
روحانی و مساله حصر
اعتصاب مهدی کروبی که همیشه اقدامات تاریخیاش ایجاد نقطه عطفی در سیاست جمهوری اسلامی بوده ، بار دیگر همه نگاهها را متوجه مساله حصر رهبران جنبش سبز کرد. در سال 88 نیز کروبی با مطرح کردن موضوع تجاوزبه زندانیان مربوط به تظاهرات سال 88، نقطه عطفی را ایجاد کرد که هزینه بد رفتاری و اعمال خشونت در زندانها را به شدت برای نهادهای قدرت افزایش داد.
هرچند ماجرای اعتصاب وی که منجر به بستری شدن و در نهایت با تعهد معاون وزارت اطلاعات برای خروج ماموران امنیتی از داخل خانهاش موقتا خاتمه یافت، اما این داستانی است که به پایان نرسیده و همچنان ادامه دارد و البته از موضوعاتی است که روحانی را با دیلماها و هراسهای خاص خود نیز مواجه می سازد . اما روحانی با مساله حصر و رهبران جنبش سبز چه مشکلاتی دارد و با چه چالشهایی مواجه است :
الف - رابطه تاریخی
از جنبه تاریخی روحانی رابطه خوبی نه با موسوی داشته و نه با کروبی. از جنبه جناح بندی سیاسی موسوی به شدت متعرض دیدگاههای روحانی در سیاست خارجی و توسعه سیاسی بوده است.
روحانی از جنبه سیاست خارجی معتقد به حفظ امنیت ایران از طریق ادغام با قدرتهای بزرگ بوده است و در جنبه هستهای نیز اختلاف نظر این دو در نحوه مواجهه با غرب و احقاق حقوق هستهای ایران می شد.
از جنبه توسعه سیاسی نیز روحانی تا اواسط دهه هشتاد همیشه با جناحهای اقتدارگرا همراه بوده است و هیچگاه معتقد به توسعه سیاسی نبوده است. در انتخابات سال 88 هم او سکوت پیشه کرد و فقط از رهبری به عنوان ستون خیمه نظام حمایت میکرد و در بهمن 89 نیز تظاهرکنندگان را عوامل استکبار خوانده بود. روحانی با کروبی هم اختلاف نظر داشت. زیرا روحانی با جناح خامنهای و هاشمی نزدیک بود و جریان خط سوم واصلاح طلبان به هیچ عنوان روحانی را در کمپ خویش نمیدیدند و لذا همیشه میان روحانی و کروبی از جنبه سیاسی مرزبندی و فاصله وجود داشت.
ب- اولویتها و روش سیاسی روحانی
روحانی در چهار سال نخست ریاستش نشان داده که تمایلی ندارد در برخی موضوعات هزینه سیاسی بپردازد که در اولویت کاری او قرار ندارد و لذا حاضر نیست فاکتورهای قدرتش را صرف موضوعاتی کند که برای حل آنها الویت کاری قائل نیست و درعین حال فکر میکند اولویت جامعه هم نیست و در عین حال در اولویت قرار دادن این موضوعات نیز مستلزم درگیری با نهادهای قدرت از جمله نهاد رهبری خواهد بود و ممکن است اگر بخواهد در این زمینه پافشاری کند برنامههای دیگرش در حکومت مختل شود. به همین خاطر در چهار سال نخست فقط در مورد برجام به چانه زنی پرداخت و در دیگر موضوعات از جمله سیاست داخلی و فرهنگ زمین بازی را به رهبر و اصولگرایان وانهاد. اکنون نیز حل مساله حصر در اولویت مسائل او قرارندارد . مضافا بر اینکه اصلا کنترل خانه کروبی براساس نامه قبلی خود وی از سوی مامورین وزارت اطلاعات صورت میگرفته و دولت دراین زمینه مسئولیت داشته است.
ج- نقشهای متفاوت در مورد مساله حصر
روحانی در زمان انتخابت در مورد مساله حصر دو نقش متفاوت بازی میکند. او قبل از انتخابات 92 میگفت مساله رفع حصر منتظری را او انجام داده است و حالا هم میتواند این کار را در مورد موسوی و کروبی انجام دهد. اما بعد از انتخابات سعی کرد توپ را به زمین رهبری بیندازد و گفت که کار آنجا متوقف شده است. گویی قبل از انتخابات نمیدانسته که کار کجا متوقف شده است که چنین ادعایی کرده بود. در سال 96 او ادعا کرد که اگر رای بالا بیاورد میتواند موضوع را حل کند . ادعایی مبهم که هر لحظه دوباره توپ عدم حلش را به زمین رهبر پرتاب خواهد کرد.
د- مضرات حل مساله حصر برای دولت روحانی
اگر به تیم روحانی نگاه کنید به جز حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی روحانی، هیچ کدام درمورد مساله حصر اظهار نطری نکردهاند. مضافا که آشنا هم بارها اشاره کرده که اصلاح طلبان تمایلی ندارند که موضوع حل شود. نظر جناح روحانی این است که مساله حصر بر مشکلات روحانی میافزاید و چیزی از آنها کم نمیکند. زیرا آزادی آنها سبب خواهد شد که قطب جدیدی در سیاست کشور گشوده شود که با توجه به استقبال اجتماعی از آنها روحانی و دولتش تحتالشعاع آنها قرار میگیرد. در چنین وضعیتی میتواند سطح مطالبات افزایش یابد و روحانی وضعیت دشوار و ضعیفی پیدا کند و آنگاه نه به عنوان دولتی برخاسته از رای مردم به آن نگاه شود بلکه به عنوان دولتی در مقابل خواست مردم و متحد با اردوگاه اصولگرایان شناخته شود. بنا براین توصیه آنها به روحانی این است که حد هزینه کردن در این زمینه باید محدود باشد.
در مجموع مساله حصر چالشی است که روحانی باید با آن موجه شود و لذا سعی خواهد کرد که هم نشان دهد کاری کرده و هم زیاد برای آن هزینه نکند. بنابراین روحانی تلاش خواهد کرد که از حاد شدن وضعیت رهبران جنبش سبز جلوگیری کند و گشایشی محدود هم در وضعیت آنها از جنبه رفت وآمد و تسهیلات پزشکی فراهم کند تا نشان دهد کاری انجام داده است و هم نیازی به آن نباشد که بخواهد برای آزادی آنها با رهبر درگیر شود. امری که با توجه به فضا وموقعیت سنی و پزشکی رهبران جنبش سبز به نظر میرسد رهبر هم به آن رضایت داده باشد.