اتمام حجت رهبر به بازیگران نمایش خودساخته
بالاخره بعد از چند ماه تاخیر و حملات انتقادی احمدینژاد و تیمش به کلیه نهادهای سه گانه که طبق قانون اساسی مسئولیت هدایت و نظارت نهایی آنها با رهبر است و نیز بیان صریح اتهاماتی علیه صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، بالاخره روز چهارشنبه رهبر جمهوری اسلامی نظرات خود را در مورد این موضوع بیان کرد. اما باید دید سخنان رهبر در این مورد واجد چه ویژگیهایی بود:
الف- پیامی با تاخیر و فاقد عناصر همیشگی
این نخستین بار بود که رهبر جمهوری اسلامی در مقابل حملات پرشور و رادیکال یکی از مقامات سیاسی علیه نهادهای کشور با چند ماه تاخیر جواب میدهد. مضافا براینکه در چند ماه گذشته فعالیت این گروه افزایش کم سابقهای یافته و تقریبا به چالشی روزمره از جنبه تبلیغاتی وسیاسی - امنیتی برای جمهوری اسلامی بدل شده است.
جدا از بستنشینی، تهدید اطلاعاتی مبنی برافشای موارد پشت پرده تصمیم گیریها، تشویق به شورش کلامی با عنوان پایان زمانه ترس، حمله به سه نهاد حکومتی کشور و بیاعتبار دانستن آنها در نامه به رهبر ایران ، اتهام و توهین به رییس قوه قضاییه ، جمهوری اسلامی را در سراشیب سقوط نشان دادن، رهبر را بیارتباط با جامعه و مردم محروم دانستن و در نهایت بهطور تلویحی رهبر ایران را درنظارت بر انجام بهینه امور قوا مقصر قلمداد کردن، از جمله مسایلی بوده است که این جریان در مقابل رهبر ایران و دیگر نهادهای امنیتی و قضایی قرار داده است. هرچند که چندنفر از اعضای این جریان حکم دادگاهی دریافت کردهاند، اما احضار مشایی، که سرمنشأ و رهبر معنوی این جریان است، کلید تغییر گفتاری این جریان و ورودشان به فاز جدیدی شد که البته از احضار مجدد مشایی نیز در حال حاضرخبری نیست.
جدا از تأخیر رهبردرموضعگیریها که معلوم است در حال ارزیابی در مواجهه با پروندهای ا ست که خود در برابر ملت ایران گشوده بود. بقیه نهادها نیز منتظر دستور رهبرایران در نحوه مواجهه با آنها بودند. منتظری، دادستان کل، او را کلکسیونی از تخلفات خوانده بود و رئیس قوهقضاییه سخنانش را خیانت و مقابله با نظام خوانده بود، ولی سکوت عملی آنها نیز نشان میداد که رهبر ایران خودخواسته که هدایت و مدیریت مقابله با این جریان را خود بهعهده بگیرد و این همان حکمتی بود که اژهای از آن سخن میگفت.
معمولا در بیان انتقادات، افراد مهم در ساختارقدرت و نیز رقبای سیاسی، تاکنون رهبر تأخیری چنین طولانی نداشت. او خود وظیفه دفاع از نهادهای نظام را در مقابل انتقادات منتقدان بر دوش میگرفت و بهسرعت واکنش نشان میداد. از جمله در انتخابات ریاست جمهوری امسال چند بار به سخنان روحانی به سرعت پاسخ داد. تأخیر وی درپاسخگویی را بسیاری به گروگانگیری اطلاعاتی جریان احمدینژاد و اسراری در دست او دانستند، که افشای آنها میتواند معضلات امنیتی برای نظام ایجاد کند.
جدا از اینکه سرعت موضعگیری رهبردر مورد این موضوع با تاخیر مواجه بود، در سخنان رهبر نیز نحوه مقابله با این انتقادات هم که تندترین انتقاداتی بوده است که کسی از درون ساختار قدرت مطرح میکند تناسب لازم را نداشت و فاقد حرارتی آتشینی بود که رهبر برای مقابله با جریانات مطرح میکرد. او هرچند این مواضع را سخنانی دانست که دشمنان بدنبال آن هستند اما برای دستگاهها در مواجهه با آن دستوری علنی نداد.
