آیا پشت گوش اندازی و جاخالی دادن کار خواهد کرد؟
خواستههای روشن، شفاف، عملی و موجه وزیر خارجهی ایالات متحده در ۱۲ بند، وضعیت روابط جمهوری اسلامی با ایالات متحده، کشورهای اروپایی و حتی چین و هند را تغییر خواهد داد.
سخنان پمپئو نشان داد که عزم دولت ترامپ برای مهار«کشورگشاییها، توسعه سلاحهای کشتار جمعی و تروریسم سپاه»، جزم است. دول اروپایی متوجه شدند که نمی توانند این عزم جزم را دور بزنند و روسیه و چین نیز متوجه شدند که با ایرانی ضعیف تر و لذا آماده تر برای شیردوشی مواجه هستند. به همین دلیل است که روسیه به صراحت خواستار خروج نیروهای نظامی جمهوری اسلامی از سوریه شده است.
گسترش حوزه تنش یا جمع کردن دست و پا
هدف از سیاستهای اعلام شده توسط پمپئو در برابر ایران براندازی نظامی یا حتی پیشبرد براندازی داخلی نیست. هدف، پایان حاکمیت جمهوری اسلامی هم نیست. هدف چنان که از۱۲ بند پمپئو برمیآید تغییر رفتار جمهوری اسلامی به محدود کردن دایره عمل جمهوری اسلامی و عمدتا سپاه پاسداران و شاخهی قدس آن و رفع مخاطرات امنیتی جمهوری اسلامی است.
البته ممکن است مقامات این هدف را درک نکنند و بر خلاف آن عمل کنند و حوزه تنش را گسترش دهند اما در هر صورت آن دکترین که بقای نظام با تنشزایی و چالش غرب است با دشواری جدی روبرو شده است.
مرجع خواستهها
هر ۱۲ خواسته به اقدامات سپاه پاسداران باز می گردد. پنج خواسته به اشاعه سلاحهای کشتار جمعی مربوط میشود که سپاه برنامههای مرتبط با آنها را دنبال می کند.
شش خواسته از جمله «تروریسم» بین المللی، به اقدامات سپاه قدس در منطقه و دنیا مربوط است.
گروگانگیری شهروندان دوتابعیتی مستقیما کار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران برای باجگیری است.
راه گریزی نیست
روابط تجاری اروپا همانند چین و روسیه از این به بعد صرفا بر اساس نگاه محدود سود و زیان اقتصادی انجام خواهد شد و دغدغههای امنیتی و تصور این که داد و ستد با جمهوری اسلامی این حکومت را به جامعه جهانی وارد خواهد کرد منتفی میشود. رفتار جمهوری اسلامی بعد از برجام اوباما با آن همه گشایش و خشنودسازی نشان داد که رفتار این نظام تنها در شرایط اعمال زور و ایستادگی تغییر می کند.
اروپاییان در دو هفته بعد از اعلام ترامپ هیچ نشانهای مبنی بر امکان عملی پاسخ به مطالبات جمهوری اسلامی و تداوم اروپایی برجام نشان ندادهاند.
دول اروپایی منتظر برخی چراغ سبزها از سوی دولت ترامپ برای تداوم همکاری با جمهوری اسلامی بودند. پمپئو آب پاکی را روی دستشان ریخت. نه می توان شرکتهای اروپایی را به تجارت با ایران وادار کرد (مثل سال۱۹۹۶) و نه امکان بیمه کردن شرکتها در برابر مجازات تخطی از تحریمها به جایی میرسد و نه کشورهای اروپایی قادر خواهند بود به نحوی متحد در برابر ایالات متحده بایستند.
سخنان روشن و شفاف پمپئو آن هم در برابر دیپلماتها تکلیف را برای دول اروپایی روشن کرده است. مقامات جمهوری اسلامی نیز دریافتهاند که نمی توانند روی دول اروپایی حساب ویژهای باز کنند.
برنامه یا هذیان گویی
در این شرایط جا داشت رئیس دولت و وزیر خارجه جمهوری اسلامی به جای دروغگویی به مردم و رسانهها (مردم نگران نباشند، جنگ روانی است) به روشنی همانند پمپئو خواستهای عملی خود از ایالات متحده را بیان می کردند و پاداشها و تنبیهات خود را نیز علیه ایالات متحده در صورت تامین یا عدم تامین آن خواستها به زبان می آوردند. آنها مدعیاند که در منطقه هیچ کاری بدون آنها سرانجامی نمی یابد اما زمان عمل که می رسد در نقش یک قدرت منطقهای ظاهر نمی شوند و جا خالی می دهند یا مسائل درگیر را پشت گوش می اندازند.
تسخیر کاخ سفید و نماز جماعت در آن یا اسلام آوردن و تقلید رئیس جمهور ایالات متحده که از سوی مقامات نظامی و سیاسی بیان شده «خواسته» نیست: «هذیان» است. ابراز سخنانی مثل این که «دوره این حرفها گذشته» یا «امروز در آمریکا حکومتی روی کار آمده که یکشبه این کشور را به حدود ۱۵ سال قبل بازگردانده است» (حسن روحانی ۳۱ اردیبهشت۱۳۹۷) یا سخنانی که معنای آنها این است که «به شما چه مربوط» یا «اعتنا نمی کنیم» واکنش مسئولانه در برابر تهدیدات تحریمها نیست.
