استیضاح ترامپ به کجا خواهد رسید؟
پس از آشکار شدن شکایت یک افشاگر دست دوم درباره نامناسب بودن سخنان ترامپ در گفتوگو با رییسجمهوری اوکراین، دموکراتها که بیش از دو سال است اسب استیضاح را مدام آب و علف میدهند، آن را به راه انداختند تا بلکه بتوانند در زمان مناسب، سوار آن شوند و بر تعداد سوارها بیفزایند. دموکراتها با وجود اینکه سخنان ترامپ را نقض امنیت ملی آمریکا دانستهاند، اما هنوز نتوانستهاند از میان جرایم قانونی، عنوانی برای اتهامزنیشان پیدا کنند. سرانجامِ این استیضاح، با همه مشکلاتی که دارد، چه خواهد بود؟
علیرغم سخنان نانسی پلوسی مبنی بر اقدام شش کمیته مجلس نمایندگان برای تحقیق درباره امکان استیضاح، با توجه به اطلاعات موجود، استیضاح در صحن علنی مجلس و موفقیت آن در کنار زدن ترامپ بسیار بعید به نظر میرسد، به ۱۰ دلیل کمابیش روشن که در ادامه میآید.
۱) تنها حدود ۱۵۰ نفر از نمایندگان دموکرات مجلس نمایندگان با رایگیری استیضاح در صحن مجلس موافقاند (با اینکه حدود ۲۲۰ نفر آنها با تحقیق در این مورد موافقاند) و این تعداد هنوز برای استیضاح ترامپ در این مجلس، که ۴۳۵ کرسی دارد، کافی به نظر نمیرسد. دقیقا به همین دلیل پلوسی تاکنون حاضر نشده است این موضوع در صحن مجلس به رای گذاشته شود و فقط به روسای کمیتهها اعلام کرده است که شمشیر استیضاح را بالای سر ترامپ بچرخانند تا بهتدریج نمایندگانی را که مخالف یا بیطرفاند با خود همراه کنند.
۲) به نظر میرسد هنوز اکثریت قاطع جمهوریخواهان مجلس نمایندگان با استیضاح ترامپ مخالفاند که با پیوستن تعداد اندکی از دموکراتها به آنها، نمایندگان طرفدار استیضاح در اقلیت میمانند. هنوز شکافی که دموکراتها منتظرند میان جمهوریخواهان کنگره بیفتد روی نداده است.
۳) حتی اگر استیضاح در مجلس نمایندگان رای بیاورد، این موضوع در سنا متوقف خواهد شد و تلاشی ناموفق خواهد بود، چون اکثریت سنا در اختیار جمهوریخواهان است و برخی جمهوریخواهان که از ایالتهای (اکثریت) رایدهنده به ترامپاند (مثل ویرجینیای غربی) نمیخواهند در برابر رایدهندگان بایستند. سناتور میت رامنی (از ایالت یوتا)، که بیش از همه با ترامپ مخالف بوده، هنوز به سمت جبهه مقابل ترامپ حرکت نکرده است.
۴) بهبود وضعیت اقتصادی جامعه آمریکا در دوران ترامپ از نظر اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش درآمد اقشار متوسط و کمدرآمد زمینهسازی اجتماعی برای استیضاح را دشوار میکند. مردم انتظار دارند اقدامهای نمایندگانشان برای بهبود وضعیت زندگی آنها باشد، نه انتقامگیری سیاسی از رقبا. به این دو دلیل، اکثریت مردم آمریکا (۵۶ درصد) حتی بعد از افشاگری اوکراین (که با انتشار متن گفتوگوی ترامپ و رییسجمهوری اوکراین، خاصیت افشاگرانهاش را از دست داد)، با استیضاح ترامپ مخالفاند.
۵) با توجه به اینکه حدود ۴۳ تا ۴۶ درصد از رایدهندگان با ترامپ همراهاند (بر اساس نظرسنجیها درباره محبوبیت و تایید انجام وظایف ریاست جمهوری)، مشخص است بخشی از رایدهندگان دموکرات با استیضاح مخالفاند. اتفاقا همین رایدهندگان میانه و مستقلاند که در نهایت در هر انتخاباتی تعیینکنندهاند. ریسک این استیضاح برای دموکراتها در انتخابات آینده بالاست و به همین دلیل فعلا به «تحقیق درباره امکان استیضاح» بسنده کردهاند.
