اقلیم بحرانزده، از حیات وحش تا محیط زیست
از ماه اکتبر به این سو مجموعه مهمی از مقالات و گزارشها که حاصل تحقیق صدها محقق و سالها مطالعه است یکی پس از دیگری منتشر شدند؛ گزارشهایی که نشان میدهد وضعیت حیاتوحش، سرعت گرمایش و ذوب شدن منابع آب شیرین جهان و به طور کلی تغییر اقلیم چقدر از پیشبینی سالهای پیشین، بیشتر و پیشتر است.
این نتایج چنان تکاندهنده بودند که تعداد زیادی از پژوهشگران و همینطور رسانههایی که اغلب در مورد محیطزیست به شکل تخصصی گزارش مینویسند مانند روزنامه «گاردین» خواستند تا همه رسانهها و سیاستمداران به جای «تغییر اقلیم» از عبارت «بحران اقلیمی» استفاده کنند تا اهمیت این چرخش اقلیمی و تلاش برای کاستن اثراتش، بیشتر جدی گرفته شود. همینطور آنها پیشنهاد دادند تا به جای عبارت «گرمایش جهانی» از «فرا گرمایش جهانی» یا «داغش جهانی» استفاده شود.
اقیانوسها گرفتار اضطراب زیستی
دو تا از آخرین موارد این گزارشها که در روزهای نزدیک به روز جهانی اقیانوسها (در ماه مه) منتشر شدند، به طور مستقیم مربوط به شرایط آبهای اقیانوسی جهان است. گزارشی پیرامون افزایش سطح آبهای جهان که میتواند بخش مهمی از زندگی ساکنان کره زمین و آبزیان و حیاتوحش را تحت تاثیر قرار دهد.
مطابق پیشبینی انجام شده در سال ۲۰۱۳ گمان محققین بر این بود که با گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی تا سال ۲۱۰۰ حدود ۹۸ سانتیمتر به سطح میانگین آبهای آزاد افزوده خواهد شد اما این گزارش روشن کرد که آب شدن یخهای قطب شمال و مجموعه برفهای کوهستانی (از مجموعه کوههای آلپ تا رشته کوه هیمالیا و رشته کوههای راکی) که تغذیهکننده رودها هستند، بسیار بیشتر از پیشبینی در حال اتفاق افتادن است. به شکلی که تا سال ۲۱۰۰ احتمالا تا حدود دو متر بر سطح آبهای آزاد افزوده خواهد شد.
به این ترتیب بنا به همین گزارش کاهش و تخریب سواحل و کشورهای جزیرهای میتواند باعث آوارگی و مهاجرت بیش از ۲/۵ میلیارد نفر در سراسر جهان شود. مهاجرتی که تا دو نسل ادامه خواهد یافت. این موضوع میتواند باعث فقر و حاشیهنشینی بیشتر شده و منابع طبیعی مانند جنگلها و مراتع و همینطور منابع انرژی و آب را با مشکل جدی مواجه کند.
موضوع مهم دیگر که در گزارش جداگانهای به آن پرداخته شده بود، تاثیر تغییر دمای اقیانوسها است بر حیات آبزیان است. بیش از ۸۰ درصد تنوع زیستی جهان به اقیانوسها و دریاها وابسته است. مطابق آخرین آمار منتشر شده در روز جهانی اقیانوسها ما بیش از ۳۵ درصد پرندگان دریایی، ۲۷ درصد ماهیها، ۱۳درصد پستانداران دریایی و ۵ درصد سختپوستان را از ذخیرهگاههای اقیانوسی کره زمین از دست دادهایم.
تغییر دمای اقیانوسها میتواند باعث تغییر محل زندگی کلونی ماهیها و به تبع آن جابهجایی آبزیان غولپیکر شود. اغلب جانوران خونسرد دریا برای فرار از تغییر دمای آب به عمق پایینتر پناه میبرند و این موضوع چرخه طبیعی اقیانوسی را با مشکل مواجه میکند و همینطور مرجانها و دیگر گیاهان دریایی را که ثابت هستند، تحت تاثیر جدی قرار میدهد.
بیش از یک میلیون گونه حیاتوحش در معرض انقراض
در گزارش تکاندهنده دیگری که بنا به آمار پژوهشهای یک کمیته جمعیتشناسی وابسته به سازمان ملل طی ۱۵ سال در بیش از ۵۰ کشور جهان منتشر شد، میزان جهانی نرخ از بین رفتن حیاتوحش در گونههای مختلف جانوران ۱۰ تا ۱۰۰ برابر بیشتر از میانگین آن طی ۱۰ هزار سال اخیر است.
به این ترتیب دانشمندان در این گزارش هشدار دادند که از هشت میلیون گونه موجود در سیاره زمین یک میلیون گونه در معرض انقراض جدی از سوی انسان قرار دارند. با توجه به دادههای منتشر شده، کاهش زیستگاه، بهرهبرداری از منابع طبیعی، تغییرات آب و هوایی و آلودگی، عامل اصلی از دست دادن گونهها هستند و بیش از۴۰ درصد از دوزیستان، ۳۳ درصد از صخرههای مرجانی و بیش از یک سوم از پستانداران دریایی در معرض انقراض هستند..
رییس این کمیته اعلام کرد: «سلامتی اکوسیستمهایی که ما و سایر گونهها وابسته به آن هستیم، سریعتر از آنچه فکرش را بکنیم رو به زوال است و افزود که تغییر و دگرگونی برای نجات این سیاره از همین امروز، ضروری است.»
