
توهم توطئه؛ بلای جان طبیعت ایران
رویکرد رسانههای اصولگرا در ارتباط با مسائل محیطزیست و فعالان آن، بیشتر به پروندهسازی و هراسافکنی شبیه است تا اطلاعرسانی. انتشار اخبار و تحلیلهای عجیب که با تئوری توطئه عجین شدهاند، این پرسش را ایجاد میکند که آیا حامیان اقتصادی این رسانهها با ایران و ایرانی دشمنی دارند؟ آیا قرار است پای محیطزیستیها از طبیعت بریده شود تا تخریب سرزمین به بهانه توسعه، در خفا ادامه پیدا کند؟ یا این اطلاعرسانیها از روی بیخبری و بیدانشی است؟
گمانه اول زمانی تقویت میشود که افرادی وابسته به جریانهای تندرو در کشور، در شبکههای اجتماعی تهدید میکنند چنانچه رژیم سرنگون شود، جز تلی از خاک باقی نخواهند گذاشت. گمانه دوم را کسانی مطرح میکنند که سپاه پاسداران را در همه امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دخیل میدانند. اما با مرور گزارشها و تحلیلها، گمانه سوم قوت میگیرد. به این دلیل که کمتر نشانهای در پیوند با آگاهی از مسائل زیستمحیطی و روابط کارشناسان بینالمللی در آنها میتوان یافت. در مقابل، تئوری توطئه و دسیسهافکنی در آنها برجسته است.
یکی از تازهترین گزارشها، در ارتباط با کمکهای بینالمللی برای نجات گونههای در حال خطر را مشرقنیوز منتشر کرده است که بیشتر به طرح اولیه یک سناریوی هالیوودی شبیه است.
خلاصه گزارش این است: جرج شلر، یکی از معتبرترین کارشناسان حیاتوحش جهان، برای بررسی وضعیت یوزپلنگ به ایران سفر کرده است. او معاون سازمانی است به نام پنترا از همکاران پروژه حفاظت از یوز آسیایی. مدیر این سازمان، فردریک لونای که سابقهای طولانی در حفاظت گونههای جانوری در عربستان و امارات دارد، در مؤسسه دیگری به نام صندوق حفاظت از گونههای شیخ زائد آلنهیان نیز سمت مدیریتی دارد. این صندوق به ۱۰ پروژه مطالعاتی یا حفاظتی گونههای جانوری در ایران کمک مالی کرده است. نویسنده تا اینجا مسائل بیربطی را بهزور به هم پیوند زده و اشارهای نمیکند که این صندوق، به حدود ۱۷۴۰ پروژه در نقاط مختلف دنیا کمک کرده است. این قصه ناگهان وارد یک فضای سیاسی-دیپلماتیک میشود و پراکندگی محتوا و گسیختگی متن را صد برابر میکند. در ادامه، به ارتباط دوستانه ولیعهد امارات و عربستان میرسد و نتیجه میگیرد که: «امارات، امروز یکی از اضلاع مربع ضدیت با ایران است که اضلاع دیگر آن ترامپ، بنسلمان و نتانیاهو هستند».
کارآزمودگانی سرشناس
نگاهی به سابقه فعالیت کارشناسان خوشنام و پرآوازه حیاتوحش نظیر جرج شلر و فردریک لونای، خط بطلانی میکشد به تئوریهای توطئه.
نام شلر با نجات گونههایی مثل شیر در تانزانیا، گوریل در کنگو، ببر در هندوستان و همچنین پاندا در چین، گره خورده است. او شاید از معدود آمریکاییهایی است که به اعماق جنگلی در چین کمونیست قدم گذاشت و توانست برای حفظ پاندا از انقراض، نقشی مؤثر ایفا کند.
کارنامه لونای نیز نشان میدهد که همه عمر، تمرکزش بر حیاتوحش بوده است: از عربستان شروع کرد و در امارات ادامه داد. سالها عضو کمیته اجرایی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) بوده و ریاست گروه متخصصان معرفی مجدد گونهها را برای ۱۲ سال بهعهده داشته است. او سابقهای طولانی در بررسیهای میدانی حیاتوحش در آسیای مرکزی و خاورمیانه دارد.
حضور چنین افرادی با این سابقه درخشان، در تشکیلاتی که با هدف حفاظت از جانوران و طبیعت فعالیت میکند، ضروری است. این ضرورت زمانی پرنگتر میشود که بنیانگذارن و حامیان مالی آن تشکیلات، از دانش لازم برای پیشبرد امور بهرهمند نباشند. پیش از این نیز مدیران ارشد کشورهای امارات و عربستان نشان دادهاند در مواردی که تجربه و تخصص ندارند، از کارشناسان مطلع و موجه بهره میگیرند. آن شعار «دست توانگر» کارشناس وطنی که «برگ زرینی» بر تاریخ کشور مینشاند، در این کشورهای عربی بیمُسماست. این دو کشور با کمک کارشناسان بینالمللی حیاتوحش، تاکنون توانستهاند بهعنوان مثال، نسل اوریکس عربی و هوبره را با موفقیت احیا کنند.
مواجهه ایران با انقراض گونههای جانوری
اگر همین یک مورد، یعنی معرفی مجدد جانوران منقرضشده به طبیعت ملاک قرار گیرد، وضعیت ایران باعث تأسف، سرشکستگی و البته خجالت است. بهعنوان مثال، قرار بود نسل «گوزن زرد» و «گور ایرانی» احیا شود. فعالیتهایی هم انجام شد، اما عاقبت این جانوران در قفسها تکثیر شدند. عدم موفقیت در پروژههای حفاظتی حیاتوحش و سوءمدیریت در زیستگاههای طبیعی، کار را به جایی رسانده که بخش عمدهای از جانوران ایران در شرف نابودی و انقراض قرار گرفتهاند. تأسفبارتر اینکه ایران زمانی بهعنوان پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه و جزو سرآمدان جهان در زمینه حفظ محیطزیست شناخته میشد و در حفاظت حیاتوحش، ازجمله به افغانستان و امارات کمک کرده بود. اما اینک، نهتنها گونههای جانوری و گیاهی، که اکوسیستمها و طبیعت سرزمین مادری در انتظار نابودی مطلق، به صف شدهاند.
جرج شلر در کتاب «یک طبیعیدان و باقی جانوران» از تکتک سفرها و تلاشهایش برای نجات حیاتوحش در سراسر جهان، با زبانی ساده و روان، خاطراتی را نقل کرده است. در مقدمه کتاب، اشاره مختصری میکند به سفرش در ایران برای نجات یوز آسیایی و ابراز امیدواری میکند که این پروژه نیز با موفقیت به پایان برسد؛ آرزویی که عکس آن، در حال محققشدن است. نهتنها پای کارشناسان تراز اول بینالمللی که از اعتباری جهانی برخوردارند از ایران بریده شده، که با طرح قصههای جاسوسی و ایجاد فضایی رعبآور، انگیزه از جوانان و فعالان عرصههای طبیعی نیز سلب شده است. این رفتار قهرآمیز و دامنزدن به توهم دسیسه و دستهای پشت پرده، بیشک به زیان کشور است و ماحصلی نخواهد داشت، جز شتاب گرفتن ماشین انقراض و ویرانی که میراث مشترک ایران و ایرانی را درهم میکوبد و جز تلی خاک بیحاصل باقی نمیگذارد.