدت ملی، در کنفرانس صلح و توسعه که هفته پیش در مقر سازمان ملل در ژنو برگزار شد و افغانستان در سطح رییسجمهوری و رییس اجرایی دولت در آن شرکت داشت، به موضوعاتی پرداخت که برای بسیاری از شهروندان این کشور که زیر خط فقر زندگی میکنند بیشتر شبیه شوخی و نمایشی خندهدار بود تا نشستی برای بررسی پیشرفتهای چند سال اخیر دولت کنونی که از آن دم میزدند.
هنوز بعد از گذشت تقریبا دو ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور، نتیجه نهایی آن اعلام نشده است. کمیسیون انتخابات افغانستان، ناتوان از شمارش ۳ میلیون رای، به جامعه جهانی و مردم افغانستان فقط این پیام را میرساند که غیرشفاف بودن انتخابات و بازیهای سیاسی در این کشور با هیچ سیستم جدید و نوینی قابل تغییر نیست، معضل بزرگی که هر انتخابات دیگری در این کشور برگزار شود با آن دستبهگریبان خواهد بود.
مردم افغانستان به تمسخر میگویند با سیستم فعلی انتخابات در این کشور شمارش آرا در کشوری مانند چین و هند میتواند تا یک سال به طول انجامد.
حتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ نیز خالی از حرف و حدیث و تقلبهای گسترده نبود. تقلبی که بهنفع محمد اشرف غنی انجام گرفت و این تقلب و جابهجایی آرا چنان گسترده و انکارناپذیر بود که نه فقط رقیب انتخاباتی غنی، دکتر عبدالله، حاضر به پذیرش نتیجه نشد، بلکه آمریکا و جامعه جهانی نیز آن را به رسمیت نشناخت.
تقریبا بعد از یک سال تاخیر در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و وجود مشکلات برگزاری انتخابات مجدد و دعوای میان دو کاندید نهایی که موجب برگزاری مرحله دوم انتخابات بین غنی و عبدالله شد، درنهایت این بنبست سیاسی با مداخله آمریکا و وزیر خارجه وقت، جان کری، و سفر او به کابل توانست به سرانجام برسد.
دولتی که بهاجبار شکل گرفت، در ۴ سال و اندی که از عمر آن گذشته، نتوانسته خدمتی به مردم افغانستان بکند. دو رقیب پیشین به مدت یک سال مشغول جنگ قدرت و رقابت با یکدیگر بودند و پس از آن نیز سررشته امور چنان از دستشان در رفت که در ۵ سال گذشته افغانستان خونبارترین سالهای خود را پس از شکست طالبان تجربه کرده است.
گفتوگوهای صلح با طالبان ابزار دیگری برای سرگرم کردن مردم بوده، در حالیکه بدیهی است این تلاشها، با وجود و حضور دستهای بسیار، از چین و روسیه گرفته تا دلالی قطر و ایران و آمریکا و پاکستان، نمیتواند به نتیجه مطلوب مردم رنجدیده برسد.
تا جاییکه من دریافتهام، تعدد دستهای درگیر در بحران افغانستان، بهخصوص بهعنوان بهانهای برای رویارویی با آمریکا و استفاده از این کشور برای ستیزهجویی با یکدیگر، دلیل اصلی پرهیز کشورهای عرب و مسلمان از درگیر شدن در بحران افغانستان بوده است. هرچند آنها از صلح و امنیت این کشور حمایت میکنند، اما بهدلیل پیچیدگی صحنه سیاسی و نامشخص بودن انگیزهها ترجیح دادهاند کناری بایستند و فعلا نظارهگر باشند.
*این مطلب برگردان فارسی مقالهای است که ۱۳ آذرماه (۴ دسامبر ۲۰۱۸) در سیانان منتشر شده است.