موفق برای ورود به جام جهانی؛ ناکام در جهان زنان
پس لرزههای عدم حضور زنان در مسابقه فوتبال ایران و سوریه همچنان در افکار عمومی ادامه دارد. بیتردید جمهوری اسلامی یکی از ضربههای مهلک تبلیغاتی را از لحاظ نظام ارزشی، مدیریتی و بیاعتباری در افکار عمومی در مورد مساله زنان و مساله ملی به خود وارد کرد. اقدامی که به سادگی قابل حل بود و حتی دولت میتوانست با لابی لازم با حضور محدود هزار نفر زن مساله را از سر بگذراند .
این ناتوانی مدیریتی حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی در برابر موضوعی که در بسیاری از کشورهای اسلامی حل شده است، نزدیک به چهل سال است که نتوانسته تدبیری بیاندیشد که اینچنین در افکار عمومی منکوب شود.
به هرحال ماجرای عدم ورود زنان به استادیوم ابعاد مختلفی دارد که باید به آنها پرداخته شود :
الف – مساله سوریه در افکار عمومی جامعه
واقعیت این است که در افکار عمومی طبقه متوسط هنوز سطح سرمایهگذاری سنگین جمهوری اسلامی در سوریه توجیه نشده است. هرچند با گسترش خطر داعش جمهوری اسلامی موفق شد با توجیه مساله امنیت و ثبات، دستاویز بهتری برای توجیه تبلیغاتی هرینه سنگینی که در سوریه میپردازد را به دست بیاورد ولی از سال 1390 تاکنون بسیاری از گروههای اجتماعی با توجه به رکود اقتصادی و بی پولی دولت، دائما این مساله را مورد نقد قرار میدهند. پس از لحاظ سیاسی نیز قبل از مسابقه این موضوع منفی در افکار عمومی جامعه وجود داشت. رفتار توهینآمیز بازیکنان سوری علیه ایرانیان در فیلمهایی که بعد از بازی منتشر شد مزید برعلت برای زیر سؤال بردن این رابطه و سرمایه گذاری بر روی سوریه شد.
ب- عدم درک تغییرات اجتماعی
جمهوری اسلامی بهویژه نهاد رهبری و نهادهای تبلیغاتی روحانیت هنوز در توهم تبلیغات دهه شصت هستند. آنها فکر میکنند هرچه از صدا وسیما و تریبونهای عمومی گفته شود باید توسط جامعه مورد پذیرش اعتقادی و فکری قرار گیرد. آنها توجه ندارند که بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی، جامعه از لحاظ فکری دچار تغییرات جدی شده است. سطح آموزشی و فکری زنان دچار تغییرات فکری بزرگی شده است که هرگونه تبلیغاتی که معیارهای مبتنی بر نابرابری و تبعیض را تبلیغ کند در جامعه پس زده میشود. گسترش شبکههای اجتماعی که به هر فردی قدرت عاملیت، دیده شدن و سخن گفتن در سطح جهانی شده است چنان تغییراتی در مختصات سیستم ارزشی جامعه ایجاد کرده است که تبلیغات سنتی و گذشته سیستم تبلیغاتی دیگر نمیتواند هیچ کالای فکری و ارزشی را در افکار عمومی به اکثریت جامعه بفروشد.
ج- هراس از دفاع صریح درباره عدم ورود زنان
علیرغم آنکه عملا زنان اجازه ورود به استادیوم را پیدا نکردند، اما هیچ نهاد و یا فردی حاضر نشد رسما از آن دفاع کند و یا آن را توجیه ایدئولوژیک کند. فضا چنان در مخالفت با این اقدام تبعیضآمیزسنگین بود که هیچ فرد روحانی حاضر نشد در موافقت با آن سخن بگوید. حمید رسایی نماینده دست راستی نیز این اقدام را مورد انتقاد قرار داد هر چند که او که از اعضای قرارگاه عمار و نیروهای راست افراطی به شمار میرود، به هردلیلی با توئیتی سعی کرد این اقدام را مورد انتقاد قرار دهد. حجت الاسلام رهبر از اعضای جامعه روحانیت مبارز نیز گفته که اگر این کار منع شرعی دارد برای زنان سوری نیز توجیه شرعی ندارد.
