ایران و عربستان؛ بازبینی خصومتها
فقط چند ماه پس از توافق برجام بود که ایران حس اعتماد بنفس دوبارهای در روابط بینالملل بدست آورده بود، سفارت عربستان در برابر چشمان منفعل دولت روحانی و نه در اعتراض به مرگ ایرانیان در حج که بخاطر اعتراض به اعدام یک روحانی شیعه تبعه عربستان سعودی و در برابر بیعملی پلیس توسط نیروهایی اشغال شد که به نیروهای وابسته به نهادهای انقلاب و یا حامی نهاد رهبری شهره بودند. به دنبال این اقدام که یادآور اشغال سفارت انگلستان در سال 1390 بود. روابط شکننده دو کشور که پس از مرگ حجاج ایرانی سه ماه قبل از آن دچار تنش جدی شده بود به قطع روابط منجر گردید و بیش از آنکه ایران تصور میکرد رنگ خصومت به خود گرفت. بسیج دیپلماتیک عربستان علیه ایران شکل فزایندهای به خود گرفت و بسیاری از ناظران حتی افزایش درگیریهای منطقهای را همه به جنگهای نیابتی دو طرف نسبت دادند .این لحن خصومت بار بعد از سفر ترامپ به عربستان اوج گرفت.
اما در هفتههای اخیر تغییراتی در روابط دو کشور رخ داده است که همه حداقل در سطح مواضع علنی رهبران سیاسی ایران نشان از تغییر و بازبینی مواضع آنها دارد. جدا از پیام آیتالله خامنهای برای حج که که شاهد این تغییر لحن بود. روحانی نیز در مراسم تحلیف دست دوستی به سمت عربستان دراز کرد و راهحلهایی نیز برای بحرانهای منطقهای در مورد یمن و سوریه برای دستور کار مذاکرات مطرح کرد که جزو دغدغههای اصلی عربستان است. مجوز صدور ویزا برای حجاج ایرانی و رفتار وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در کنفرانس کشورهای اسلامی در ترکیه که اقدام به مصافحه با ظریف نمود نیز نمادی از سوی عربستان برای بازبینی سیاستهایش نسبت به ایران دارد.
به هرحال هر گونه که بنگریم، تحولات اخیر در رابطه ایران وعربستان نشان از یک موضوع مهم دارد این که دو طرف به طور محتاطانهای تصمیم گرفتهاند که در وهله نخست به سمت مدیریت تنشها و خصومتها بروند و در وهله بعد در جاهایی که امکان حل اختلاف دارند حتیالمقدور بتوانند چانهزنی کنند و سپس در صورت موفقیت، در مناطق و موضوعات دارای اختلاف با قبول دامنه نفوذ و حریم یکدیگر بستری را برای بهبود کامل روابط فراهم آورند.
اما از سوی ایران چه عواملی باعث شد که این کشور به بازبینی سیاستهایش در مورد عربستان روی آورد:
الف- افزایش هزینههای قطع رابطه
رهبری ایران تصور میکرد که چالشهای منطقهای با عربستان قابلیت بسیج اجتماعی جدید به وی در ارتباط با ناسیونالیسم ایرانی میدهد و حتی گروههای غیرمذهبی را نیز که همواره ترجیع بند اسلام آوردن اجباری ایرانیها به وسیله اعراب را تبلیغ میکنند به دور خودش جمع خواهد کرد اما در عمل بعد از عبور از مراحل احساسی اولیه مشکلات ناشی از این امر سر برنهاد. سطح درگیریهای منطقهای دو رقیب افزایش یافت. افزایش هزینههای بسیج دیپلماتیک عربستان علیه ایران که به نفوذ آن کشور ربط داشت بیش از تصور ایران بود، قطع مسافرت گردشگران و شیعیان و دیگر شهروندان کشورهای حوزه شورای همکاری خلیج فارس به ایران، افزایش فشار بر روی شهروندان ایرانی مقیم امارات متحده و قطع سرمایهگذاری اعراب در ایران و خروج سرمایههای آنها از ایران از جمله اثرات منفی قطع رابطه بود.
نهادهای قدرت به تدریج متوجه شدند که هزینههای این خصومت بسیار بیش از محاسباتشان بوده است.
