کارنامه دولت روحانی
اصلاح طلبان و اعتدالگرایان کالایی بسیار آسیب دیده، قلابی و بیحاصل را در سال ۱۳۹۶ به قیمتی گران (شرکت در انتخابات مهندسی شده) به مردم ایران فروختند. این کالا دولتی بود با دستاورد بسیار اندک و ادعاهای بسیار بزرگ. به همین دلیل تنها چند ماه بعد از انتخابات کارزار "پشیمانم" به راه افتاد و بعد معترضان در حدود صد شهر نه تنها دولت بلکه نظام را مورد نفی قرار دادند. امروز دیگر دشوار است با تاکتیک "بد و بدتر" روسای قوهی مجریه و برنامههای آنها را به مردم ایران فروخت. معذرتخواهی از رضا شاه عکسالعملی طبیعی در برابر این فروشهای مکرر است، شعاری که امروز در سراسر کشور و به هر بهانهای شنیده میشود.
قوهی مجریه و نهاد ریاست جمهوری در دوران خامنهای مستهلک شده و به دستگاه توجیهتراشی و تدارکاتچیگری برای ادامهی کار نظامی که کار نمیکند و کارآمد نیست تبدیل شده است؛ اعتدالگرایان و اصلاحطلبان میگویند بیایید به بدها رای بدهید و بعد از رای میگویند نمیگذارند رئیسجمهور منتخب کار کند. این بازی تا جایی میتواند ادامه پیدا کند و مردم به تدریج دارند از این بازی خارج میشوند. چرا؟
- مسئولیت و پاسخگویی: غائباند
دولت روحانی نه می تواند و نه میخواهد مسئوال و پاسخگو باشد. روحانی در پنج سال گذشته صرفا دو مصاحبهی مطبوعاتی در غیر از ایام انتخابات با خبرنگاران داشته تا به سوالات عمومی پاسخ دهد. دفتر او همچنین در مصاحبه با تلویزیون دولتی مصاحبهکننده را انتخاب و سوالات را از پیش تعیین میکند. مصاحبههای تلویزیونی روحانی نوعی تریبون برای خواندن بیانیه بدون پرسشهای دشوار برای رئیس دولت است. او هم همانند رهبر جمهوری اسلامی در مقام پاسخگیر ظاهر می شود و نه پاسخگو. اعضای مجلس می گویند به هفتاد درصد بودجه بدون این که بدانند به کجا می رود و چگونه خرج می شود (بودجه ی شرکتهای دولتی) رای می دهند.
روحانی در مورد مسائل و دغدغههای عمومی (مثل بسته شدن شبکههای اجتماعی) مثل فعالان اجتماعی یا حداکثر مثل رئیس حزب سایه سخن میگوید، حرفهایی که گوش شنوایی در میان تصمیمگیران اصلی ندارد. هنگامی که روسای دولت کارشان تمام می شود از نقش رئیس حزب سایه خارج شده و به اپوزیسیون تبدیل می شوند. وقتی رهبر کشور مثل انقلابیهای سال ۵۷ (گویی ۴۰ سال در قدرت نبوده) سخن میگوید، بقیهی مقامات نیز میتوانند به گونهای سخن بگویند که گویی مسئولیتی نداشتهاند.