د- موضع لرزان دولت درباره ورود به استادیوم
روحانی در مورد ورود زنان به استادیوم به خاطر ملاحظات عدم درگیری با روحانیت و مراجع سنتی حاضر نشد موضع گیری قاطعی در این مورد مانند احمدینژاد کند. احمدینژاد رسما خواستار ورود زنان به استادیوم شده بود که با موج مخالفت مراجع روبرو شد و رهبر ایران نیز از وی خواست که از بیان این مطالبه دست بردارد. روحانی نیز که اصولا نمیخواهد با چنین موجی از سوی علما روبرو شود، از هرنوع موضعگیری خودداری کرده است . سلطانیفر وزیر ورزش نیز با محافظه کاری از بیان حضور زنان در ورزشگاهها خوداری کرد و از عبارت سالمسازی فضا برای حضورخانوادهها در استادیومهای ورزشی استفاده کرد. خانم ابتکارمعاون امور زنان دولت نیز موضوع حضور زنان در ورزشگاهها را نیز دارای اولویت ندانست و امکانات برابر ورزشی زنان ومردان را دارای اولویت دانست. فقط خانم مولاوردی بود که این اقدام را مخالف حقوق شهروندی دانست.
در این میان برخی از جریانات حزب اللهی در شبکههای اجتماعی دولت را مقصر این جریان دانستند و گفتند دولت نتوانسته ورزشگاهها را از جنبه فراهم آوردن گیتهای بازرسی دستشویی و دیگر تسهیلات برای حضور زنان آماده کند و دارد توپ را به زمین اصولگرایان میاندازد. سخنی که تلویحا فدراسبون فوتبال بر آن اذعان کرد و نشان از آن دارد که در واقع دولت به خاطر عدم درگیری ارادهای برای انجام این کاراز خود بروز نداده است.
ه- تناقضات جمهوری اسلامی
یکی از مشکلاتی که سیستم جمهوری اسلامی دارد و در این موضوع خود را به نمایش گذاشت، تناقض مربوط به حضور زنان در فضاهای عمومی است در جمهوری اسلامی زنان در بسیاری از فضاهای عمومی به صورت مختلط شرکت میکنند مانند سینماها، انواع جشنوارهها، کنسرتهای موسیقی وغیره. در کنسرتهای موسیقی پاپ با آنکه فضای رقص و ابراز احساسات ایجاد میشود. اما بالاخره جمهوری اسلامی پذیرفته که زنان بهصورت مختلط شرکت کنند. اما در مورد استادیوم ورزشی به خصوص فوتبال همچنان سد مقاومی وجود دارد که همچنان ایستادگی میشود. این تناقض خود موضع سیستم را روز به روز علیه خودش برمی گرداند.
ز– تبعیض و نفی ملیت ایرانی
جدا از آنکه تبعیض میان زنان ایرانی و سوری در ورود به استادیوم تحقیرآمیز جلوهگر شد و غرور بسیاری از زنان را جریحهدار کرد که در فضای اجتماعی خیلی از زنان اظهار داشتند که برای این تبعیض و تحقیرگریه کردهاند و آن را غیر قابل فهم و توجیه دانستند. از سوی دیگر به خاطر آنکه زنان سوریهای میتوانستند در مسابقه حضور پیدا کنند. برخی از زنان ایرانی با در دست گرفتن پرچم سوریه وارد استادیوم شدند و این نهایت شکست برای سیستم ارزشی جمهوری اسلامی است که شهروندانش برای حضور در یک مسابقه ورزشی حاضرند زیر پرچم کشور دیگری وارد استادیوم شوند. به گفته برخی زنها برخی از افراد پلیس نیز که میخواسته زنان وارد استادیوم آنها را ترغیب میکرده که با این ترفند وارد استادیوم شوند.
به هرحال مسابقه ایران و سوریه به پایان رسید ولی حاشیههای این مسابقه به متن مجادلات افکارعمومی جامعه وارد شد. هرچند جمهوری اسلامی ایران قبل از این مسابقه به جام جهانی راه یافته بود ولی با بی تدبیری و کوته بینی در جهان زنان شکست خورده باقی ماند.