نغمههای خاطرهانگیز لری در بافت موسیقی عامهپسند
حسین فرجی، خواننده خوشصدای لرستانی، صبح روز ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ در ۶۸ سالگی درگذشت. نسل امروز تقریبا خاطرهای از او در ذهن ندارند، اما با مرور برخی از ترانهها و تصانیفی که او خوانده است، میتوان از او بهعنوان یکی از خنیاگران برجسته موسیقی لری یاد کرد. فردی که در کنار رضا سقایی، در زمره معروفترین خوانندگان منطقه لرستان قرار دارد و سهمی جدی در معرفی موسیقی این منطقه به کل مردم ایران ایفا کرد.
فرجی از صدایی رسا با حنجرهای توانمند در ارائه پیچیدگیها و ظرایف موسیقی آوازی برخوردار بود. همین قابلیت، به او این امکان را داد تا بهراحتی و روانی برخی از ملودیها و آوازهای پیچیده محلی منطقه لرستان را اجرا کند. آشنایی او با نغمههای منطقه لرستان از یکسو و نیز پیگیریاش در آموزش ردیفهای موسیقی آوازی و بهکارگیری تکنیکهای موسیقی آوازی ایران نزد اسماعیلخان مهرتاش و حتی حضور در برخی از کارهای نمایشی جامعه باربد، سبب شد تا او به تلفیقی از دو گونه موسیقی محلی منطقه خود و موسیقی سنتی ایرانی برسد و حاصل آن را در صدای تأثیرگذارش لحاظ کند.
فرجی تنها به خواندن کارهای لری اکتفا نکرد؛ بلکه برخی از کارهای موسیقی بختیاری را نیز خواند. او در گفتوگو با نشریه «جامعه و اقتصاد»، اشاره کرد که برای خواندن آهنگ بختیاری «مسافر کویت»، دو ماه را در شهرکی نزدیک بهبهان زندگی کرده است تا با زبان مردم منطقه آشنا شود. به گفته آقای فرجی، این ترانه بهعنوان بهترین ترانه سال انتخاب شد.
یک دلیل این که از او بهعنوان آغاسی منطقه لرستان یاد میکنند نیز بر اساس بافت کلی ترانههایی است که او خوانده است.
ترانه «شو سال» او از جمله ترانههای معروفش است که با خواندن آوازی کوتاه با همراهی کمانچهای با همان لحن و طعم موسیقی منطقه لرستان آغاز میشود.
فرجی نیز همانند بسیاری از خوانندگان خوشصدای موسیقی آن دوران، جذب بازار پرمخاطب موسیقی عامهپسند و سبک ایرانی شد. بخشی مهم از فعالیتهای او تا قبل از انقلاب سال ۵۷، صرف خواندن ترانههای عامه پسند و سبک میشد. وقوع انقلاب اما درست در اوج کاری این خواننده لرستانی، تمامی فعالیتهایش را دچار توقف کرد؛ بهنحوی که نزدیک به دو دهه بعد هم نتوانست هیچ فعالیتی صورت دهد.
موسیقی سبک و لالهزاری
موسیقی و نغمههایی که حسین فرجی خوانده است را باید در دستهبندی موسیقی شهری عامیانه منطقه لرستان قرار داد که با ارکستراسیون و سازبندی ساده موسیقی عامهپسند آن دوران تنظیم و اجرا میشد و البته خواستاران فراوانی داشت. بهکارگیری سازهایی چون قانون و البته با نقش محوری کمانچه (که مهمترین ساز منطقه لرستان بهشمار میرود) و تنظیمی با فواصل موسیقی عربی که گفتمان رایج موسیقی عامهپسند آن دوران بود، فضایی نوستالژیک به کارها میبخشید.
او البته تنها به اجرای کارهای موسیقی با لهجه و زبان لری اکتفا نکرد؛ شهرت و صدای تأثیرگذارش سبب شد تا آهنگسازان موسیقی عامهپسند شهری به سراغ او بیایند که از جمله آنها، فتحالله ریاحی است که برخی از کارهای فرجی با آهنگسازی او، فرصت انتشار پیدا کرد. ریاحی ازجمله آهنگسازان معروف موسیقی سبک ایرانی است که به موسیقی لالهزاری شهره است. ازجمله آثار نسبتاً معروفتر این دوره از همکاری این دو تن، میتوان به ترانه «دلی که دلبر نداره»، با سرودهای از عباس منتجم شیرازی و «داغ دل» با سرودهای از خسرو هوشمند شیرازی اشاره کرد که در همان فضای موسیقیهای عامهپسند و سبک دهههای ۴۰ و پنجاه تنظیم و منتشر شد.