در این گزارش همینطور بر تاثیر فاجعهآمیز جمعیت و تقاضای رو به رشد آن در سراسر جهان تاکید دارد و یادآوری میکند که جمعیت جهان در ۵۰ سال گذشته بیش از دو برابر (از ۳/۷ تا ۶/۷ میلیون نفر) شده است و تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر چهار برابر بیشتر شده است. این جمعیت تمام اکوسیستمهای حیات سیاره را تحت تاثیر قرار داده است.
در سال ۲۰۱۵، یک سوم ذخایر دریایی در سطوح غیر قابل قبول ماهیگیری شد و از سال ۱۹۷۰، میزان تولید چوب خام، دو برابر شده است و تا ۱۵ درصد آن به شکل غیر قانونی برداشت میشود.
آلودگی پلاستیک دریایی از دهه ۱۹۸۰ به ۱۰ برابر افزایش یافته است و سالانه به طور متوسط ۳۰۰ تا۴۰۰ میلیون تن زباله به آبهای جهان سرازیر میشود.
ورود و پراکندگی آلودگی به داخل اکوسیستمهای ساحلی بیش از ۴۰۰ منطقه «مرده» در سواحل اقیانوسی تولید کرده است که مجموعا یک منطقه بزرگتر از بریتانیا است. این مناطق را امروز برای ادامه حیات دریایی هم نمیتوان حمایت و یا به راحتی احیا کرد.
محیطزیست ایران ترکیب مخربی از توسعه مصرفمحور و تغییر اقلیم
ایران در بستر تغییرات اقلیمی مستعد شرایط بیثبات و ناپایدار در متغیرهای آب و هوایی و اقلیمی است؛ دورههای خشکسالی تثبیت شده و کم شدن بارش باران به علاوه افزایش سرعت تبخیر آب، و موضوع مهم خشک شدن تالابها و رودها و پس از آن سیل و آتشسوزیهای زنجیرهای جنگلها و گسترش هر روزه و لحظهای بیابانها در پیوند با سرعت بالای فرسایش و تخریب خاک.
اما آنچه نه تنها در جزییات تخریب محیطزیست و اخبار پراکنده باید به آن اهمیت داد بلکه در تمام این فرایندهای منجر به تغییر جغرافیای طبیعی و انسانی نیز باید رد پایش را بسیار پر رنگ در نظر گرفت، همنوایی سیاست و اقتصاد در سودجویی بیشتر از طبیعت است.
تمام پروژههای مخرب محیطزیست و از بین برنده منابع طبیعی، زمینخواری و جنگلزدایی، معدنکاوی و صنایع بدون جانمایی، پروژههای عمرانی در حوزه آب (سدسازی و انتقال و استخراج از اعماق)، محصول اقتصادی تکقطبی است که انحصار منافعش هم تنها در دست مافیای دولتی و نظامی و وابستگان آنها است.
بنا به آمار وبسایت پژوهش مجلس بیش از ۷۰ درصد بودجه دولت از محل منابع نفت خام تامین میشود. دولت بودجه سال ۱۳۹۸ خود را با فرض فروش ۱/۵ میلیون بشکه نفت در روز با قیمت ۵۴ دلار بسته است و این خود شرایط دشوار ما را به سبب وابستگیمان به نفت نشان میدهد.
گویا تمام این سرمایهها به شکلی ناگفته میان گروهی خاص تقسیم شده است. اشتراک اسامی در پروژههای آب، مشارکت بانکها و صندوقهای خصوصی در معدنکاویها و توسعه صنایع چوب، ساخت ویلا و مال و هتل آپارتمان از سوی طبقهای خاص و وابسته به چهرههای سیاسی و مذهبی.
به این ترتیب ما از فهم تعامل با طبیعت به نوعی غارت و مصرف آن رسیدهایم. موضوعی که باعث شده است در میان ۱۵ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا در فاکتورهای توسعه پایدار، به رتبه سیزدهم سقوط کنیم. این نگاه سازهمحور به توسعه، حذف نقش و نقطه اثر عدالت اجتماعی با سرمایهگذاریهای استانی کاهش نیافته است.
روزبهروز بنا به آمار، تمایل و اقدام به مهاجرت و فقر و بیکاری رو به افزایش است. استانهای زاگرس در غرب و جنوب غربی و استانهای جنوب شرقی ایران به شدت تحت تاثیر موج مهاجرت قرار دارند. بنا بر آمار سازمان جهاد کشاورزی ایران در هدر رفت آب و فرسایش خاک جز هفت کشور نخست آسیا است. سرمایهای که سالانه از آسیبهای این دو از بین میرود، میتوانست با مدیریت و زیربناسازی صحیح بسیار کاهش یابد.
از طرفی بودجههای مورد نیاز در نگهداری از محیطزیست و منابع طبیعی در بسیاری بخشها قابل مقایسه با بودجههای تامین اعتبار شده برای پروژه های سدسازی و توسعه صنایع آبخواه مانند فولاد و سیمان نیست. بر این موضوع سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت را هم باید افزود.
به این ترتیب سوء مدیریت و اولویتبندیهای ناصحیح دست در دست طول و عرض جغرافیایی، سرزمینمان را در شرایط اقلیمی (جغرافیای انسانی، سیاسی و طبیعی ) بسیار بحرانی و پیچیدهای قرار داده است.