«محجبه، بیحجاب»، روایت حجاب از سنت تا مذهب
این روزها، نمایشگاه «محجبه، بیحجاب»، که در شهر بورگ آن برس (Bourg-en-Bresse) در شرق فرانسه برگزار شده، توجه رسانههای فرانسوی را جلب کرده است. عنوان متناقض این نمایشگاه سوالهای بسیاری برانگیخته و بحثهایی تازه درباره این موضوع به راه انداخته است.
در این نمایشگاه، همانطور که از نامش پیداست، آثاری تجسمی با موضوع حجاب به نمایش درآمده است. زنهایی را میبینیم که روی سرشان پوششی دارند که قاعدتا برای پوشاندن و پنهان کردن موها به کار میرود اما در بعضی از این آثار، حجاب گاهی نازک و توری است و گاهی کلفت و ضخیم، گاهی هم تمام چهره را میپوشاند. صحبت از این پوشش در واقع صحبت از موهایی است که نباید دیده شوند، صحبت از سانسور و پنهان کردن قسمتی از بدن است. اما به تحریک نگاه و جلب توجه به همان بخشی منجر میشود که نمیخواهیم نشانش دهیم. حجابی که در آثار این نمایشگاه در معرض دید عموم گذاشته شده است دلایل مختلفی دارد، از مذهب و سنت گرفته تا عزاداری، تسلیم، مقاومت، تصدیق یا حتی اغوا.
این نمایشگاه دو بخش دارد: محجبه و بیحجاب. در بخش محجبه، با سه نوع پوشش مختلف مواجهیم؛ پوشش سنتی که برآمده از سنتهای محلی یا قومی است، پوشش مقدس یا مذهبی و پوشش اجباری که به زنان تحمیل میشود. این نمایشگاه فقط درباره اسلام نیست و به همان اندازه که به نقش حجاب در آثار و نقاشیهای هنرمندان مسلمان پرداخته، آثار هنرمندان مسیحی را هم بررسی کرده است.
برای آشنایی با هنرمندانی که موضوع آثارشان حجاب بوده است، باید به تاریخ مراجعه کرد. به حوادث و انقلابهای تاریخی. برای مثال در فرانسه، این موضوع به قرنهای هجدهم و نوزدهم میلادی بازمیگردد و در ایران تاریخ حجابنگاری از انقلاب اسلامی آغاز میشود. اولین تابلویی که در این نمایشگاه میبینیم زنی را در لباس سنتی عربی نشان میدهد که حجابی سنتی بر سر دارد، در خانهاش نشسته است و قلیان میکشد. این تابلو رویکردی اجتماعی دارد و از روزمرگی زنان حرف میزند. در تابلویی دیگر که دوران روم باستان را ترسیم میکند زنان صومعهنشین را میبینیم که حجاب و لباس سفید بر تن دارند و در حال انجام مراسم دینیاند، تصویری بیانگر حجاب مذهبی.
تابلوی دیگر از نقاش زن فرانسوی مری دنیس ویله (Marie-Denise Villers) است. در این تابلو که در سال ۱۸۰۲ کشیده شده است زنی پاریسی را میبینیم که پوششی روی سرش انداخته است و در حالی که دارد بند کفش بالهاش را میبندد به روبهرو چشم دوخته است. در پسزمینه منظرهای از طبیعت، کوه و درختان است، هیچ المان خاص یا فرمی توجه بیننده را جلب نمیکند، رنگهای منظره سردند و همه توجه به زن ایستاده در تصویر جلب میشود. زن لباس سیاه دکلتهای به تن دارد که سینههایش را در معرض دید قرار میدهد و پارچهای توری بر سر انداخته است که یا نشانگر بیوگی است یا نشانهای از تقوا که اغواگرانه به کار رفته است. در نوع پوشش و فرم بدنش میتوان سبکسری و بیخیالی بخشی از زنان جامعه آن سالها را دید.
در آخرین سالن، آثاری از دو هنرمند ایرانی به نمایش گذاشته شده است که حجاب در دنیای معاصر را به تصویر میکشد. دو مجموعه از عکسهای رنگی، مجموعه اول کار لیدا قدسی است که عکس یک زن را داخل و خارج از خانه، بیحجاب و باحجاب، تلفیق میکند. در یکی از این عکسها زنی را میبینیم که نیمی از چهرهاش محجبه است و نیم دیگر بیحجاب. نام این اثر «تهران خارج و داخل» است و نمایانگر دوگانگی و پوششی است که بیرون از خانه به زنان تحمیل میشود، اجباری که زنان را وادار میکند در محیطهای عمومی حجاب داشته باشند، در حالی که داخل خانه و در محیط خصوصی میتوانند همان ظاهری را داشته باشند که میخواهند. عکسهای بعدی آثار شادی قدیریان است با نام «طبق معمول». در این مجموعه از عکسها زنانی را میبینیم که کل بدن و صورتشان چادرپوش است و چهرهشان مشخص نیست و مقابل صورتشان وسایل آشپزخانه گرفتهاند مانند ماهیتابه، قوری، دستکش ظرفشویی و غیره. این عکسها تقلیل جایگاه زن به خدمتکار را به تصویر میکشد و تاثیر حجاب اجباری بر زنان پس از انقلاب سال ۵۷ را ترسیم میکند.
تصویر جالبتوجه دیگری که در این نمایشگاه به چشم میخورد عکسی از کلود باتو فرانسوی است. این تصویر سیاه و سفید که «حجاب سفید» نام دارد متعلق به سال ۱۹۸۰ است. این عکس در مجموعه تصاویر زنان محجبه تونسی و زنان آماده ازدواج به نمایش گذاشته شده است. در عکس دختری را میبینیم که پشت به دوربین و روبهروی پنجره نشسته است و پارچهای توری روی سر و بدن خود کشیده است. این تصویر در نگاه اول دخترکی بازیگوش را نشان میدهد اما در عین حال، بیانگر جبر اجتماعی است، جبری خانوادگی و اجتماعی که در هر دو سنت مسیحیت و اسلام وجود دارد، ازدواج. حجاب سفیدی که دختر مانند تور بر سر گذاشته نمادی است از لباس سنتی عروسی. پنجره اتاق هم غبارآلود است، به تعبیری حجابی است برای در معرض دید نبودن داخل خانه، نمادی از فضای سنتی برای حبس زنان.
نمایشگاه «محجبه، بیحجاب» از قضاوت درباره حجاب پرهیز میکند اما این حقیقت را مقابل دید مخاطب میگذارد که حجاب پدیدهای صرفا اسلامی، یهودی یا مذهبی نیست و بیش از همه، سنتی و وابسته به اجتماع، سیاست و حکومت است.