- سیلی زدن: معلوم نیست به چه کسی؟
مقامات جمهوری اسلامی وقتی میخواهند ابراز قدرت کنند با پیروی از خمینی از سیلی زدن سخن میگویند. روحانی امنیتی کردن بازار ارز و تعطیل عمل عادی و عرفی صرافیها (جایی برای خرید و فروش ارز) را سیلی زدن به دشمنان معرفی کرد. مشخص نیست این سیلی به صورت صرافان، بیماران، دانشجویان مقیم خارج و مسافران ایرانی و بعد از آن به مصرفکنندگان کالاهای وارداتی (همه مردم) زده شده است یا دولت ترامپ. افزایش بیش از ۵۰ درصدی قیمت ارزهای خارجی در عرض چند ماه در ایران سیلی به صورت "دشمنان" است یا پول ملی؟
- باطل شدن تنها دستاورد روحانی
روحانی سه سال پس از توافق برجام که از سوی وی به عنوان باطلالسحر مشکلات کشور مطرح میشد عینا سخنان مخالفان آن را مبنی بر بینتیجه بودن برجام در حوزهی بانکی تکرار میکند: "چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم...صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند" (کیهان ۲ اردیبهشت ۱۳۹۷). تنها دستاورد دولت روحانی - برجام - در حال مرگ است. اگر جمهوری اسلامی دارای گزینههای مختلفی در برابر خروج دولت ترامپ از برجام است و به دنبال بمب اتمی نیست، دیگر تهدیدات مقامات وزارت خارجهی دولت روحانی برای بعد از خروج ایالات متحده (از سرگیری برنامهی هستهای) چیست؟ کاری را که نمی خواهند بکنند دیگر چه تهدیدی است؟
- دروغهای آشکار
دولت روحانی در دروغگویی دست کمی از دولت احمدینژاد نداشته است. برای نمونه به دو دروغ از حسن روحانی و یک دروغ از دروغگوترین وزیر کابینه (از میان صدها دروغ دولت) اشاره می کنم. حسن روحانی در مورد اشتغال در فضای مجازی می گوید: "آماری که وزیر ارتباطات در سال گذشته اعلام کردند دو میلیون اشتغال در این فضا بود و گزارشاتی که اخیرا به دست من رسیده اشتغال بالاتر از این هست" (الف ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷). وزیر ارتبازات دولت روحانی اعلام کرده بود که ۲۰۰ هزار اشتغال در این فضا وجود دارد. او پس از این سخنان گفت: "گزارشی که خدمت آقای رئیس جمهور دادیم، مبنی بر این بود که در دو سال گذشته در فضای مجازی بالغ بر ۲۰۰ هزار شغل ایجاد شده است".
روحانی در مناظره سوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ گفت: "کشاورزان ایران ما با هم تعهد بسته بودیم که در تولید گندم به خودکفایی برسیم که رسیدیم...ما که امسال و سال گذشته در موضوع گندم خودکفا شدهایم آیا موضوعات را به آینده حواله دادهایم؟" طبق آمار رسمی گمرک، گندم در ۱۲ ماههی سال ۱۳۹۵ یازدهمین کالای وارداتی به کشور بوده است. در این سال یکمیلیون و ۴۲۹ هزار تن گندم به ارزش ۳۶۵ میلیون و ۵۳۰ هزار دلار وارد کشور شد. بنا به آمار گمرک ایران در فروردین ۱۳۹۵، گندم در ردهی چهارم واردات قرار داشته است. کاهش واردات گندم در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ به واردات ۷ میلیون تنی گندم در سال ۱۳۹۳ بازمیگردد. در سال ۹۳ گندم در صدر فهرست کالاهای وارداتی به ایران بوده است. مقامات جمهوری اسلامی در چهار دههی گذشته بارها جشن خودکفایی گندم برگزار کرده و بعد دوباره واردات آن را از سر گرفتهاند. بنا به گزارش انجمن تخصصی تجارت بین الملل تنها در نه ماه اول سال ۱۳۹۴ بیش از ۷ هزار تن گندم از روسیه به ایران وارد شده است. گمرک ایران در دوران انتخابات ریاست جمهوری اطلاعات مربوط به واردات سال ۱۳۹۵ را از سایت خود حذف کرده بود.