ب- قطع سفر حج و اثرات جانبی آن
با قطع سفر حج، رهبر ایران که مایل است رهبری جهان اسلام را به عهده بگیرد از بزرگترین محل تماس با مسلمانان دنیا محروم گردید. هرسال بعثه رهبری در عربستان سعی در جذب مسلمانان از نقاط مختلف و ایجاد تماس با آنها را دارد. علاوه بر این دریافت وجوهات وارتباط مالی سیستم مرجعیت شیعه و ارتباط با شیعیان غیر ایرانی برای دریافت وجوهات در حج از همه جا آسانتر است. فشار مراجع شیعه به نهادهای قدرت در حال افزایش بود و از طرفی شبکه روسای کاروانها که از وابستگان به قدرت و اعضای نهادهای انقلاب هستند نیز برای حفظ منافع خود دائما به سیستم در مورد انجام مراسم فشار میآوردند. مردم عادی به ویژه در شهرستانها نیز که سفر حج را جزیی از هویت دینی خود میدانند و عدم انجام وظیفه دینی را از گناهی بزرگ تلقی میکنند، عدم انجام سفر را از چشم نظام میدیدند. لذاعلیرغم سخنان تندی که رهبر ایران علیه عربستان بر زبان میراند، در همان زمان مذاکرات قاضیعسکر نماینده رهبر در امور حج برای انجام مذاکرات با مقامات عربستان را ادامه داد.
ج- اشتباهات محاسباتی در مورد سیاستهای ترامپ
جمهوری اسلامی فکر میکرد که ترامپ بر خلاف کلینتون که در کارزارهای انتخاباتیش علیه عربستان صحبت کرده بود، چندان روی خوشی به عربستان نشان نخواهد داد و با توجه به سیاست نزدیکیش به روسیه و نیز روحیه تاجر مسلکیاش امکان انجام توافق با وی در معادلات منطقهای کم نخواهد بود.
به همین خاطر بر خلاف قبل، هم رهبر ایران هم مقامات سپاهی از موضعگیری علیه ترامپ خودداری میکردند و حتی به گونهای از او به عنوان کسی که حقایق جامعه آمریکا را بر زبان میآورد تجلیل میکردند و او را شخصیتی مردمی میدانستند. اما ترامپ با انجام نخستین سفر خارجیش به عربستان و اعلام تندترین مواضع علیه ایران که همراه با مواضع تندتر عربستان علیه ایران همراه بود و نیز تنظیم قرارداد فروش سلاح 110 میلیارد دلاری به عربستان ، برای نخستین بار رهبر ایران را واداشت که از ترامپ انتقاد کند و بتدریج این انتقادها افزایش یافت و بقیه سران سپاه نیز شروع به انتقادات تند از ترامپ کردند. تایید تحریمهای جدید مصوبه کنگره و سنا نیز میخ تابوت بر توهم امکان معامله با ترامپ را زد.
د- نیاز به کاهش تشنج و کاهش امکانهای تحریم
با ادامه درگیریها در منطقه هزینههای دفاعی و انسانی ایران روزبهروز افزایش مییابد. در وضعیت اقتصادی ایران که بخاطر عدم رفع کامل تحریمها و کاهش قیمت نفت با دشواری روبروست. توجیه هزینههای دفاعی در خارج از کشور به بهانه امنیت تا مدت طولانی نمیتواند ادامه یابد. از سوی دیگر بهانه آمریکا برای تحریمهای جدید و یا حتی خروج از برجام با دستاویز و بهانه اقدامات بیثباتساز ایران در منطقه و رابطه تیرهاش علیه متحدان آن کشور در منطقه توجیه میشود. تنشزدایی و مدیریت چالشها میان دو کشور از این بابت میتواند بهانهزدایی تبلیغاتی کند و کمک استراتژیک بزرگی به اقتصاد ایران کند که هنوز از تبعات منفی تحریمهای قبل از برجام بهبود نیافته است و بدون حرکت اقتصادی موثر ایران با چالشهای جدی در حوزه اشتغال روبرو خواهد شد که برای نظام میتواند خطرات امنیتی به همراه داشته باشد.
در مجموع با در نظر گرفتن این ملاحظات بهنظر میرسد که ایران در حال بازبینی موضع خصمانه خود علیه عربستان است. اگر اتفاق خاصی نیفتد شاید آنها بتوانند روابط خود را بهتدریج بهبود ببخشند. در صورت چنین کاری اسراییل بازنده چنین توافقی خواهد بود.