روحانی و مصاحبهای ناتمام برای رؤیاهای آینده قدرت
مصاحبهی تلویزیونی روحانی که نخستین مصاحبهی او بعد از اعتراضات خیابانی ماه گذشته بود، بار دیگر نشان داد که روحانی میان دوگانهی انتخاب رییس جمهوری پیشرو، آیندهنگر و مقتدر که بهدنبال تحقق وعدههای خود باشد و سودای رهبری آیندهی نظام و الزامات دستیابی به آن ازطریق نهادهای قدرت، بهسمت دومی چرخش پیدا کرده است. این، یکی از توضیحاتی است که از مصاحبهی روحانی میتوان بهدست داد. مصاحبهای محافظهکارانه و کاملاً خنثی، که او درمورد همه چیز سخن گفت، جز چیزهایی مهم و اساسی که مردم منتظر شنیدنش بودند. او با نادیدهگرفتن موضوعات مهم و عبور از آنها و نیز بیان کلیاتی که اعتراض و حساسیت کسی از نهادهای قدرت را برنینگیزد، بسیاری از رأیدهندگانش را نومید ساخت. این موج نومیدی چنان بلند بود که اکنون رییس دفتر رییس جمهوری اعلام کرده است که چون وقت کافی نبوده است که رییس جمهوری به همهی موضوعات بپردازد، ظرف دو هفتهی آینده، روحانی با خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی، مصاحبهی مطبوعاتی خواهد داشت.
روحانی سعی کرد بخش اصلی مصاحبهی یکساعتهی خود را به موضوعاتی غیرحساس اختصاص دهد و بیش از دو سوم زمان مصاحبه، به زلزله و هوای آلوده و حادثهی کشتی سانچی و قیمت ارز اختصاص یافت؛ اما چه موضوعاتی را روحانی بهکلی نادیده گرفت و یا عامدانه، با بیان کلیاتی از آنها عبور کرد.
الف- اعتراضات خیابانی
روحانی درمورد اعتراضات خیابانی، فقط سعی کرد کلیاتی را بیان کند. او با تأکید بر اینکه ایران نباید کشور ناامنی باشد، گفت که اعتراض و انتقاد و تظاهرات قانونی اشکالی ندارد، اما تنشهای بیمورد در جامعه، مردم را نگران میکند. او با تأیید این نکته که مشکلات جامعه، نوساناتی را بهطور مقطعی ایجاد میکند، گفت که هدف اصلی، ایجاد آرامش در زندگی مردم است. هرچند روحانی برای نخستینبار گفت که حق اعتراضات خیابانی را بهرسمیت میشناسد، اما نگفت مردم چگونه میتوانند از این حق استفاده کنند و حق تجمع و اعتراضات مردم، چگونه میتواند محقق و عملی شود. روحانی که مدعی شده بهدنبال حقوق شهروندی است، درمورد حقوق مندرج در قانوناساسی درمورد تظاهرات و تجمعات سخن گفته است که وزارت کشورش که در کنترل وزیری اصولگراست، هنوز هیچ آییننامهای برای این کار تنظیم نکرده است .
علاوهبر این، روحانی درمورد تعداد دستگیریها سخنی نگفت. سخنگوی قوهی قضاییه، تعداد دستگیرشدگان را ۵۰۰ نفر ذکر کرده، اما محمود صادقی، نمایندهی مجلس، تعداد آنها را ۳۷۰۰ نفر عنوان کرده است. این تفاوت سههزار نفری، نیاز به توضیح دارد؛ زیرا اکثر بازداشتشدگان، ازسوی نیروی انتظامی تحت کنترل وزارت کشور دولت روحانی دستگیر شدهاند. روحانی نه در اینباره سخن گفت و نه درمورد مرگ افرادی که در بازداشتگاههای مختلف به قتل رسیدهاند. طبیعی بود که مجری تلویزیون در این مورد سؤالی نکند؛ ولی سکوت و موضعگیری نکردن رییس جمهوری در این مورد، از امتیازات خاصی بود که روحانی به نهادهای قدرت داد.
