امروز دو ساعت از دسته گذشته، به دربخانه مشرف شدم. با آن پس گردنی دیروز، تصمیم گرفته بودم که دیگر حضرت آقا را به وضعی دچار ننمایم که چنین الطاف خفیه‌ای شامل حال حقیر بنمایند. آقا سرحال و خوش در عمارت معمول جلوس نموده و منتظر خبرهای این حقیر سراپاتقصیر بودند. عرض کردم: ملت از این خزرچای ناراضی، بلکه معترض بوده، ولی من به آن راضی می‌باشم.

آقا با تعجب فرمودند: برای چه راضی هستی؟ پنجاه درصد کجا، یازده درصد به کدام تصور؟

عرض نمودم: از این بابت که آن پنجاه درصد مفید نبوده و هیچ منفعت ندارد.

آقا فرمودند: یعنی یازده درصد از پنجاه درصد مفیدتر است؟

عرض نمودم: بلکه بیشتر..

آقا فرمودند: چرا؟

عرض کردم: یکی از بابت سواحل خزر که اگر پنجاه درصد متعلق به ما باشد، ملت می‌خواهد برود کنار دریا.

آقا فرمودند: خب برود، چه اشکالی دارد؟

عرض نمودم: البته اشکالی ندارد، ولی وقتی ملت کنار دریا می‌رود، لباس از تن خارج و با بانوان با البسه معروف به بیکنی که حتی از لباس‌خواب بانوان برهنه‌تر باشد می‌رود، آیا راضی هستیم بانوان اسلام با بیکنی که احقر البسه است، کنار دریا برود؟

آقا فرمودند: البته که نیستیم. ولی بانوان با چادور یا حتی مانتو و شلوار هم دخول نمایند، اشکالی ندارد.

عرض شد: ولی در ممالک افرنگ ازجمله همین ازبکستان و تاجیکستان و گرجستان، بانوان با بیکنی که فقط دو قطعه البسه تنگ می‌باشد، داخل می‌شوند.

آقا فرمودند: این نهایت بی‌شرمی است.

عرض شد: پس تایید می‌فرمایید که سواحل اگر در اختیار گرجستان و تاجیک و آذربایجان و روسیه باشد، اصلح است. چون زنان اهل کتاب رفته به ما هیچ مربوط ندارد.

آقا فرمودند: البته که صحیح است.

عرض کردم: دوم اینکه مهم‌ترین فایده سواحل خزر همین بوده که بیضه خاویار گرفته با مسکرات مصروف داشته، مست نموده و هلهله و خوشحالی نموده و این از فواید خاویار است و به زیان اسلام می‌باشد.

آقا فرمودند: ولی می‌دانی خاویار چه نرخ گرانی داشته و صادرات غیر‌نفتی محسوب می‌گردد؟

عرض شد: البته که صحیح می‌فرمایید، اما تا که خورد و چه فایده کند. اگر خاویار خزر به‌دست ما باشد، باید آن را قاچاق نموده، به دست کفار برسانیم، تا آن‌ها آن را با مسکراتی نظیر ودکا میل نمایند.

آقا فرمودند: من با کل این امور مخالفم.

عرض نمودم: اتفاقا حضرت پوتین اعلی‌الله مقامه این را دانسته و دفع شر از نظام نموده، خودش مرتکب گناه می‌شود.

آقا فرمودند: مگر نمی‌دانی که قیمت خاویار مثل طلا گران و جزو ثروت ما محسوب می‌گردد؟

عرض شد: مگر نظام جمهوری ظفرنمون اسلامی کم از این خاصه‌خرجی‌ها نموده؟ این یکی هم روی بقیه. خاویار را کفار آذربایجان و تاجیک و ازبک مصرف نمایند و کوفتشان بشود و ما لازم نداریم.

آقا فرمودند: البته ضرر است، ولی فایده آن کمتر است.

عرض کردم: فایده سوم اینکه این‌ها ازون‌برون را با ودکای ناب روسی میل نموده، مست می‌نمایند. حضرت امام فرموده ما باید برای ازون‌برون که حاوی خاویار است، دقت نموده و پولک حلال کشف نموده و از این سبب، حلیت آن واجب شده و ازون‌برون را مصرف کنیم.

آقا فرمودند: این دیگر بهانه است، وگرنه سی‌سال است ازون‌برون حلال شده.

عرض کردم: شما خودتان مصرف نمودید؟

آقا فرمودند: چه‌کار به مسأله شخصی من داری؟ مهم وجه عمومی آن است.

عرض نمودم: همین است دیگر. علما از این موضوع رضایت کامل نداشته و می‌فرمایند محل تردید است. و بهتر است مصرف نشود.

آقا فرمودند: دیگر چه؟

عرض کردم: دیگر همین که ممالک آسیای وسطی نظیر تاجیکستان و ازبکستان و قرقیزستان و ارمنستان و گرجستان همه ممالک یوروپ خود را محسوب نموده و با ما روابط حسنه نداشته و ما از برای آنان کفار یا مومنین محسوب می‌گردیم؛ و آن‌ها برای خودشان قوانین داشته و با حجاب و اسلام مخالفت داشته و هیچ کرامت برای ما قائل نمی‌باشند.

آقا فرمودند: حال که این‌طور است، اصلا ما برای چه باید با آن‌ها مراوده بداریم؟

عرض کردم: اتفاقا همین اصل موضوع است. مشکل ملت ما هم همین است. ملت ما هم بعضا بیشتر شبیه آن کفار و منافقین بوده هیچ علاقه به مملکت اسلام ندارند.

آقا فرمودند: به درک.

عرض نمودم: اتفاقا من هم همین را عرض می‌نمایم که به درک، ولی بعض علما متوجه نمی‌شوند.

و همین شد که من از منزل بیرون آمده و به خانه خودمان رفتم. والسلام علیکم من التبع الهدی

میرزا ابراهیم خفیه‌نویس