برجام و تداوم چالشهای سیاسی
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که زمانی در دولت احمدینژاد مسئولیت مذاکرات هستهای را بهعهده داشت، روز دوشنبه ۲۶ آذرماه در مراسم هفتمین سالگرد مصطفی احمدی روشن در دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به اینکه دولت ایران از حدود صد حق ملت در برجام انصراف داده است، از دانشگاهها خواست برجامخوانی را در دانشگاه شروع کنند.
الف- انصراف از حقوق ملت
جلیلی گفت یکسوم از این صد حق که دولت از آن انصراف داده است، حق تحقیق و توسعه است و در برجام، بهصراحت گفته شده که ملت ما نباید در این حوزه تحقیق و توسعه انجام دهد. جلیلی افزود دانشگاهها نباید اجازه دهند عدهای گستاخانه مانع دستیابی به حقوق ملت شوند.
ب- بازی دروغین غرب
جلیلی همچنین با انتقاد از کسانی که از الحاق ایران به کنوانسیونهای بینالمللی دفاع میکنند، گفت اگر این افراد همانگونه که خود ادعا میکنند، قبول دارند که غرب همه عالم نیست، پس چرا خود را معطل چند کشور اروپایی نگه داشتهاند؟ او همچنین تنها سود برجام را تجربه برجام دانست و با کنایه به روحانی گفت، با وجودی که تجربه تاریخی نشان داده است که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، اما عدهای معتقد بودند برای حل مشکلات باید بهسمت کدخدا رفت.
جلیلی همچنین با اشاره به وجود حدود صد بانک در اروپا که سهامشان دولتی است، اظهار داشت که آنها میتوانند این بانکها را مجبور به همکاری با ایران کنند، اما این کار را نمیکنند.
ج- کیهان و توجیه پیشبینی غلط درمورد برجام
همزمان با اظهارات جلیلی، حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان نیز با توجیه یکی از نوشتههای خود در سالهای اخیر، در این خصوص که واشنگتن از برجام خارج نخواهد شد، گفت پیشبینی کیهان در این خصوص تحقق یافته است. او همچنین با اشاره به اینکه این انتقادها علیه کیهان درحالی عنوان میشود که منتقدان میبینند پیشبینیهای کیهان درست از آب درآمده است، استدلال کرد مساله اصلی کیهان تاکید بر این موضوع بوده است که دولت آمریکا بهخاطر منافع ناشی از برجام، از آن خارج نخواهد شد. شریعتمداری در این یادداشت تاکید کرده است کیهان بارها اعلام کرده بود که برجام برای آمریکا یک سند طلایی است و هرگز حاضر نخواهد شد این سند طلایی و امتیازات بادآوردهای را که بهآسانی از ایران دریافت کرده است، از دست بدهد.
او افزود حالا هم پیشبینی کیهان درست از آب درآمده و با وجود خروج آمریکا از برجام، به علت باقی ماندن ایران در آن، منافع آمریکا از برجام کاملا تضمین شده است.
د- برجام و ادعای هوشمندی رهبر
از سوی دیگر علیاکبر ناطق نوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با دفاع از عملکرد دولت در قضیه برجام، گفته است که ایران با این کار به دنیا اعلام کرد ملتی صلحطلب است و کسانی که پیمان را نقض کردند، جنگطلب و طرفدار دروغین صلح و حقوق ملتها هستند. او همچنین پیام آیتالله خامنهای به ظریف را مشابه پیام حضرت علی به مالک دانست و این عبارت را که او خطاب به مذاکراهکنندگان گفت «بروید مذاکره کنید، اما بدانید که آمریکاییها حقهباز و در پی فریب دادن شما هستند»، عبارتی هوشمندانه دانست.
ه- حقوق فراموششده
واقعیت این است جلیلی که مدعی حقوق نادیده گرفته شده ایران است، این مساله را نادیده میگیرد که موضوع توسعه هستهای، برگهای است که میتوان آن را با امتیازات دیگری معاوضه کرد. بنابراین ایران میتواند از این برگه در برابر امتیازاتی بهنفع توسعه اقتصادی، تولید اقتصادی و دستیابی به بازارهای مالی جهان صرفنظر کند. همچنانکه کرهجنوبی و آفریقای جنوبی این کار را انجام دادند. سعید جلیلی که سخن از حقوق نادیده گرفته شده در اثر برجام میگوید، خود فراموش کرده است که در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی و مدیریت مذاکرات هستهای، ایران از حق فروش نفت خود برخوردار نبود و نیز موقعیت بینالمللی کشور، بهعلت ناتوانی در مدیریت مذاکرات هستهای، بهشدت تضعیف شده بود که اثرات اقتصادی و سیاسی آن همچنان برجای مانده است.
نتیجهگیری:
جناحهایی که جلیلی و روزنامه کیهان آنها را نمایندگی میکنند، بیشتر منعکسکننده نظرات نهاد رهبریاند. بسیاری از تحلیلگران مخالفتهای صریح و ادامهدار آنها با برجام را ناشی از منافعی میدانند که وجود درگیری دیپلماتیک بین ایران و غرب، چه از نظر منزلت سیاسی و چه از نظر منافع اقتصادی، نصیب این جریان و این نوع تفکر انزواگرایانه در نظام جمهوری اسلامی ایران کرده است. از نظر آنها درگیری دائمی با غرب، برای ایران به نوعی ابزار کسب اعتبار در سطح بینالمللی تبدیل شده است و ایران به بهانه درگیری دائمی با غرب، خود را کشوری ظلمستیز و استکبارستیز در سراسر جهان معرفی میکند. هرچند که این نوع ادبیات ستیزهجویانه در بین بسیاری از کشورها دیگر اعتباری ندارد، اما از بسیاری جهات هم جمهوری اسلامی ایران را به کشوری متفاوت و متمایز در مقابله با ظلم جهانی تبدیل کرده است. رفتار مسالمتآمیز با غرب، این وجهه را تخریب میکند و درنتیجه، بسیاری از سیاستمداران در داخل ایران به ادامه این رویکرد دیپلماتیک در سطح بینالمللی، یعنی ستیزهجویی با غرب، اصرار دارند. در نتیجهگیری نهایی، آنها معتقدند هرگونه عادیسازی روابط با غرب، سرنگونی ارزشهای انقلابی و نظام جمهوری اسلامی را کلید خواهد زد.
در عین حال، شبکههای مالی که در دوران احمدینژاد و تحریمهای اقتصادی شکل گرفتهاند را نباید فراموش کرد. برای بسیاری از آنها از اعضای نهادهای انقلابی بودند، وجود تحریمهای اقتصادی و وضعیت غیرعادی در تجارت و مناسبات اقتصادی، درهای بهشت تولید ثروت را گشوده بود و آنها اکنون در تلاشاند با هر هزینهای، حتی با خلق جهنم برای جامعه و مردم، همچنان در بهشت نعمت و ثروت خود بیارامند. درهای این بهشت فقط در تداوم درگیری بین ایران و غرب گشوده خواهد بود.