آیا ایران خود را برای قطع کامل اینترنت آماده میکند؟
اینترنت در ایران از ابتدای ورود تا کنون شاهد روزهای پر فراز و نشیب زیادی بوده است. سرعت، کیفیت و سانسور، سه سرفصلی است که میتوان اینترنت ایران را از گذشته تا حال با آن تعریف کرد.
سرعت پایین، ویژگی اصلی اینترنت در سالهای ابتدایی ورودش به ایران به حساب میآمد. به دلیل ضعف زیرساختها و محدودیتهای متعددی که در آن زمان وجود داشت، کاربران امکان استفاده از اینترنت پرسرعت را نداشتند. این مسئله حتی تا اوایل دهه نود نیز به نوعی ادامه پیدا کرده بود.
حالا هرچند به گواه برخی آمارها ایران در زمینه اینترنت پرسرعت ثابت جایگاهی در بین ۱۰۰ کشور برتر ندارد اما کاربران داخلی نسبت به سالهای گذشته، سرعت بالاتری را تجربه میکنند و دغدغه اصلیشان بیشتر به کیفیت و سانسور اینترنت معطوف شده است تا سرعت آن.
با آمدن اپراتورهای موبایل، میزان دسترسی مردم به اینترنت گستردهتر شده است اما به رغم برخی پیشرفتها، کماکان پایداری کیفیت اینترنت در ایران چالشی بزرگ به حساب میآید. بخشی از این مسئله ممکن است به دلیل زیرساختهای فنی باشد اما قسمت عمده آن همواره به دلایل سیاسی و حاکمیتی اتفاق میافتد.
یکی از بزرگترین مسائلی که کیفیت اینترنت در ایران را برای کاربران دچار محدودیت کرده است، سانسور و اختلالات گسترده آن است. رهبران ایران از گذشته تا کنون هر بار به دلایل مختلف، دایره دسترسی کاربران به محتوا و خدمات اینترنتی متنوع را تنگتر کردهاند.
انتخابات سال ۸۸، اعتراضات خیابانی و شکلگیری جنبش سبز از جمله زمانهایی بود که حکومت ایران به بهانه آن، سرکوب فعالیتهای اینترنتی را گستردهتر کرد. فیلتر شدن شبکههای اجتماعی مطرحی نظیر فیسبوک و توییتر از یادگارهای همان دوران به حساب میآید.
پس از آن رفته رفته فشار فیلترینگ اینترنت بر روی کاربران بیشتر هم شد. روندی که تا پیش از آن اغلب، سایتهای سیاسی و پورن را هدف قرار میداد، از آن تاریخ دایره خود را گستردهتر از پیش کرد. دیگر فقط محتوای سیاسی و مستهجن بود که فیلتر میشد بلکه رسانههای اجتماعی، سایتهای به اشتراکگذاری ویدیو، اپلیکیشنهای ارتباطی و بسیاری از زیرساختهای فنی اینترنتی نیز از زیر تیغ فیلترینگ عبور میکردند.
کار از این هم فراتر رفت و اجرا شدن طرح اینترنت ملی که تا آن زمان صرفا در موردش صحبت میشد با سرعت بیشتری پیگیری شد. برنامه این بود تا حاکمیت ایران منطقه امن اینترنتی خود را تاسیس کند، سرور سایتهای مطرح به داخل کشور منتقل شود، کپی سایتها و اپلیکیشنهای مطرح جهانی در ایران ایجاد شود، زیرساختهای فنی برای نگهداری دادهها توسعه یابد و در نهایت، تبلیغات، فشار و اجبار برای کشاندن کاربران اینترنت به این شبکه محدود داخلی انجام شود. در کنار آن، ایجاد اختلال در زیرساختهای اینترنت جهانی و ابزارهای دور زدن فیلترینگ نیز یکی از پروژههایی بود که از طرف ارگانهای فنی و امنیتی کلید خورده بود.