ب- اشتغال و رکود
مهمترین معضلی که روحانی و کشور با آن مواجه است، مسألهی اشتغال و جذب سرمایهگذاری خارجی و غلبه بر رکود است. نرخ بیکاری بالای ۴۰ درصدی در شهرستانها ازجمله دلایل مهم نارضایتی جوانان برای حضور آنها در اعتراضات خیابانی بوده است. روحانی پاسخگویی در این زمینه را مسکوت گذاشت و توضیح نداد که چگونه میخواهد با غول بیکاری بجنگد. اکثر اقتصاددانان، معتقدند که کابینهی ناهماهنگ و ناکارآمد و تیم اقتصادی دولت، درعمل نمیتواند برنامهی یکپارچهای را به اجرا بگذارد. علاوهبر این، دولت بدون جذب سرمایهگذاری خارجی و نیز نظارت و مهار اقتصادهای بیرون دولت، ازجمله «ستاد فرمان اجرایی»، «آستان قدس رضوی» و شرکتهای خصوصی متعلقبه سپاه پاسداران، نمیتواند پروژهی اشتغال را بهپیش ببرد. روحانی فقط سعی کرد اطمینان خاطر بدهد که اوضاع خوب است و سال آینده هم وضع بهتر خواهد شد؛ ولی دلیلی برای این خوشبینیاش ارائه نکرد. او همچنین درمورد نرخ دلار، توضیح نداد که بعد از اجراییشدن برجام، تنها میزان کمی از پولهای فروش نفت میتواند بهصورت نقد به داخل کشور منتقل شود و این، مهمترین دلیل افزایش قیمت دلار است؛ زیرا بیان این مطلب، دستاویزی بود که مخالفان برجام، از آن استفاده میکردند. روحانی همچنین نگفت که برای حل مسألهی اشتغال، با چه مکانیسمی میخواهد از جذب سرمایهگذاری خارجی بهره ببرد. زیرا مکانیسمهایی که تاکنون بهکاربرده، ناموفق بوده است. دولت برای اینکه وضع به بحران بزرگتری منجر نشود، به جذب دستکم ۶۰میلیارد دلار در سال نیاز دارد، تا بتواند وضعیت را در همین حد نگه دارد.
ج- صندوقهای مالی ورشکسته
روحانی در این مورد، با تأکید بر اینکه برخی از صندوقها بدون مجوز بودهاند، گفت وقتی گفته میشود که دولت باید این مشکل را حل کند، یعنی باید از جیب مردم این مشکلات را حل کند و وقتی گفته میشود که صندوقی ورشکسته است و دولت باید آن پول را بدهد، یعنی همهی مردم باید برای ورشکستگی یک صندوق، مشارکت کنند و پول بدهند.
او با اشاره به اینکه بانک مرکزی برای حل مشکل مردم، تا کنون بیشاز ۱۱هزار میلیارد پول گذاشته است، گفت که تلاش بر این بوده که ۹۸درصد مشکلات، با تسویه حساب مرتفع شود؛ اما روحانی نگفت چرا دولت نمیتواند اسامی صاحبان این صندوقها را اعلام کند و چه اقداماتی علیه آنها صورت گرفته و درمورد صندوقهای غیرمجاز، چه کسی مسؤول است و چرا مردم باید خسارت آنها را بپردازند. همچنین نگفت که درمورد صندوقهای مجاز نیز قصور نظارتی بانک مرکزی چگونه صورت گرفته است. دولت بدون روشنگری، بار مالی سنگینی را برای پوشش اختلاسگران، برعهدهی مردم گذاشته است.
د- قاچاق کالا
روحانی در این مورد گفت که ما قاچاق کالا را از بیستمیلیارد دلار، به دوازدهمیلیارد دلار رساندهایم؛ ولی نگفت که چه جریانهایی در این مورد نقش دارند که دولت در مبارزه ناتوان است. او توضیحی درمورد این ناکامی نداد؛ و همچنین درمورد اینکه قاچاق ازطریق اسکلههای غیرمجاز، چگونه انجام میشود. ابهام درمورد این قضیه، در طول چهل سال گذشته، همواره بر سایهای بوده که بر سر سیاست و اقتصاد ایران، سنگینی میکرده است.
هـ- بودجهی جنجالی
یکی از موضوعات مهمی که در افکار عمومی جنجالهای زیادی را برانگیخت، انتشار جزئیات بودجهی سال ۹۷ بود.
در این بودجه، نزدیکبه هزار میلیارد تومان به نهادهای فرهنگی و تبلیغی وابستهبه نهاد رهبری اختصاص یافته بود. علاوهبر این، تفاوت قیمت میزان فروش نفت با مبلغ مندرج در بودجه، نشان میداد که بخشی از این مبالغ به مصرف بودجهی نظامی محرمانه، یا به نهاد رهبری اختصاص یافته است. اعتراضات بهگونهای بود که روحانی گفت، باتوجه به نظر مردم، میتوان درمورد بودجههای فرهنگی، ارزیابی مجدد کرد. در این مصاحبه، سخنی در این باره، به میان نیامد. از موضوعات دیگری که همواره در بودجه مخفی مانده، هزینههایی است که به نهاد رهبری اختصاص مییابد. تاکنون مشخص نیست که نهاد رهبری با نزدیکبه دوازدههزار نفر پرسنل و نیز هزینههای بالای امنیتی و حفاظتی، چهمقدار از بودجهی کشور را به خود اختصاص میدهد. درمورد بودجهی دفاعی نیز میزان کمکهای مالی به سوریه و عملیات برونمرزی، همچنان ناپیدا و سری است و این بودجهها از مواردی است که در شرایطی که جامعه حتی در برخی امور مربوط به نیازهای اولیهی انسانی با فشار مواجه است، بسیار زیر علامت سؤال قرار گرفته است. مضافبر اینکه مورد سوریه، همچنان چاه بیانتهایی برای پولهای نفت کشور در آمده و ایران حتی معلوم نیست از مزایای بازسازی سوریه بهرهمند شود؛ امری که چینیها خود را برای آن، آماده کردهاند.
