شیوع ویروس جدید کرونا در ایران؛ آیا کاری از دست مردم ساخته است؟
سرانجام حضور ویروس جدید یا کوویدـ۱۹ در ایران با تایید مرگ ۲ نفر در قم بر اثر ابتلا این ویروس بهصورت رسمی اعلام شد. اما همچون بسیاری از موارد مشابه، روند اطلاعرسانی درباره شیوع این بیماری در ایران موجی از بیاعتمادی و سوالهایی بیپاسخ درباره وجود این ویروس در ایران پدید آورده است. در ادامه مهمترین پرسشها در این زمینه را مرور میکنیم.
۱) شیوع بیماری در ایران تا چه حد گسترده است؟
در حالیکه تا پیش از این، وجود این ویروس در ایران به استناد گزارشهای رسمی تکذیب شده بود، اعلام حضور ویروس با خبر مرگ دو بیمار مبتلا به آن این پرسش را پیش آورده است که چه تعداد در ایران به کرونا آلوده یا مبتلا شدهاند؟
بر اساس آمار جهانی، مرگومیر حدود ۲ تا ۳ درصد است. اما همین آمار برای شهر ووهان چین ۴/۹ درصد، برای استان هوبی ۳/۱ درصد و برای سایر استانهای چین ۰/۱۶ درصد بوده است. به نظر میرسد آمار مرگومیر در شهر ووهان، که بیماری گروههای گوناگون جمعیتی را درگیر کرده است، صحیحتر باشد.
با این حساب، باید بتوان حداقل و حداکثر تعداد افراد مبتلا را تخمین زد. احتمالا در ایران حداقل ۴۰ و حداکثر ۲۰۰ نفر (بر مبنای نرخ ۲ درصد) به ویروس جدید کرونا آلوده شدهاند. اما مساله اینجاست که آمارهای متناقضی درباره تعداد افرادی که در اثر ویروس جانشان را از دست دادهاند بیان میشود. بنا بر گزارشهای غیررسمی، افراد دیگری (حداقل ۹ نفر) در قم با علائم مشابه درگذشتهاند، که هیچ آزمایشی از آنها گرفته نشده بود و مشخص نیست آنها هم کرونا داشتهاند یا خیر. اگر به کرونا مبتلا بودهاند، آمار تخمینی مبتلایان بیشتر خواهد شد.
یک مساله دیگر که بر تردیدها دامن زد خبر ابتلای یک زن ۳۰ ساله ایرانی در کانادا بود که اخیرا از ایران به ونکوور برگشته است. این مساله نشان میدهد گستردگی آلودگی به این ویروس در ایران احتمالا بیشتر از آن است که تصور میشد و البته به تردیدها درباره شیوه انتقال آن هم دامن زده است.
بهطور میانگین تا بروز نخستین علائم در افراد ۴ روز زمان لازم است و ممکن است به ۱۴ روز هم برسد. همچنین از بروز نخستین علائم تا مرگ بهطور میانگین ۱۴ روز طول میکشد. بر این اساس، در بدترین حالت احتمالا افراد فوتشده یک ماه پیش به ویروس آلوده شدهاند و در بهترین حالت، ۱۸ روز پیش از مرگ این افراد و در این مدت هیچ مورد مثبتی از کرونا در ایران گزارش نشده است، که احتمال میرود بهدلیل انجام نشدن آزمایش تخصصی روی موارد مشکوک باشد. به این ترتیب، میتوان نتیجه گرفت این ویروس حداقل بهمدت ۱۸ روز در خفا در حال گسترش در ایران بوده است، اما چرا قم مرکز همهگیری شده است؟
۲) چرا شیوع بیماری از قم شروع شده است؟
بنا بر اعلام رییس دانشگاه علوم پزشکی اراک، از هشت مورد آزمایش در این استان، فقط یک مورد مثبت بوده است. گزارش شده است یک پزشک اراکی که به قم رفتوآمد داشته مبتلا شده و حالش رو به بهبود است. این مورد در کنار گزارشهای غیررسمی از حضور دو بیمار قمی در بیمارستانی در بابل حدس و گمان در مورد تبدیل قم به مرکز شیوع این بیماری در ایران را تایید میکند. اما در مورد زنی که به کانادا بازگشته است مشخص نیست در زمان حضورش در ایران به قم سفر داشته است یا خیر.
همچنین گزارشهای غیررسمی دیگر از مثبت بودن مواردی در بیمارستانهای فیروزگر و مسیح دانشوری تهران و دو مرگ با علائم شبیه کرونا در رشت منتشر شده است.
از سوی دیگر، انتشار خبرهایی مبنی بر نبودِ کیت تشخیص در بیمارستانها (تا پیش از اعلام مرگ دو نفر) ظاهرا صحت داشته است که شاید همین امر به عدم تشخیص شیوع بیماری در دیگر شهرها منجر شده باشد. بنابراین، در برخی شهرهای دیگر مثل شهرهای زائرپذیر ایران مانند مشهد و شهرهای توریستی مانند اصفهان و شیراز و حتی تهران هم باید انتظار شیوع گسترده و پنهان این بیماری را داشت که با آغاز آزمایشها، احتمالا با فوران آمار مبتلایان مواجه خواهیم شد و در واقع، قم مرکز بیماری نیست، مرکز کشف بیماری است.