ب- توجیه دفاع از احمدینژاد در گذشته
رهبر ایرا ن با تأکید به اینکه ملاک، وضعیت حال افراد است، تلویحا از حمایتهای پیشین خود از احمدی نژاد نیز دفاع کرد. آیتالله خامنهای با دفاع بیلفافه و حیرتانگیز خود در سال ۸۸ از احمدینژاد، انتقادات زیادی را از آن زمان به بعد متوجه خود کرد. بسیاری به او انتقاد کردند که در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی، وی حق نداشت که از تریبون رسمی حمایت آشکار خود از یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری را به طور علنی اعلام کند.
هرچند آقای خامنهای اولین فرد نیست که با وجود حمایتهای گسترده پیشین از محمود احمدینژاد، در سال اخیر به مخالف و منتقد او تبدیل شده است. اما او مهمترین و موثرترین حامی وی بود. این سخنان در واقع امکان عذرخواهی و قبول مسوولیت تصمیمگیری اشتباه در سالهای قبل در حمایت از احمدینژاد را رد میکند. و میخواهد چنین توجیه کند که احمدینژاد امروز تغییر موضع و ماهیت دادهاست و آن کسی که ر هبر معتقد بود احیاگر ارزشهای انقلاب است، گویی فرد دیگری بوده است. باهنر، از رهبران اصولگرا گفته که آقایی که علم و کتل به راه انداخته و هر روز اینجا و آنجا اعلام میکند که باید با قوه قضائیه این کار را و با فلانی باید آن کار کرد، دنبال فتنه است.
در حالیکه اگر خوب دقت شود، احمدینژاد تداوم همان خط سیاسی و ایدیولوژیکی هستند که در گذشته دنبال میکردند و همان بود که موسوی گفته بود به ایندلیل در انتخابات حضور به هم میرسانم که از حرکت مملکت به سمت پرتگاه خودداری کنم. ولی رهبر و برخی رهبران اصولگرا بهخاطر هراس و ترسشان از قدرتیابی هاشمی و اصلاحطلبان حاضر نشدند متن واقعی جریان احمدی نژاد را بخوانند .
ج–نقد همزمان به احمدی نژاد، روحانی و اصلاح طلبان
رهبر ایران در پاسخ به مطالب مطرح شده توسط این جریان را از دوجنبه مورد انتقاد قرار داد. نخست از زوایه دشمن شاد کنی و ناامید سازی مردم، او تاکید کرد که متاسفانه در داخل هم گروهی همینکار دشمن را انجام میدهند؛ حالا بعضیها میفهمند که چهکار دارند میکنند، بعضیها نمیفهمند و میکنند؛ درست همان کار دشمن است. ناامیدکردن مردم، متهم کردن این و آن، دروغهای شاخدارِ دشمنساز را به جای راست وانمود کردن و قلمداد کردن در ذهن مردم. اینها کارهایی است که متاسفانه در داخل هم یک عدهای دارند انجام میدهند. آن کسانی که کار دشمن را دارند در داخل انجام میدهند تقوا ندارند؛ دین اینها سیاسی است، بهجای اینکه سیاستشان دینی باشد؛ دینشان سیاسیکاری است. اینها اینجور هستند؛ اینها تقوا ندارند؛ همان کار دشمن را میکنند برای اینکه فلان جناح را تقویت کنند، فلان جناح را بکوبند؛ فلانکس را بالا ببرند، فلانکس را پایین بیاورند. اینها کارهایی است که متاسفانه در داخل انجام میگیرد.
خوب چنین سخنانی هم به جریان احمدینژاد برمیگردد و هم به اصلاحطلبان و هم به دولت روحانی. در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی امسال و برخی از سخنان روحانی در مورد سپاه پاسداران که چند هفته بعد از انتخابات امسال مطرح شد، انتقادات رهبر به روحانی در این زمینه چنان تند بود که در مراسم تحلیف، او را از دچار شدن به سرنوشت بنیصدر برحذر داشت.
لذا در این زمینه نیز که اکنون احمدی نژاد معرکهگردان جریان سیاسی شده است، رهبر به جناح اصلاحطلب و نیز روحانی که در سمینار حقوق شهروندی نیز مطالب انتقادی مطرح کرده بود مجددا تذکر داد.
بخش دوم انتقاداتی که رهبر ایران مطرح کرد، به نقش اپوزیسیون در آمدن صاحبان قدرت بود، وی با انتقاد صریح از کسانی که بعد ار خاتمه دوران مدیریت خود در جمهوری اسلامی به اپوزوسیون نظام نبدیل میشوند، گفت: «نمیشود که کسی در ده سال همه امکانات مملکت را در اختیار داشته باشد و کاری نکند اما در ده سال بعدی از نظام انتقاد کند. او همچنین گفت که نمیشود که انسان در یک دهه همه کاره یک کشور باشد و در ده بعدی تبدیل بشود به مخالف خوان کشور.»