و- سیاست خارجی، برجام
این مصاحبه، از نادر مصاحبههایی بود که روحانی انجام داد، بدون آنکه درمورد سیاست خارجی صحبت کند و درمورد چالشهای منطقهای و بینالمللی که ایران با آن مواجه است، سخنی بگوید. دولت ایران، در یکی از پرمخاطرهترین دوران حیات خود در سیاست خارجی قرار دارد. با چالش همسایگان عرب خود مواجه است که هزینهی سنگینی را برایش بهبار آورده است.
روحانی در دور نخست انتخابات، قول داده بود که روابط با عربستان را بهبود بخشد؛ ولی با نبود حفاظت لازم از سفارت عربستان در تهران و نیز درگیریهای منطقهای مثل یمن و سوریه، روابط دو کشور، به نازلترین سطح خود رسیده و در عین حال، روابط در شکل خصمانهای قرار گرفته است و کوشش دولت هم در این زمینه، به جایی نرسیده است. بهنظر میرسد نهاد رهبری و سپاه پاسداران فکر میکنند از فضای ضد عربستان میتوانند به نوعی بسیج ناسیونالیستی برسند و بر روی شکست عربستان در یمن، سرمایهگذاری کردهاند. هرچند جناحهایی در شورای عالی امنیت ملی معتقد به تنشزدایی هستند، اما درضمن، معتقدند که در شرایط فعلی که ترامپ تمامقد عربستان را مورد حمایت قرار داده است و بهطور همهجانبهای علیه ایران، دست به اقدامات خصمانه دست زده است، عربستان نیاز و تمایلی به تنشزدایی نمیبیند.
علاوهبر این، مهمترین موضوع در سیاست خارجی، مسألهی برجام است. روحانی در انتخابات، حتی شعار داد که تحریمهای غیرهستهای را نیز لغو میکنیم؛ اما اکنون بهنظر میرسد که آن رؤیاها نقش بر آب شده و درمورد برجام نیز، دولت در ارتباط با استفاده از سیستم بانکی، دچار مشکل است و از همه مهمتر، با تهدیدهای ترامپ، زمینهی سرمایهگذاری خارجی در ایران، روند بسیار کندی به خود گرفته است که نگرانی جدی دولت را برای تولید و اشتغال، برانگیخته است. روحانی این بار دیگر از رؤیای روشن برجام سخن نگفت؛ زیرا میداند که ترامپِ پیشبینیناپذیر، میتواند کلیت برجام را با مخاطرهی جدی روبرو سازد.
روحانی در دور جدید ریاست جمهوریش، هنوز نتوانسته نقش فعالی در سیاست خارجی به عهده بگیرد و بهنظر میرسد که رهبر، سعی میکند بهتدریج نقش او را کمرنگ سازد. علاوهبراین، برجام که نقطهی قوت کارنامهی روحانی بود، با مشکلاتی که بر سر راهش پدید آمده، میتواند نقطهضعف روحانی در تبلیغاتی شود که جریان اصولگرایان رادیکال، برعلیهش بهراه انداخته و به آن، شتاب بخشیدهاند. مناظرهی تلویزیونی درمورد برجام که هفتهی گذشته انجام شد و واکنش تند وزارت خارجه را بههمراه داشت، نمونهای از روندی است که ممکن است بیشتر دامن زده شود.
نتیجه گیری
باید دید که آیا روحانی در مصاحبهی پیش روی مطبوعاتیش، نیمهی ناتمام مصاحبهی پیشین را تکمیل خواهد کرد و پاسخ روشنی به این پرسشها خواهد داد، یا خیر. بهنظر میرسد روحانی مایل است در خلاء جانشینی که اکنون پدیدار شده و اغلب کاندیداهای در مظان رهبری از دور خارج شدهاند، خود را بهعنوان رهبر آینده، به جناحهای قدرت عرضه کند؛ اما پاسخدهی به نیازهای این جناحها، سبب خواهد شد که او نتواند رییس جمهوری پرقدرتی در عرصهی اجرایی شود. اگر روحانی بهخاطر سوداهای قدرت نخواهد بر سر تحقق وعدههای انتخاباتیش و سوگندی که خورده، عمل کند، ممکن است هم ریاستجمهوری ناکام شود و هم با ترفندهایی که نهاد رهبری و جناحهای قدرت برایش تدارک دبدهاند، رؤیاهای رهبریش را نیز کور کنند و در این صورت، برای روحانی بازی دوسر باخت خواهد داشت.
اما اگر او بر سر وعدهاش بایستد و پروژهی رییسجمهور مردم را دنبال کند، قطعاً شانس بیشتری هم برای رهبری خواهد داشت. در غیر این صورت، در چنین روندی، هم حمایت مردم را از دست خواهد داد و هم جناحهای قدرت، او را در آیندهی قدرت کشور سهیم نخواهند کرد.