از تبِ تند برجام تا آتشِ زیر خاکسترِ تهدید
پیادهروی ظریف و کری در دیماه سال ۹۳ در خیابانهای ژنو این پیام را منتقل میکرد که در مسیر شکلگیری برجام، ایران و آمریکا بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک شدهاند. سند برجام را اما وزرا و نمایندگان ۵+۱ و ایران در حالی در تابستان ۹۴ امضا کردند که از همان ابتدا، در لایههای سیاست داخلی ایران و آمریکا با چالشهای فراوانی از سوی گروههای رقیب دولتهای مستقر روبهرو شد.
در ایران، علی خامنهای با دیده تردید به توافق نگاه کرد و با اعلام «عدم خوشبینی» راه را برای حملههای زودهنگام سپاه پاسداران تا حد موشکنویسی و جریان اصولگرا تا حد خائن خواندن مذاکرهکنندگان باز کرد. از طرف دیگر، او شروط ۹ گانهای را هم برای اجرای برجام گذاشت. در آمریکا، جمهوریخواهها هشدار دادند که این توافق طولانیمدت نخواهد بود و برای محدود کردن ایران رضایتبخش نیست.
بهار برجام و ماه عسل کشورهای عضو بیشتر از دو سال طول نکشید و پس از چندین بار تهدید، در بهار سال گذشته، وعده رییسجمهوری جدید آمریکا نخستین ضربه عملی را به پیکر برجام وارد کرد. در ایران، با آنکه در مقابله با تهدید آمریکا، علی خامنهای نیز از آتش زدن برجام سخن گفته بود، اما نظام ایران هنوز بعد از نزدیک به یک سال امضای رسمی خود را بر این قرارداد حفظ کرده، هرچند وضعیت متفاوت شده است.
خروج آمریکا؛ از فرصت تا تاثیر
در ماههای اول خروج آمریکا از برجام، دولت روحانی و اصلاحطلبها در ایران آن را یک پیروزی دیگر برای خود تفسیر و از آن بهعنوان فرصتی جدید برای تغییر ائتلاف جهانی یاد کردند. خروجی عملی این تلاش و فرصت، پس از ماهها رایزنی ایران و اروپا، تاکنون تنها راهاندازی کانال مالی اینستکس بوده است.
هرچند با گذشت زمان و سیاست فشار حداکثری آمریکا بر ایران، صدای رسمی نظام سیاسی ایران درباره برجام نیز متفاوت شده است. تا پیش از آغاز سال جدید، انزوای آمریکا در دیپلماسی و فشار اروپا به ترامپ تا حدی دولت و حتی نهادهای نظامی و اسلامی ایران را راضی میکرد، اما حالا در یک سالگی خروج آمریکا، بروز تاثیر فشارهای اقتصادی و تشدید تحریمهای آمریکا بر کاهش مراودات نفتی و غیرنفتی با کشورهای جهان زبان تردید و نقد را در ایران نیز تقویت کرده است.
حادثه سیل در بیش از ۲۰ استان ایران نخستین شاخصی شد که کماثری برجام در تامین منافع اقتصادی ایران را به نمایش گذاشت. بلوکه شدن ارتباط بانکی هلال احمر ایران برای دریافت کمکهای جهانی به صحنه تقابل وزیر خارجه و رییسجمهوری ایران با دولت آمریکا مبدل شد؛ حسن روحانی با زبان گلایه گفت که انتظار میرفت حداقل «عقلانیت به خرج میدادند» و در بحران سیل از فشار تحریمها کم میکردند.
تردید اصلاحطلبانه درباره برجام
اصلاحطلبها، که با مانیفست تعامل در دیپلماسی همواره از برجام و ماندن در آن حتی بدون حضور آمریکا حمایت میکردند، اخیرا نخستین تردیدهای خود را درباره آن ابراز کردهاند.
نخستین تردید رسمی از جانب این جبهه سیاسی را نمایندگان اصلاحطلب مجلس اظهار کردند؛ اردیبهشت سال قبل مصطفی کواکبیان و فروردین امسال محمود صادقی ماندن در آن را با وجود تحریمها زیر سوال بردند. پست اخیر صادقی در توییتر اما بیشتر مورد توجه قرار گرفت: «با توجه به خروج ایالات متحده از برجام و تعلل طرفهای اروپایی در ایجاد سازوکار مالی برای دور زدن تحریمها، حفظ برجام چه فایدهای برای ما دارد؟ لازم است دولت درباره آثار حفظ برجام در شرایط کنونی به نمایندگان توضیح بدهد.»
صدای تریبون مجلس بهتر شنیده شد، اما نمایندگان تنها کسانی نبودهاند که تردید جبهه اصلاحطلبها را مخابره کردند. پیشتر، واکنشهای انتقادی مشابه در رسانههای اصلاحطلب هم دیده شده بود.
فریدون مجلسی، یکی از دیپلماتهای پیشین ایران و از حامیان برجام، در واکنشی در آذر ۹۷ نوشته بود که بعد از خروج ترامپ، اروپاییها نیز در عمل از برجام خارج شدهاند. دیاکو حسینی، تحلیلگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، نیز در مهر ۹۷ گفته بود که اروپا نیز در عمل پیرو آمریکا است و نباید انتظار معجزه از شرایط باقیمانده را داشت.
مزاجی که سرد شده...
با آنکه خروج آمریکا و تحقق نیافتن موثر و سر موعد وعدههای اروپا بارها ایران را به واکنش تند در عرصه «سیاست اعلامی» واداشته است و جواد ظریف و حسن روحانی هم در مواضع متعدد از «سرریز شدن صبر ایران» گفتهاند، اما هنوز نام وزیر خارجه ایران بهعنوان طرف امضاکننده ایرانی در سند برجام بر جای خود باقی است.
با اینحال، در سطح «سیاست عملی»، دیپلماسی جدید ایران در منطقه نشانههای ناامیدی این کشور از فواید و منافع اقتصادی برجام را نشان میدهد. افزایش مراودات اقتصادی با عراق تا ۲۰ میلیارد دلار تا سال ۱۴۰۰، وعده ایجاد سازوکار مشابه اینستکس با کشورهای روسیه و ترکیه و چین و در آخرین مورد، افزایش مراودات تجاری با پاکستان از نشانههای بازگشت دیپلماسی ایران به جبهه شرق است.
به نظر میرسد ایران از یک طرف با نگه داشتن نامش در برجام از تشکیل دوباره ائتلاف غربی علیه خود جلوگیری میکند و از طرف دیگر با تقویت پیوندهای اقتصادی و افزایش اتکا به کشورهای منطقه، بخشی از منافع اقتصادی در معرض خطرش را تامین میکند.
با همه اینها، در داخل کشور، افزایش شکاف در اقتدار برجام در جبهه حامیان آن مشهود است. باید منتظر ماند و دید آیا صداهای مخالف برجام از مجلس و جبهه اصلاحطلبها و دولت بلندتر و به اقدام عملی منجر خواهد شد یا تاکتیک دیپلماتیک فعلی ادامه خواهد داشت.