اما اگر آمار مبتلایان بالا نباشد چطور؟ آیا این ویروس در ایران کشندهتر است؟
۳) آیا ویروس جدید کرونا در ایران مرگبارتر است؟
آزمایشها روی نزدیکان یکی از افرادی که گفته میشود با علائم شبیه کرونا درگذشته منفی بوده است. با این همه، اگر شیوع بیماری از روابط آماری پیروی نکند، آیا میتوان نتیجه گرفت بیماری در ایران مرگبارتر است؟
بخشی از آمار مرگومیر ممکن است به شیوههای مراقبتهای بیمارستانی و نبودِ داروهای ضدویروسی (حتی آزمایشی) در کشور بازگردد. اما در نهایت، پاسخ به این سوال بسیار دشوار است و با شیوه ناکارآمد آمارگیری، پایش و اعلام آمار از سوی مراجع رسمی نمیتوان در اینباره نتیجهای گرفت. اما از نظر واگیرشناسی، بسیار بعید است ویروسی نوظهور در یک کشور خاص مرگبارتر از بقیه نقاط جهان باشد و احتمالا ریشه این شگفتی آماری به همان نقص در آمار، پایش، کشف و مراقبت از بیمار بازمیگردد.
۴) نخستین بیمار کیست؟
کشف نخستین فردی که در هر منطقه یا کشور در چنین همهگیریهایی دچار بیماری شده بسیار ضروری است، چون نشاندهنده شیوه ورود ویروس و البته امکان کنترل بهتر اپیدمی است.
اما بیماران فوتشده در قم گویا هیچکدام با افراد خارجی بهخصوص چینیها هیچ ارتباطی نداشتهاند. از سوی دیگر، در یک فایل صوتی منتسب به یکی از پزشکان در قم گفته شده است احتمالا این افراد در تماس با سطوح، بیمار شدهاند. این البته فقط یک حدس است، با این حال، بهدلیل تعلل در کشف بیماری یا پنهانکاری احتمالی، کشف نخستین بیمار هرگز ممکن نخواهد بود.
پیش از این هم خبرهای غیررسمی درباره شیوع بیماری منتشر و تکذیب شده بود، از جمله نامهای منتسب به معاونت درمان وزارت بهداشت. با این همه، به نظر میرسد آنچه رخ داده ترکیبی است از پنهانکاری و سهلانگاری؛ یعنی موارد مشکوک را پنهان کردهاند و آزمایشی هم صورت نگرفته است. در این صورت، مقامهای بهداشتی در مورد تایید نشدن موارد ابتلا دروغ نگفتهاند. اما در واقع، موارد کشف نشد چون تلاشی برای کشف صورت نگرفت.
۵) چرا قم قرنطینه نمیشود؟
با فرض عدم گسترش بیماری به تهران، وجود قم در کنار پایتخت ۱۰ میلیونی کشور و گسترش بیماری به تهران میتواند به یک فاجعه انسانی منجر شود.
با وجود این، گویا حتی با تعطیلی موقت اماکن عمومی و زیارتی قم هم موافقت نشده و تنها به نصب نرده حائل در این مناطق اکتفا شده است. سایر اقدامهای پیشگیرانه به شستوشوی مکانهای عمومی مانند مترو و اتوبوسها در دیگر شهرها محدود شده و هنوز دستورالعملی همگانی برای رعایت بهداشت صادر نشده است. در این صورت، این شستوشو و ضدعفونی فایده چندانی نخواهد داشت.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه بر مبنای شواهد موجود، قم مرکز شیوع بیماری است، قرنطینه نکردن این شهر نگرانی زیادی را برانگیخته است.
۶) آیا ایران امکان مقابله با بیماری را دارد؟
پاسخ به این سوال به رویکرد مقامهای بهداشتی و البته امنیتی کشور برمیگردد. در صورت پذیرش واقعیت و بیان بیکموکاست آن و با کمک جامعه جهانی، به نظر میرسد شیوع این بیماری در ایران هنوز قابل کنترل باشد.
مقامهای بهداشتی ایران برای مهار این همهگیری به کمکهای فنی و بهداشتی بینالمللی نیاز دارند که شرایط ایران و رویکرد سیاسی جمهوری اسلامی دشواریهای بسیاری پدید خواهد آورد. اما اگر برای کنترل بیماری همکاریهای بینالمللی صورت بگیرد، زیرساخت نظام بهداشت و درمان ایران توانایی مقابله با این اپیدمی را خواهد داشت. اما اگر شیوه برخورد با موضوع به همین صورت ادامه داشته باشد، باید منتظر یک فاجعه و تبدیل ایران به دومین کانون شیوع بعد از چین باشیم.
این موضوع احتمالا در یکی دو هفته آینده، با آغاز موج دوم شیوع که فعلا در حالت نهفتگی است، مشخص خواهد شد. بنابراین، در دو هفته مانده به سال نو، معلوم میشود که وضعیت بیماری در ایران چگونه خواهد بود.
۷) آیا کاری از دست مردم ساخته است؟
در روزهایی که اعتماد به مراجع رسمی به پایینترین سطح رسیده است، نشر خبرهای صحیح، پرهیز از نشر خبرهای کذب و احساس مسئولیت عمومی در برخورد با موضوع بسیار مهم است.
رعایت بهداشت فردی و دستورالعملهای بهداشتی، عدم تردد بیمورد و غیرضروری در اماکن عمومی از کارهایی است که عموم مردم میتوانند در برخورد با این بیماری همهگیر انجام دهند. به این ترتیب، عموم مردم باید فرض را بر گسترش وسیع بیماری بگذارند و متناسب با وضعیت بحرانی با موضوع برخورد کنند. در غیر اینصورت، با رویکرد فعلی مقامهای رسمی، احتمال بروز فاجعه بسیار زیاد است.