احمدرضا جلالی به انفرادی منتقل شد؛ احتمال اجرای حکم اعدام پزشک و پژوهشگر مقیم سوئد در ایران
احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر و متخصص امدادرسانی مقیم سوئد، که اردیبهشت سال ۱۳۹۵ طی سفری با دعوت رسمی دانشگاه تهران به ایران آمده و بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب تهران به اتهام «جاسوسی و همکاری با دولت متخاصم» به اعدام محکوم شده است، از روز دوشنبه ۷ مرداد ماه، سه روز پیش، به انفرادی منتقل شده و طی یک تماس کوتاه تلفنی با خانوادهاش «احتمال اجرای حکم خود را داده است.»
یکی از اعضای خانواده جلالی به ایران اینترنشنال گفت که «او از زمان انتقال، تنها یک بار تماس گرفته و گفته است که نمیداند توسط چه گروه اطلاعاتی از بند زندان به انفرادی منتقل شده است.»
جلالی در این تماس تلفنی همچنین گفته است: «نمیداند انفرادی که کاملا با دوربین کنترل میشود، اصلا در زندان است یا در مکان دیگری. او احتمال اجرای حکم خود را داده است.»
احمدرضا جلالی، متخصص امدادرسانی متولد ایران و دارای اقامت سوئد است که در ایران بازداشت و به اعدام محکوم شدهاست. او که با دعوت رسمی دانشگاه تهران به ایران سفر کرده بود، ۵ اردبیهشت ماه ۱۳۹۵ از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
هفت ماه نخست بازداشت، او در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین که تحت کنترل وزارت اطلاعات قرار دارد، تحت بازجویی بود و پس از هفت ماه به بند عمومی منتقل شد.
جلالی در مهر ماه ۱۳۹۶ یعنی بیش از یک سال پس از بازداشت، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی به اتهام «فساد فی الارض از طریق جاسوسی برای دولت متخاصم» به اعدام محکوم شد. این حکم ۲۹ مهرماه ۱۳۹۶ به وکیل او ابلاغ شد و دو ماه بعد، شعبه یک دیوان عالی کشور نیز عینا این حکم را تائید کرد.
خبر بازداشت احمدرضا جلالی ماهها پس از بازداشت او در تهران در اختیار رسانهها قرار گرفت و ویدا مهراننیا، همسر احمدرضا جلالی گفت: «ما پس از دستگیری همسرم سکوت کردیم؛ زیرا ترسیده بودیم و از طرف دیگر هم فکر میکردیم که بازداشت او بر اساس یک سوءتفاهم و اشتباه صورت گرفته و حتما به زودی آزاد میشود.»
او همچنین گفت که همسرش پیش از بازداشت بارها به دعوت سازمانهای دولتی از جمله هلال احمر بدون هیچ گونه مشکلی به ایران سفر کرده بود.
۱۲۱ برنده جایزه صلح نوبل در آذر ۱۳۹۷ طی نامهای خطاب به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خواستار آزادی «سریع» احمدرضا جلالی پزشک و پژوهشگر شدند و خطاب به علی خامنهای نوشتند: «ما از شما میخواهیم که شخصا به این موضوع توجه کرده و اطمینان حاصل کنید که به طور انسانی با او رفتار و در اسرع وقت آزاد شود.»
احمدرضا جلالی:حکم اعدام به خاطر رد جاسوسی با وزارت اطلاعات
احمدرضا جلالی در سال ۱۳۹۶ در نامهای از داخل زندان، نوشت: «من توسط سازمان پدافند غیرعامل برای سخنرانی درباره تسریع سیستم بهداشتی علیه حملات تروریستی رادیواکتیو، شیمیایی و بیولوژیکی دعوت شدم. علاوه بر این سخنرانی، من در دو جلسه عمومی و غیرطبقه بندی درباره برنامههای آموزشی مربوط به پدافند غیرعامل و مبارزه با تروریسم شرکت کردم. تقریبا شش ماه پس از این جلسات در سفر علمی من به تهران، ناگهان از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به فعالیت تبلیغی علیه نظام متهم شدم. آنها به من گفتند که شما یک سری موضوعات و دادههای محرمانه درباره زیرساختهای حیاتی، پروژههای ایران درباره سیستم دفاعی و مدیریت بحرانش را جمعآوری و به اسراییل دادید.»
او در نامه خود نوشت بازجویان وزارت اطلاعات «مرا متهم کردند که از سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۸) برای اسراییل جاسوسی کردم و به من گفتند تمام دوران دکتری و فوق دکتری و همچنین ویزا و اقامتم (موقت و همیشگی) در اروپا (سوئد و ایتالیا) از طریق اسراییل هماهنگ و پیشنهاد شده بود تا در عوض برای آنها جاسوسی کنم».
احمدرضا جلالی در نامه خود با رد تمام این اتهامات، اعلام کرد که «من هرگز با هیچ سرویس اطلاعاتی ارتباط و یا همکاری نداشته ام، نه برای اسراییل و نه برای هیچ کشور دیگری. من هرگز به اسراییل سفر نکردهام و هیچ دوست یا همکاری از کشور اسراییل نداشته ام. دهها پروفسور و محقق در سوئد و ایتالیا هستند (گانر، اوهلن، لیسا کورلند، فرانچسکو دلاکورته، لوکا راگاتزونی و بسیاری دیگر) که می توانید با آنها ارتباط بگیرید و درباره فعالیتهای روزانه من سوال کنید.»
جلالی با شرح شکنجههایی که برای اعتراف اجباری به او وارد شده، در نامه خود نوشت: «تیم بازجویی وزارت اطلاعات برایش مهم نبود که من چه چیزهای را توضیح میدهم. آنها من را در یک سلول انفرادی به اندازه سه در پنج در بند ۲۰۹ قرار دادند و به گونههای مختلف مورد شکنجه روحی و جسمی قرار دادند و تهدید و تحقیرم کردند و دروغ گفتند و اجازه ندادند به وکیل دسترسی پیدا کنم. تا اینکه در ماه هفتم مرا به اعترافات دروغین وادار کردند و پروندهای ساختند پر از دروغ و اتهامات بیاساس.»
این پزشک و پژوهشگر در پایان نامه خود از زندان نوشته بود: «من هرگز فعالیتی علیه کشورم نداشتم. من هرگز برای کشور اسراییل یا هر کشور دیگری جاسوسی نکردم. تنها اشتباه من این بود که قبول نکردم تا از اعتماد همکارانم و مسئولان دانشگاه اروپا استفاده و علیه آنها برای وزارت اطلاعات ایران جاسوسی کنم.»