شکایت از گروه رستاک
فرجی علاوهبر خوانندگی، ذهنی ملودیپرداز داشت. چنانکه خودش در گفتوگویی با نشریه «اقتصاد و جامعه» بیان کرده است، قطعه معروف «بارو بارو، بارونه هی» را او نواپردازی کرد و ساخت. اجرای این ترانه ازسوی گروه رستاک، شهرتی فراوان به این قطعه و موسیقی بکر و پرظرفیت منطقه لرستان بخشید. این ترانه محلی البته حاشیهای هم داشت و آن شکایت آقای فرجی از گروه رستاک برای اجرای بدون اجازه این ترانه بود. آقای فرجی گفته است که در پی این شکایت، آنها مجبور به پرداخت غرامت بابت اجرای بدون مجوز کار شدند.
اما ایراد او تنها به اجرای بدون مجوز این ترانه نبود، بلکه بهطور خاص و در رابطه با آهنگ «بارو بارو» اعتقاد داشت: «روی آن کار، کارشناسی لازم صورت نگرفته و بهطور ناشیانه متن شعر و آهنگ تحریف شده و بعضاً با توهین به لرها همراه است». او در ادامه نیز گفت: «متأسفانه بعضی از ما ندانسته کف و سوت زدیم و تشویق کردیم! اصطلاح «دایا بیچاره...» در متن ترانه، چه معنایی دارد؟ آیا فصل بهار موقع کشتوکار است؟ من اعتراضم را به آنها اعلام کردم؛ اما آنها توجهی نکردند و من مجبور شدم شکایت کنم و در آخر دادگاه حق را به بنده داد».
ممنوعالکاری ۱۵ ساله
از زندگی و فعالیتهای فرجی، اطلاعات پراکندهای در دسترس است. مهمترین و بیشترین اطلاعات منتشرشده از او، مربوط به مصاحبهای است که او سال ۱۳۹۳ با شماره ۱۵۵ نشریه «جامعه و اقتصاد» انجام داد. در این مصاحبه او میگوید که بهمنماه ۱۳۲۹ متولد شده و سال ۱۳۴۶ به تهران میآید. با فتحالله ریاحی(آهنگساز) آشنا شده و ضمن ازدواج با دخترش، به همکاریهای گستردهای با او میپردازد و تا سال ۱۳۵۷ ازجمله خوانندگان پر طرفدار بهشمار میرفت.
بعد از انقلاب، او مدتی در خرمآباد نمایشگاه اتومبیل داشت و مدتی هم در تهران رستورانی را اداره میکرد و عملاً تا سال ۱۳۷۱ اجازه هیچ فعالیت موسیقایی نداشت. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و وزارت محمد خاتمی بر وزارتخانه ارشاد، او و برخی دیگر از خوانندگان دوره قبل از انقلاب که مشکل سیاسی خاصی نداشتند، فرصت یافتند تا فعالیتی دوباره را بیاغازند. در این فرصت فراهمشده، او توانست آثاری چون «سنگ خارا»، «ستاره»، «هنینار» و آلبوم «گُلِ شادی» که در آن آهنگ «بارو بارو» را خوانده بود را به دست مشتاقان آثارش برساند، اما به دلیل عدم پخش این آثار از صداوسیما، آنها نتوانستد آنچنانکه باید شهرتی به او ببخشند.
با گسترش فضای مجازی اما ترانههای او بیشتر شنیده و دیده میشوند. این آثار بهخصوص در سایتهای خاص مناطق لرنشین، شهرت و محبوبیت خاصی دارد و از او با عنوان استاد یاد میشود. ضمن آنکه برخی از ترانههای خاطرهانگیز او در یوتیوب و مدل ایرانی آن، آپارات، مخاطبان و بینندگان خوبی دارد. در یکی از سایتهای موسیقی لری به نام «لر میوزیک»، بیش از ۲۲ ترانه او قرار داده شده است.