در سودمندی مثله کردن
بهمحض ورود، او را به اتاق سرکنسول راهنمایی کردند. بعد از یک مشاجره لفظی کوتاه و متقاعد نشدن او به بازگشت به کشور، دستوپایش را بستند. هرچند جزییات قتلش هنوز کاملا روشن نشده، اما آنچه از گفتههای مقامات ترکیه و فایل صوتی ضبطشده برمیآید، دستور قتل او در تماسی اسکایپی با ریاض صادر میشود. احتمالا خاشقجی تصویر فرمانده را، زمانی که با مطایبه دستور قتلش را میداده، میدیده است.
وزیر امور خارجه ترکیه در مصاحبه با روزنامه آلمانی «زوددویچه تسایتونگ» میگوید یکی از ماموران که برای اجرای عملیات قتل از عربستان سعودی به استانبول آمده بود، همکار خود را تشویق میکند که هنگام مثله کردن جسد به موسیقی گوش دهد. در نوار صوتی میتوان شنید که با لذت این جمله را به زبان میآورد، و در ادامه میگوید که از مثله کردن جسد خوشش میآید. روزنامه «صاباح»، چاپ ترکیه، گزارش میدهد که پیش از تکهتکه کردن جسد جمال خاشقجی با اره، تمام خون بدنش را با استفاده از مکندههایی از جسدش تخلیه میکنند و داخل سینک دستشویی میریزند، تا موقع مثله کردن، خون به اطراف شتک نزند. بهگزارش این روزنامه، بدن خاشقجی را صالح محمدالطبیقی، فارغالتحصیل رشته پزشکی قانونی از دانشگاه گلاسگوی اسکاتلند، مثله میکند، با دقت و خونسردی، وقتی به موسیقی گوش میداده است.
پلیس ترکیه بعدها از فاضلاب زیر کنسولگری دیانای خاشقجی را پیدا میکند. پس از تشریحِ پیکر، اجزا در محلولی شیمیایی امحا میشوند. واشنگتنپست، بهنقل از یک منبع آگاه، نوشت شواهد بیولوژیکی این فرضیه را تقویت میکند که اجزای بدن جمال در اسید محو شده است. نام اسید مورد استفاده، که در زمانی کوتاه گوشت، غضروف و استخوانها را در خود حل میکند، هیدروفلوریک است. هیدروفلوریک یک ماده شیمیایی قوی حاوی هیدروژن فلور است که در صنایع شیشه کاربرد دارد.
در بیستمین سالگرد قتل فجیع فروهرها، قتل خاشقجی سوالی اساسی را پیش روی ما قرار میدهد: چرا گاهی زندان، تبعید، سانسور، تبعیض و حتی اعدام برای دگراندیشان و منتقدان کفایت نمیکند؟ چه اصراری هست که هرازچندی کسی از مخالفان را شرحهشرحه کنند؟ در مثله کردن اجساد مخالفان چه چیز مازادی وجود دارد که انجام دادنش لازم میشود؟
با واژه «خودسر» آشنا هستیم. خودسر نامی است که حاکم به مامور لورفتهاش میدهد. وقتی برنامه ضربوجرح و قتل درنهایت مخفی نمیماند، اعلام برائت از ماموران برای سیستم حاکم حیاتی است. اما باید توجه داشت که این مامورها یا خودسرها تا چه حد برای سیستم لازماند، نه فقط از حیث سربهنیست کردن منتقدان، بلکه از این جهت که آنها زندان و تضییق و تبعیض را به امری قابلقبول تبدیل میکنند. وقتی مامور خاطی محاکمه شود، حاکم برای بار دوم موفقیتش را جشن میگیرد، و رو به مخاطبان اعلام میکند که «عدالت» از این پس توسط «من» محقق خواهد شد. میگوید کسی دیگر مثله نخواهد شد. این فرایند آستانه رضایت عمومی را بالا میبرد، و راه برای تداوم کنترلهای دیگر گشوده باقی میماند.
قتلِ مخالفان هرچه فجیعتر باشد، امکان سرکوب همگان بیشتر مهیا میشود. این بازی برد-برد حاکمیت است. اگر لو نرود، بدون هزینهای از دست مزاحمها خلاص شده است، اگر لو برود، امکان سرکوب بیشتر فراهم میشود، سرکوبی که این بار امتیازی است که در ازای زنده ماندن و اجازه حیات به مخالفان داده شده است.