محمد جواد ظریف در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی سیبیاس در پاسخ به سوالی در مورد سرنوشت باقر نمازی ۸۰ ساله گفت: "ایشان پشت میلههای زندان نیست اما ممنوع الخروج است" (۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷). باقر نمازی در سال ۲۰۱۶ بر اساس اتهام همکاری با دولت متخاصم توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی به ده سال زندان محکوم شد. تلاش دولت آمریکا، خانوادهی وی، سازمانهای بینالمللی و وکلای او برای آزادیاش بینتیجه مانده است. هیچ یک از مقامات قضایی یا نشریات این قوه تا زمان مصاحبهی فوق در مورد آزادی وی از زندان خبری منتشر نکردهاند. هیچ یک از اعضای خانوادهی نمازی نیز از آزادی باقر نمازی تا زمان مصاحبهی ظریف سخنی نگفته بودند. خانوادهی باقر و سیامک نمازی که وی نیز به ده سال زندان محکوم شده در آوریل ۲۰۱۷ از دولت ترامپ خواستند به آزادی آنها کمک کند. بابک نمازی پسر دیگر باقر نمازی آزادی پدرش را تا قبل از مصاحبه ظریف انکار کرده است. هم ظریف در مصاحبه در برابر پرسش مارگرت برنان در باب حصر خانگی باقر نمازی سکوت میکند و هم خانوادهی وی از این موضوع سخنی نگفتهاند. اعلام این گونه اخبار مربوط به دستگاه قضایی توسط مقامات اجرایی در حالی که همیشه این مقامات، دستگاه قضایی را مستقل معرفی میکنند غیرعادی و غیرمنتظره به نظر میآید.
- وعدههای توخالی
روحانی با وعدههایی مثل رفع حصر، عدم اذیت و آزار مردم در کوچه و خیابان، توقف جمع کردن تجهیزات دریافت ماهواره، دولت الکترونیک و شفافیت، خروج اقتصاد از رکود و بیکاری، و غیر امنیتی کردن فضای دانشگاهها و فرهنگ به میدان رقابتهای انتخاباتی در سالهای ۹۲ و ۹۶ پا میگذاشت. هیچ کدام از اینها اجرا نشده و دستگاههای تبلیغاتی، امنیتی و نظامی و انتظامی همان کارهایی را می کنند که چهل سال است می کردهاند. کنایه زنیهای روحانی به خامنهای و سپاه در این میان نه تنها هیچ تاثیری نداشته بلکه با تهی بودن، ادعای میانه روی اعتدالیون و اصلاح طلبان را بی اساس تر نمایانده است. بیست سال گفتار درمانیهای بدون عمل و مردم را در برابر اصولگرایان "بیچاره و مجبور به رای دادن به خود" معرفی کردن به شرایط یاس و بی اعتمادی عمومی از اصلاح در امور جاری منتهی شده است. اعتراضات دی ماه ۹۶ و اعتراضات مابعد آن در برخی شهرهای خوزستان و کازرون و اصفهان بر این ادعا که تنها راه گریز از فلاکت جمهوری اسلامی جریان اصلاحات (خود جمهوری اسلامی) است مهر باطل زد. اسلامگرایان مدعی اصلاح طلبی با بی عملی یا عمل خود نشان دادهاند که اسلامگرای میانه رو وجود خارجی ندارد. از رفتار مقامات دولتی چنین بر می آید که منتظر اتفاقی هستند که نمی دانند چیست.
روحانی از مدیرانش میخواهد در این شرایط سخن بگویند. البته آنها سخن میگویند مثل این که وزیر بهداشتش از دینگریزی مردم (الف ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷)، وزیر راهش از زوال اجتماعی (ایسنا ۵ اسفند ۱۳۹۶)، و معاون وزیر ارشادش از اصلاحات و اعطای آزادیهای مدنی بن سلمان به مردم عربستان (تابناک ۱۷ فروردین ۱۳۹۷) می گوید؛ آنها اگر فرصت حرف زدن پیدا کنند و نخواهند مشاهداتشان را کتمان کنند حرفهایی خواهند زد که به مذاق روحانی و خامنهای خوش نخواهد آمد.