۶) تلاش بخشی از دموکراتها از همان روز اول کارشان در ژانویه ۲۰۱۹ برای استیضاح ترامپ و بعد تمسک به هر موضوعی مثل تبانی با روسیه، پرداخت پول به استورمی دانیل، رفتن اعضای ارتش به هتلهای ترامپ و در نهایت، گفتوگوی ترامپ با رییسجمهوری اوکراین، به رایدهندگان نشان داده است که دموکراتها به رفتار خلاف قانون ترامپ کاری ندارند و صرفا درصددند او را برکنار کنند. آدام شیف، رییس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، قبل از انتشار گزارش مولر گفته بود که ترامپ با روسیه تبانی کرده است، اما گزارش مولر این را نفی میکرد. این موضوع رایدهندگان به ترامپ را در حمایت از او جدیتر و آنها را به شرکت در انتخابات سال آینده تشویق میکند.
۷) حمایت یکطرفه اکثر رسانهها از دموکراتها (مقایسه کنید رفتار خبرنگاران با ترامپ را با رفتار آنها با رهبران دموکرات) موضوع استیضاح را برای عموم از تخلف قانونی به دعوای سیاسی تبدیل کرده است. رسانهها در این دعوای سیاسی نقش اقناعی ندارند چون غیر از فاکس نیوز و چند وبسایت، بقیه بیشتر به تبلیغات سیاسی بهنفع دموکراتها مشغولاند تا خبررسانی بیطرفانه و اکثر مردم آمریکا نیز این موضوع را دریافتهاند. اعتماد به رسانهها در ایالات متحده آمریکا کاهش یافته است و تنها حدود ۲۰ درصد مردم میگویند که میتوانند به رسانهها اتکا کنند (جمهوریخواهان حدود ۱۰ درصد و دموکراتها حدود ۴۲ درصد). اعتماد نسبی به رسانهها نیز به حدود ۴۰ درصد رسیده است.
روسای جمهور آمریکا، بهخصوص اوباما، زیر سپر حمایتی رسانهها بودند و از آنها سوال سختی نمیکردند (اگر با اوباما چنین کاری میکردند، به نژادپرستی متهم میشدند). رفتار نامتوازن رسانهها با ترامپ آنها را از اعتبار انداخته است و حملات رسانهها در تقویت احتمال استیضاح او موثر نیست.
۸) مصاحبههای دموکراتها با شهود مایه رسوایی آنها شده است. در جلسهای که کوری لواندوسکی، یکی از مسئولان کارزار انتخاباتی ترامپ، حضور داشت، او نمایندگان دموکرات را به دلقکهای شویی سیاسی تبدیل کرد. در جلسه با مدیر اطلاعات ملی نیز دموکراتها داشتند بهنوعی التماس میکردند که او سخنان بدون شاهد آنها درباره خیانت ترامپ به کشور را تایید کند و در واقع، نشان دادند که شاهدی بر ادعاهای خود ندارند و میخواهند شاهد خلق کنند.
۹) استیضاح احتمالی ترامپ اولین استیضاح در تاریخ این کشور نیست، بلکه چهارمین است. در آخرین استیضاح (بیل کلینتون در سال ۱۹۹۸)، استیضاحکنندگان (جمهوریخواهان) از لحاظ سیاسی بازنده شدند، چون تعداد زیادی از نمایندگانشان را در مجلس نمایندگان را از دست دادند و اکثریت آنها به سه نفر تقلیل یافت. همین امر رهبران دموکرات را در رایگیری در صحن مجلس نمایندگان مردد میکند.
۱۰) سیاستمداران ایالات متحده آمریکا بهمدت چهار دهه، از دوره نیکسون تا اوباما، در روایتهای مهم سیاسی (پاکیزگی سیاسی، سیاست هویتی، جهانگرایی، سیاست درهای باز، تجارت آزاد بهنفع دیگر کشورها، افتادن بار امنیت اروپا بر دوش آمریکا و شرمندگی از تاریخ آمریکا) رعایت حال نخبگان سواحل شرقی و غربی را میکردند. اما ترامپ از روز اول، مقابل آنها ایستاده است و هیچ موضوعی باعث نشده است کوتاه بیاید. همین موضوع است که هم نخبگان را علیه او جریتر کرده و هم ترامپ را با پشتیبانی تودهها در شهرهای کوچک و مزارع، سرپا نگه داشته است. با توجه به این نوع پشتیبانی، دموکراتها نمیتوانند جمهوریخواهانی را که به رای این مردم نیاز دارند علیه ترامپ بشورانند. دموکراتها از طبقه ضعیف و کمدرآمد آنقدر فاصله گرفتهاند که حتی در حمله به رییسجمهوری با کلی غلط املایی و گزافهگویی و فاقد ثبات مدیریتی در نهادهای دولتی، نمیتوانند این قشر را با خود همراه کنند.