اواخر دهه ۹۰ تعداد مراکز داده راهاندازی شده در داخل کشور به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد تا مقدمات لازم برای انتقال دادههای ضروری به داخل کشور فراهم شود. پس از آن سایتهای پربازدید ایرانی علیرغم وجود مشکلات فنی به مرور سرورهای خود را به ایران انتقال دادند و حکومت داشت گام به گام به آنچه که سالها برایش برنامهریزی و هزینه هنگفت کرده بود میرسید.
ایران پیش از این در بزنگاههای حساس، سابقه قطع دسترسی کاربران به اینترنت بینالمللی را دارد. گزارشهای منتشر شده در این خصوص نشان میدهد در چنین بازههایی، کاربران داخل ایران تنها به سایتهایی دسترسی دارند که سرور آنها داخل کشور باشد. اما قبل از آن چنین نبود. وقتی اینترنت قطع میشد، عملا دسترسی به همه چیز از میان میرفت.
در دوره اعتراضات دی ماه ۹۶ و مدتی پس از آن نیز، ایران اختلالات گستردهای در زیرساختهای اینترنتی ایجاد کرد؛ به طوری که برخی از وبسایتهایی که محتوای آنها در خارج از کشور نگهداری میشد برای کاربران داخلی غیرقابل دسترس شدند.
این روزها اما انتشار خبر مهم دیگری نشان میدهد دستگاههای حاکمیتی یک مرحله دیگر به آنچه برایش نقشه کشیدهاند نزدیکتر میشوند.
انتشار نامه یکی از شرکتهای پرداخت الکترونیک به پذیرندگان در خصوص رزمایش قطع اینترنت، از جمله نشانههای دیگر آمادگی ایران برای مسدود سازی دسترسی به اینترنت است و سازمان پدافند غیرعامل، مسئول اصلی اجرای چنین طرحی به حساب میآید.
غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل در گفتگویی که مهر ماه گذشته با خبرگزاری فارس داشت، ضمن اعلام احتمال قطع اینترنت (از طرف آمریکا)، از اجرای رزمایش مسدودسازی دیگری هم خبر داده بود. او گفته بود ایران در زمینه ماهوارههای تلویزیونی باید به ظرفیتهای داخلی متکی باشد و برای آزمایش این ظرفیتها قرار است آگاهانه ارتباطات ماهوارهای صداوسیما را قطع کنیم: «... امسال هم طی یک مانور، ماهواره را در صداوسیما قطع میکنیم و همه را بر فیبر منتقل میکنیم تا ببینیم ضعفی وجود دارد یا خیر.»
آنچه که میتوان بر اساس سابقه اجرایی و نحوه عملکرد نظام ایران طی سالهای گذشته از آن نتیجه گرفت نشان میدهد رهبران کشور خود را برای روزهای دشوار احتمالی در آینده آماده میکنند. این آمادگی این بار اما با استفاده از تجربیات قبلی قرار است آسیبهای کمتری به بدنه حکومتی وارد نماید و از طرفی احساس کمبود کمتری در طبقه عام مردم ایجاد کند.
اگر چنین فرضیهای را با وجود اما و اگرهای احتمالی درست در نظر بگیریم، حالا با قطع اینترنت در شرایط بحرانی یا حتی شرایط معمول ایران، ارتباط جهانی کاربران قطع میشود اما سایتهای داخلی در دسترس خواهند بود. پرداختهای بانکی بدون مشکل انجام خواهند شد و پیامرسان، موتور جستجو، یوتیوب و اینستاگرام ملی نیز نیازهای غیرقابل دسترس کاربران را برطرف خواهند کرد. اپراتورها بستههای اینترنتی خود را حتی با قیمت ارزانتر به مردم میفروشند و هر آنچه نیاز آنلاین است، در همین محیط ایزوله و امنیتی در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
این ایدهآل حاکمیت ایران همین حالا هم هرچند خلاف جهت آزادیهای انسانی و حق دسترسی به اینترنت جلو رفته است اما به میزان مناسبی از مرحله ایده به مرحله اجرا رسیده است.
حکومت ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری برای قطع اینترنت به روی کاربران خود آمادگی دارد اما در اینکه چه زمان و چگونه قرار است از این ویژگی استفاده کند، بحثهای فراوانی مطرح است.