«حکمت و مصلحت و عزت» که به عنوان اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیان شدهاند اقتضای رفتار دیگری از سوی مقامات جمهوری اسلامی داشت.
واکنش استمرارطلبان
استمرار طلبان مستقر در خارج کشور در برابرسیاستهای دولت ترامپ به جای نقد سیاستها به نقد سیاستمداران مشغول هستند. آنها به جای آن که بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مخاطراتش تمرکز کنند به مسائل سیاست داخلی ایالات متحده یا سیاست خارجی معطوف به ایران می پردازند.
مردم ایران بیش از آنکه از دروغگویی ترامپ یا تلاش وی برای شستن میراث اوباما متضرر شوند از دروغگویی و سیاستهای نادرست مقامات خود ضرر می بینند.
استمرارطلبان همچنان دارند به راهبرد طرح جمهوری اسلامی به عنوان دعوای میانه رو- تند رو ادامه میدهند. اما جمهوری اسلامی و همراهان آن از این بعد تنها می توانند این بازی را فقط برای فریب افکار عمومی داخلی و رسانههای چپگرای اروپایی و امریکایی دنبال کنند. دولت ترامپ این دوگانگی را که حداقل در سیاست خارجی و امنیتی جمهوری اسلامی واقعا هم وجود ندارد نمی خرند. دولتهای اروپایی صرفا بر اساس منافع اقتصادی خود عمل می کنند و کاری به این بازی نداشته و ندارند.
راهبرد دیگر نمایش سیاستهای دولت ترامپ به عنوان «زور عریان و لذا غیر قانونی» است. دولت جمهوری اسلامی و حامیان آن و برخی نیروهای ضد امپریالیست می گویند تحریمهای علیه جمهوری اسلامی غیر قانونی است. هیچ قانونی یک کشور را از عدم معامله با یک کشور یا مجازات شرکتهایی که با یک کشور همکاری دارند (در صورت خواست معامله با آن) منع نمی کند. اگر چنین بود هزاران شرکت حقوقی که مثل «گرگ» آماده تشکیل پرونده و کسب درآمد از این راه بودند ساکت نمی نشستند. چرا جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته حتی در یک مورد شکایتی در باب غیر قانونی بودن تحریمها به مجامع بین المللی عرضه نکرده است؟
تفاوت دو رویکرد
تحریمهای دولت ترامپ یک تفاوت جدی با با تحریمهای دوره اوباما دارد: «هدف آن ورود جمهوری اسلامی به جامعه بینالملی یا وقتدادن به اصلاح طلبان نیست بلکه هدف آن آچمز کردن اقتصاد و در نتیجه پایان آتشافروزیهای جمهوری اسلامی در دنیاست». در صورت موفقیت این تحریمها شاید نظام سقوط نکند (هدف آنها سقوط نظام نیست) اما جمهوری اسلامی به یک کوبای مهار شده و بدون دردسر برای دنیا تبدیل می شود.
همسویی دولت ترامپ با منافع ملی ایران
۱۲خواستهی پمپئو از جمهوری اسلامی یا دقیقتر بگوییم سپاه پاسداران و حامیان آن در دیوانسالاری دینی کاملا در جهت منافع ملی و منافع مردم ایران است. سپاه پاسداران نه مساوی جمهوری اسلامی است و نه مساوی ایران و هر دو را بدون سپاه می توان تصور کرد. محدود شدن سپاه به رونق کسب و کار و آزادی بیشتر مردم در ایران منجر خواهد شد. یک ارتش برای دفاع از کشور کافی است. ماموریت سپاه دفاع از کشور نیست؛ دفاع و محافظت از منافع و قدرت قشر حاکم است.
این بار مظلوم نمایی کار نمی کند
در دورهی تحریمهای اوباما نیروهای چپ ضد آمریکایی به تاثیرات منفی تحریمها مثل سلامت مردم ایران و نیز گشایشهای اقتصادی در شرایط رفع تحریمهای بانکی و نفتی اشاره می کردند. به سرعت مشخص شد که خود دولت ایران با عدم تخصیص ارز به دارو و به جای آن تحصیص ارز به واردات خودرو و لوازم آرایشی موجب خودتحریمی دارو شده بود (بنا به گفته مرضیهی وحید دستجردی، وزیر بهداشت دولت احمدی نژاد). همچنین در دورهی سه سالهی رفع تحریمها و سرازیر شدن حدود ۳۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی (حدود۱۵۰ میلیارد دلار درامدهای بلوکه شده و حدود۱۵۰ میلیارد دلار فروش نفت، میعانات گازی و محصولات نفتی) نه تنها هیچ تغییری در زندگی مردم رخ نداد بلکه خروج سرمایه بیشتر، پول ملی کمارزش تر، مردم ایران فقیرتر، شکاف طبقاتی بیشتر و کشور با شتاب بیشتری در مسیر فروپاشی اجتماعی و اقتصادی قرار گرفت. با توجه به تجربهی سه سال ۹۴ تا ۹۷ مخالفان تحریم حکومت ایران در دوران ترامپ روزگار سختی برای پیشبرد نظرات خود خواهند داشت.