او با اشاره به مدیران فعلی و قبلی جمهوری اسلامی گفت چه کسانی که در حال حاضر امکانات جمهوری اسلامی را در اختیار دارند و چه کسانی که در گذشته این امکانات در اختیار آنها بوده است، حق ندارد در جایگاه مدعی قرار گیرند، آنها در جایگاه پاسخگو هستند، نه در جایگاه مدعی.
اگرچه خطاب اصلی آیتالله خامنهای در سخنانش، در ظاهر احمدینژاد، رئیسجمهور سابق بود، اما در عین حال با انتقاد از مدیران فعلی جمهوری اسلامی که از وضعیت انتقاد میکنند، به نظر میرسد که تلویحا از آقای روحانی که او نیز گاه یکی از منتقدان سیاستهای جمهوری اسلامی است، انتقاد کرد. این سخنان را قبلا رهبر به صراحت در یکی از تندترین طعنههای سیاسی در مراسم تحلیف ریاست جمهوری اسلامی، امسال بعد از ایراد سخنان روحانی خطاب به او بیان کرد و گفت این که شما میگویید بشود چه کسی باید انجام دهد. خود شما باید آن را انجام دهید.
بنا براین رهبر ایران ایفای تاکتیک نقش اپوزیسیون گرفتن در مورد مسائل را و خود را بری دانستن از مسوولیتهای قانونی که بهعهده افراد گذاشته شده است، را نفی کرد. این در حالیاست که بهلحاظ قانونی مسئوولیت هدایت و نظارت بر امر سه قوه، برعهده رهبر است و کاستیهای موجود در این زمینه به کاستی رهبری بازمیگردد و لی در این زمینه رهبربه گونهای سخن میگوید که او ناظری بیرونی است و مسئوولیت قانونی بهعهده ندارد. همانند احمدی نژاد که از تخلفات قوا و نادیدهگرفتن قانون سخن میگوید که گویی خودش نبوده که در زمان ریاستش بیشترین بیانظباطی قانونی را در حوزههای مختلف سیاسی – اقتصادی و فرهنگی مرتکب شده و در زمان حکومتش بزرگترین خسارات را به کشور وارد کرد و دراین زمینه نیز معلوم نیست که احمدینژاد و رهبر چگونه به مردم پاسخگوخواهند بود.
د- اولتیماتوم و چراغ سبز برخورد
رهبر ایران در عین حال با فرستادن سیگنال اولتیماتوم خود به جریان احمدی نژاد، چراغ سبز برای برخورد نهادهای قضایی و امنیتی برای آنها روشن کرد. حرکتی که البته در برخورد با نیروهای رده دوم آنها مدتی است آغاز شده است. حرکت رادیکال بعدی آنها در این زمینه میتواند به دستگیری اعضا اصلی گروه و در مرحله بعد حصر محدود احمدی نژاد، مانند مدل خاتمی منجرشود. باید دید این گروه از کارتهای اطلاعاتی خود در این مقابله چگونه سود خواهند برد و چه تصویر سیاسی برای آینده خود ترسیم کرده اند. این امر تکلیف نهایی نظام را با آنان مشخص خواهدکرد و طبیعی است که ادامه دادن بازی کنونی و افشای مطالبی از جمله مستنداتی که قرار بود بقایی علیه آقای طائب، رییس اطلاعات سپاه، منتشر کند ودر نهایت ازآن صرفنظر کرد، میتواند درجه و شدت برخورد با آنها را تغییر دهد.
نتیجه گیری
خامنهای در هراس از مخالفان سیاسی و جنبش سبز بار دیگر حاضر نشد تشخیص سیاسیاش در سال ۸۸ را مورد انتقاد قرار دهد و در نقد جدیدش، احمدی نژاد و روحانی و اصلاحطلبان را هم بهطور تلویحی مورد نقد قرار داد. او در عین حال با فرستادن اولتماتوم به احمدی نژاد، چراغ سبز قوه قضاییه و نهادهای امنیتی را برای توسعه سطوح برخورد و مقابله با آنها را روشن کرد. ولی بهنظر نمیرسد رهبر با چنین مواضع متناقضی، بتواند شاهد پایان نمایشی باشد که بازیگرانش که با حمایت همهجانبه خودش روزی به صحنه بازی نمایش سیاست قدرت وارد شدند، اکنون براحتی صحنه را ترک کنند.